کد خبر:۱۸۴۴۰۶
بررسی وجوه تمایز آثار شهید مطهری -1
عرب اسدی تشریح کرد: شهید مطهری؛ دیدهبان فکری انقلاب اسلامی / کرسی آزاداندیشی در نگاه استاد مطهری / ویژگی برجسته آثار استاد پروراندن سوال پیرامون هر موضوع است
مدرس طرح مطالعاتي آثار شهید مطهری در دانشگاه امام صادق(ع) در بررسی وجوه تمایز آثار شهید مطهری گفت: ويژگي استاد شهيد پروراندن...
به گزارش خبرنگار دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»، حسین عرب اسدی، مسئول درس انديشه اسلامي در گروه معارف دانشگاه امام صادق(ع) و مدرس طرح مطالعاتي آثار شهید مطهری (ره) در گفت و گو با اين خبرگزاري به بيان وجوه تمایز آثار استاد شهید پرداخت.
«خبرگزاري دانشجو»- به طور کلی خلاصهای از وجوه تمایز آثار شهید مطهری (ره) بفرماييد.
عرب اسدي: استاد شهيد بحثی را تحت عنوان علت تداوم و بقای دین؛ چه دین اسلام و چه دیگر ادیان الهی در زمانها و مکان های مختلف مطرح كردهاند. یکی از نکات جدی در تداوم، پاسخگویی به نیاز انسان هاست.
محال است که راه هدایت با نیازهای انسان هیچ تطابقی نداشته باشد
مسئله پاسخگويي به نياز انسان بحث بسيار جدی ایست؛ یعنی نمیشود ما یک راه هدایتی را آورده باشیم، راه هدایتي كه مندرآوردی و انسانمدار نباشد؛ از طريق وحی آمده باشد، وحیاي که از سوي خالق انسان هاست ولي اين راه هدايت اساساً با نیازهایی که بشر داشته و دارد، هیچ تطابقی نداشته باشد؛ این محال است.
محال است ذاتی که خالق است، دینی را که برای تکامل و هدایت انسانها نیاز است، یعنی روش زندگي انسان است، به شكلي قرار دهد كه اساساً هیچ پیوندی با موضوع تکوین انسانها و جامعه بشری نداشته باشد. اصل پاسخگویی به نیازها اصل بسيار مهمي است.
مکاتبی ماندگار میشوند که پیوند وسیعی با نیاز انسان برقرار کنند
مکاتب بشری هم همینگونه است، اگر مکاتب بشری با نیازهای انسان پیوند وسیعی برقرار کنند، ماندگار ميشوند. حالا نکته تکنیكی که در اینجا لازم است به آن بپردازیم این است که اگر این نیاز، نیاز ثابت دائمی باشد، آن مکتب هم دائمی میشود و مکتبی میتواند دائمی باشد که پاسخگوی نیازهای ثابت و دائمی انسانها باشد و اگر این نیاز، نیاز روبنایی و زودگذر باشد، قطعاً به مرور که جامعه بشری متحول میشود، نیازهایشان متحول میشود، مکاتب هم دستخوش تحول میشود.
یکی از دلایل عدم ثبات در مکاتب غربی و ایسمهای متعدد همین است. استاد در انسان کامل، بحث کاملی در این حوزه دارد که هر کسی انسان کامل را یکجور تعریف کرده است. حالابه برخی مکاتب، خیلی رجوع میشود و برخی مکاتب در دوران افول و اضمحلال سیر میکند، اما چرا اسلام همیشه مورد رجوع است، این نکته مهمی است.
اگر میخواهید اندیشهتان ماندگار شود با چیزهایی پیوند بزنید که ثابت است مانند اسلام
پس اصل اول، اصل پاسخگویی به نیاز است؛ اصل دوم، جنس نیاز است که آیا ثبات دارد یا نه؟
استاد شهید میگوید که اگر شما میخواهید اندیشهتان، اندیشه ثابتی بشود و ماندگار گردد، خودتان را با چیزهای ثابت پیوند بزنید، مثلاً با اسلام پیوند بزنید، اندیشههایی که با اسلام پیوند خورده چون اسلام ماندگار است، به تبع آن ماندگار شده است، مثلاً با قرآن پیوند بزنید، چون قرآن حفظ میشود، تفاسیری که ذیل قرآن نوشته شده، حفظ شده ولو اینکه خیلی متقدم بوده است.
پس یکی از نکات جدی و راهبردی برای بقای مکاتب فکری، همیشه این است. اندیشه ها هم همینطور است، اگر با ثابتات پیوند بخورند، ثابت میمانند.
هنر استاد مطهری و یکی از وجوه تمایزش این است که به این مسئله بسيار دقت کرده است، یعنی تمام مباحثی را که طرح کرده، ذیل اسلام و دین مطرح کرده است و حداقل به عنوان یک اندیشمند دینی، یک مفسر دینی، یک مبیّن دینی که یک مجتهد است، به آثارش رجوع میشود و آثارش چون با اسلام پیوندخورده، مادامی که اسلام هست، آثارشان هست.
مطهری به نیازها پرداخته نه به دغدغهها، به مسائل پرداخته نه به سوالات
همانطور که اصل اول پاسخگویی به نیازهاست، استاد مطهري نیز به نیازها پرداخته است، به ویژه نیازهای فکری جامعه خودش در آن زمان؛ چراكه به نیازها پرداخته نه به دغدغهها، به مسائل پرداخته نه به سوالات، این هم مهم است. مثلاً استاد در آزادی معنوی مسئله آزادی را بحث کرده و اساساً تبیینی از آزادی داده که همیشه ماندگار است؛ چون مسئله آزادی همیشه برای انسان مطرح است، اما شاید سوالات آزادی همیشه مطرح نباشد، تغییر کند و در آن تحول ایجاد شود. نیازها شاید تحول كند، اما نیازهای اساسی و فطری که اسلام باید به آنها پاسخگو باشد، همیشه هست.
یکی از ویژگیهای متمایز شهید مطهری این است که آثارش پاسخگو به دغدغه های فکری اساسی نسل خودش بوده است. شاید انسانها همیشه دغدغههای فکری مشخصی دارند، مثلاً مقوله آزادی، مقولهای است که همه فلاسفه روی آن بحث کردند، انسان آزاد هست یا نیست، چه مادی و چه الهی. استاد هم وارد این گردونه شده، ولی تبیین اسلامی داده است.
به همین دلیل آثار استاد از این حیث که به روز است، متمایز میشود؛ یعنی درگیری با پاسخگویی به یک مطلب است، لاجرم اگر بخواهد یک مسئله مانند آزادی را تبیین بکند، باید اقتضائات روز را هم مدنظر قرار داده باشد لذا انسان راحت میتواند با آن پیوند برقرار کند.
ما توان پیوند زدن آثار استاد مطهری را با نیازهای روز نداریم!!
در آسیب شناسی طرحهای مطالعاتی شاید به آن برسیم، یکی از اشکالات این است که ما توان پیوند زدن آثار را با نیازهای روز نداریم، ولی اگر پیوند بزنیم، میبینیم مشکلات امروز ما را هم رفع میکند؛ یعنی جامعه جوان ما اگر با این آثار مواجه بشود و اگر یک نسخه امروزی از این آثار عرضه بشود، قطعاً میتواند جای خود را باز کند و در جامعه جوانمان منشأ اثر شود. به همین دلیل، ویژگی سومی پیدا کرده است.
استاد برای اینکه بتواند مسائل روز را پاسخگو باشد، سراغ اندیشمندان غربی رفته است. مرحوم شهيد مطهري جزء معدود علمای دینی و مجتهدین اسلامی در زمان خود و ماقبل آن است که به آثار غربي مراجعه كرده، این نکته بسيار مهمی است؛ یعنی وقتی از مارکسیسم صحبت میکند، اینطور نیست که یک چیز اجمالی شنیده باشد، بلكه رفته و مطالعه کرده است و آثار را تا آنجا که ترجمه شده خوانده است ولی در مواردی مانند «خدمات متقابل اسلام و ایران»، چون توان ترجمه نداشتند خیلی به آثار آقای عنایت اشاره کرده يعني آثاري كه آقای عنایت ترجمه کرده است.
ویژگی مثبت آثار استاد مطهری: تلاش برای فهم دقیق اندیشههای غربی
این دغدغه که بود که مطهری رفت و مطالب را از اندیشمندان غربی گرفت و تلاش کرد که آنها را فهم کند، این هم یکی از ویژگیهای مثبت و متمایز آثار استاد است. از اين روست كه مسئله خوب پخته شده، با مسئله ارتباط برقرار کرده است. اینکه حضرت امام (ره) به جوانان توصیه کردند که نگذارید با دسیسههای شیطانی و استکباری مظلوم واقع شود، دقیقاً لازم است؛ یعنی یک نیازسنجی خوبی در قشر جوان رخ داده و این اتفاق افتاده است.
استاد هر روز کتابفروشیها را رصد میکرد
یک ویژگی که در استاد هست، خودش هم نقل میکند و در مورد ایشان هم نقل میشود، این است که ایشان هر روز که از محل کار یا از مدرسه در قم برمیگشت، اصلاً میآمد و کتابفروشیها را نگاه میکرد، کار هر روزش رصد کتابها بود.
به ایشان میگفتند تا یک کتابی بیاید، به شما خبر میدهند و آن را میگیرید و می خوانید، ایشان میگفتند، نه؛ من باید هر روز ببینم چه کتابی تازه و جدید در عرصه اندیشه دینی منتشر شده است، له دین است یا علیه دین؛ اگر له دین است، از آن حمایت کنم، تبیین کنم و اگر علیه دین است، به آن پاسخ بدهم. به عنوان یک اندیشمند دینی، در این حد سعی می کرد خودش را به روز نگه دارد و این خیلی مهم است. ما همین الان کجا اساتید دانشگاههایمان را داریم که هر روز رصد علمی کتاب داشته باشند که چقدر آثار جدید آمده است!؟
شهید مطهری؛ دیدهبان فکری انقلاب اسلامی
شهید مطهری خود را سکاندار یک جبهه فکری میداند و دائم رصد میکند که در این جبهه فکری چقدر آثار آمده است، آیا یک نویسندهای، کتاب جدیدی دارد یا نه؟ یعنی اگر بخواهیم از همین ویژگی و از اصطلاح جبهه و فرماندهی جبهه فکری انقلاب اسلامی استفاده کنیم یا از اصطلاح دیده بانی استفاده شود، البته شاید دیدهبانی قشنگتر باشد، برمیآید که باید آثار متنوعی داشته باشد.
یعنی شما از هر چی بگویید، در آثار شهید مطهری از آن رد پایی پیدا میکنید؛ از معنویات صرف پیدا میکنید تا مباحث فلسفی دقیق تا مباحث اجتماعی دقیق تا مباحث اقتصادی اسلام تا اینکه اصلاً جمهوری اسلامی باید چگونه باشد؟ چرا جمهوری اسلامی رخ داده است؟ تا اینکه فلسفه تاریخ اصلاً چه بوده، تا اینکه قیام انقلاب مهدی در آخر الزمان چگونه باید باشد، شهید چه کاره هست؟ ببینید استاد در دورانی از شهید و شهادت بحث کرده که اصلاً عصر قیام و جنگ حداقل در کشور ما، حداقل دفاع مقدس نبوده است.
ورود استاد شهید به نیازهای متنوع جوانان
استاد به مقوله فلسطین پرداخته است، به مقوله آزاد اندیشی، مقوله اعلامیه حقوق بشر، مقوله روشنفکری دینی از جنبه احیای فکری دینی آن پرداخته، مقوله نهضت های اسلامی در صد سال اخیر و ...؛ همه اینها نشان میدهد چقدر اثار متنوع است. در حوزه عبادیات بخواهید، ایشان ورود کرده؛ در حوزه معاملات بخواهید، ورود کرده؛ در حوزه اخلاقیات بخواهید، ایشان ورود کرده؛ وقتی بخواهیم از اخلاق صحبت کنیم، خیلی راحت کتاب آزادی معنوی را میتوان به جوانها توصیه کرد یا گفتارهای معنوی را توصیه کرد که جوان ها بخوانند و از آن استفاده ببرند؛ پس تنوع هم یکی از آثار متمایز شده است.
مثلاً اگر ما عالمی داریم که در زمینهای بحث کرده و مثلاً تفسیر قرآنی گفته که فکر میکنم بالای 14-15 جلدش الان چاپ شده است و تفسیری متمایز است. شهید مطهری به مثابه یک مجتهد به روز، عالمی است که خودش جامه عمل پوشانده و چون اینطور است در همه عرصه ها جنگیده است. در بحثهای اندیشه ای که با نیاز جوان، نیاز مخاطب بخواند.
ویژگی برجسته آثار استاد: طرح سوال در ابتدای هر موضوع است
یک ویژگی دیگر آثار استاد که نکته مهمی است و به دلیل غنای علمی خود ایشان و غنای فکری و تفکری وی است؛ اینگونه است که استاد جرقههایی میزند، درست است که با سوال مباحثش را مطرح میکند، اما خیلی دنبال جواب نیست که حتماً من این جواب را بدهم، بلکه سعی میکند سوال را خوب بپروراند، مانند فضای کلاسهای درس دانشگاهی و مدارس ما نیست که مجموعهای از پرسشها و پاسخها از قبل موجود باشد که اساتید همیشه هم بلد باشند.
مطهری مسائل را طرح کرده و برای حل آن فکر را درگیر میکند؛ برای همین همیشه مباحثش با سوال شروع میشود. اگر درباره حجاب صحبت میکند، حجاب را با سوال مطرح میکند. سوالات بنیادین را هم مطرح میکند، اصلاً کی گفته است که حجاب خوب است؟ چرا حجاب خوب است؟ کارکردهایش چیست؟ اگر نداشته باشیم چه میشود؟ در اثر نبود این عنصر اعتقادی چه اتفاقی میافتد؟ مثلاً در «انسان و سرنوشت» اگر ما به قضا و قدر معتقد نباشیم، به کجا خدشه وارد میشود؟ مثلاً در «خدمات متقابل اسلام و ایران» دقیقاً همینطور است، سوالاتی را مطرح میکند که همین الان هم میشود دوباره به آن فکر کرد، لذا آثار استاد یکی از نقاط متمایز کنندهاش این است که سوال محور است و مخاطب را وادار میکند که نسبت به آن سوال فکر کند.
این ویژگی ممتاز به خاطر آن است که خود استاد یک غنای فکری و غنای علمی دارد، یعنی خود استاد روی این مسائل فکر کرده، مثلاً یادداشتهای استاد را ببینید، خیلی از مباحث امروز است که متاسفانه مدون نشده است، دستهبندی خوبی هم نشده است. به این دلیل خود استاد نتوانسته آنها را تکمیل کند، ولی دو پاراگراف، یک صفحه، دو صفحه مطلب ایشان نوشتند که امروز هم مسئله ماست، این خیلی جالب است.
روحیه شجاعت و جسارت در پرداختن به مباحث علمی
به دلیل این غنای فکری است که استاد یک حریت در انتقال مفاهیم، در پرداختن به مفاهیم دارد.
مطهری کاملا با نگاه مستقل از داشتههای قبلی و با دید آسیبشناسانه به نحوی به موضوع میپردازد که اساساً انگار آدمی است که در حوزه نبوده است، که سازمان روحانیت را نقد میکند. به عنوان آدمی که ضد منبر و روضه است، عاشورا و عزاداری برای اباعبدالله را نقد میکند. خیلی راحت ایشان بدیهیاتی را که مثلاً در نظام ارزشی عمومیمان، فرهنگ عمومیمان تثبیت شده است، حتی هنوز هم هست را زیر سوال میبرد، مثلاً ما میگوییم حضرت رقیه هست، ایشان به حضرت رقیه رجوع میکند؛ حالا ما شاید اگر از لحاظ علمی واکاوی کنیم، حرف استاد را جمع کنیم. منظور این نیست که آیا این حرف آخر است یا نه، بلکه مدنظر آن روحیه شجاعت و جسارت در پرداختن به مباحث علمی که لازمه بحث های اندیشهای است.
کرسی آزاداندیشی در نگاه استاد مطهری
مثلاً مقام معظم رهبری مدتهاست که از کرسیهای آزاداندیشی صحبت میکنند، البته الان کمی عملیاتی شده؛ بحث کرسی را اگر اشتباه نکنم ایشان در مقدمه علل گرایش به مادیگری بیان میکنند، آنجا که ما هیچ مشکلی نداریم که کرسی دانشگاهی به کسانی بدهیم که مارکسیست هستند، منتها استاد میآیند مارکسیست را بیان میکنند و دانشجویان ما در دانشکده الهیات، خالص مارکسیست را از آن کسی که خودش معتقد است، میگیرد. کرسی علمی که می گویند، یعنی این.
حالا بیایند درباره مسائل روز بحث کنند، چه اشکالی دارد؟ مثلاً آقای سروش، من خاطرم هست وقتی که مقاله حریت و روحانیت را نوشتند، خیلیها آن را به سازمان روحانیت استاد مطهری ارجاع دادند؛ یعنی اگر هم خواسته که انتقادی بکند، ذیل استاد مطهری خودش را معنا کرده است. این نکته خیلی نکته مهمی است، چرا ما از آن استفاده نمیکنیم؟
مباحث حماسه حسینی توسط اندیشمندان دینی آن زمان طرد شد
«خبرگزاری دانشجو»- سروش برای انتقادش به آثار شهید مطهری ارجاع داده یا برای تبیین مسئله؟
عرباسدی: برای تبیین مسئله ارجاع داده است. گفته ببینید شهید مطهری هم همین را میگوید، من اولین کسی نیستم که میگویم، اما استاد مطهری اصلاً اینجوری عمل نکرده است که بگوید فلانی هم این را گفته، میگوید نه، من به یک نظر جدیدی رسیدم؛ یعنی نمیرود در مباحث اندیشهای حتماً تکیه کند که بگوید اندیشمندان غربی این را گفتهاند و ما هم این را می گوییم. اگر انسان کامل را میگوید، خوب مکاتب دیگر را تبیین میکند، میگوید ببینید مکتب محبت این اشکالات را دارد، مکتب قدرت این اشکالات را دارد، دقیقاً نقدش میکند؛ طوری تبیین میکند که شما اگر با کتاب همراه باشید و دیگر ادامه ندهید، فکر میکنید همان درست است، همان مکتب، مکتب اصلی مدنظر اسلام است و این جسارت خیلی مهم است.
جسارت در مباحث اندیشهای خیلی مهم است که انسان رو به جلو باشد و طوری وارد عرصه های اندیشهای شود که ترس نداشته باشد، مثلاً ایشان وقتی که مباحث حماسه حسینی را مطرح کردند، توسط اندیشمندان دینی آن زمان طرد شدند و کتاب هایی هم علیه ایشان نوشته شد، علیه حماسه حسینی که استاد دقیقاً پایش را جایی گذاشته که عرصه بکری است، عرصه آزاداندیشی بکری است.
اشکال به سروش: چرا مباحث «قبض و بسط تئوریک شریعت» را برای دانشجویان فنی مطرح کردی؟
این آزاد اندیشی، این جسارت نکته خیلی مهمی است. استاد نمیترسد و میگوید بیایید، ما هیچ مشکلی نداریم، همین الان هم جامعه اسلامی هیچ مشکلی ندارد. هر کسی مخالف حکومت اسلامی است، بیاید ولی حرفهایش را در فضایش بزند. انتقادی که ما به آقای سروش داریم این است که چرا تو به دانشکده فنی رفتی و برای دانشجویان فنی مباحث «قبض و بسط تئوریک شریعت» را مطرح کردی؟ اگر اشتباه نکنم، شهید مطهری در بیان مطالب حماسه حسینی، فکر میکنید در حسینیه ارشاد که آن موقع این مباحث را مطرح میکردند، چند نفر مخاطبش بودند؟ در بعضی جلسات 20 نفر بیشتر نبودند، 15 نفر بیشتر نبودند؛ یعنی اصلاً استاد دنبال این نیست که برود و فضایی درست کند، فضای اجتماعی را ایجاد بکند.
بحث اندیشهای اصلاً چنین بحثی نیست، باید پخته شود. مباحث توحید و عدل و نبوت، استاد همه را در جمع جامعه اسلامی مهندسین و انجمن اسلامی مهندسین آن موقع مطرح کردند. همین آقای مهندس بازرگان و سحابی و یزدی و اینها قبل از انقلاب دور هم جمع شده بودند و دغدغه های دینی داشتند . به این استاد بزرگوار بگویند که شما بیایید و برای 10 نفر در خانه ای صحبت کن و مباحث اعتقادی را بگو ، با آن پختگی و با آن دقت و با آن عمق . واقعاً استاد خیلی آدم متواضعی بوده است . یعنی باید می گفت نه ، یک جمع 2000 نفره شکل بگیرد تا من بیایم . خیر ، اصلاً مباحث اندیشه ای اینطوری است ، چرا باید 1000 تا مخاطب داشته باشد ؟
ادامه دارد...
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.