کد خبر:۱۸۵۲۵۱
برنامههاي روباه پيري كه دست از طعمه خود نميكشد- 8
تدبير شاه عباس صفوي براي غلبه بر قدرتهاي استعماري / جلوس شاه عباس نقطه عطفی در مراودات ايران با انگلیس بود
شاه عباس با دستاویز قرار دادن تجارت ابریشم و وعده بهرهگیری از آن به بازرگانان انگلیس، این کشور را علیه پرتغالیها که رقیب اصلی آنان در بهرهگیری از تجارت ابریشم ایران بودند شوراند و با استفاده از...
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»- مسعود ابراهیمی؛ قبل از آنکه قوم مغول در زمان خوارزمشاهیان ایران را تحت استیلای خویش در آورد میتوان گفت دو دولت انگلستان و ایران هیچگونه ارتباطی اعم از سیاسی، اقتصادی و ... با یکدیگر نداشتند.
شاید بتوان علت آن را چنین توجیه کرد: اولا در دوره قبل از چیرگی مغولان بر ایران، کشور انگلیس هنوز درگیر مسائل داخلی خویش نظیر استبداد شاهان و ... بود؛ یعنی هنوز شرایط لازمه بر تبلور روحیه استعمار و استثمار در انگلیس به منصه ظهور نرسیده بود. ثانیا هیچ عامل تحریک کنندهای اعم از دشمن مشترک جهت تشریک مساعی میان دولتین، منفعت اقتصادی که مستلزم ارتباط طرفین باشد و ... وجود نداشت.
استیلای مغولان بر ایران و نخستین جرقه ارتباط ایران و انگلیس
بعد از چیرگی مغولان بر ایران، ممالک مصر و شام (سوریه)، فصلی از روابط خصمانه را با ایران آغاز نمودند. از قضا ممالک مزبور همزمان با ايران با دولت انگلستان نیز خصومت داشتند و همین مسئله جرقهای برای برقراری رابطه میان دولتهاي ایران و انگلیس علیه دشمنان مشترک گردید.
وجود دشمن مشترك سبب برقراري ارتباط ميان ايران و انگليس شد
نخستین علت ارتباط دولتهاي ایران و انگلیس به وحدت این دو کشور علیه دشمنان مشترک يعني مصر و شام باز میگردد. بذر این اتحاد در دوره سلطنت آباقا خان، ایلخان مغول کاشته شد و در این زمان هر دو کشور با اعزام هیئتهای متعدد سعی در برقراری ارتباط و ایجاد وحدت علیه «دشمن مشترک» خویش داشتند.
بعد از فوت آباقا خان، ارغون خان رفتارهایی دال بر تمایل ادامه ارتباط با دولت انگلیس نشان داد که از جمله میتوان به اعزام سه هیئت سفارت از جانب ایران به انگلستان اشاره کرد. البته انگلیسیها نیز در جواب این اقدام هیئتي را روانه ایران ساختند، لکن هیئت مذکور وقتی به ایران رسید که ارغون خان درگذشته بود و جانشین وی گیخاتو خان بر مسند قدرت نشسته بود.
گیخاتو خان و خط بطلانی بر روابط ایران با انگلیس
گیخاتوخان در ارتباط با انگلیس سیاستی عکس سیاست آباقا خان و ارغون خان در پیش گرفت و بر تمام مقدمهسازیها و تلاشهای دو ایلخان قبلی خط بطلان کشید. چنانکه میتوان گفت از زمان گیخاتو خان تا زمان شاه طهماسب صفوی ارتباط دو دولت در حد تبریکها و تهنیتهای مرسوم در عرف بینالمللی خلاصه ميشد.
آنچه گفته شد خلاصهای از چگونگی شکلگیری ارتباط میان ایران و انگلیس و نگاهی مختصر و مفید به واکنش ایلخانان مغول به این ارتباط بود.
عصر صفویه و تجدید حیات ارتباط با انگلیس
شروع رابطه ایران و انگلیس در عصر صفویه ریشه در امور تجاری و بازرگانی داشت، البته لازم به ذکر است که این ارتباط در ادامه، سیری تکاملی را پیمود که علت آن را میتوان در رقابتهای تجاری انگلیس با سایر دول استعماری از جمله پرتغال جستجو نمود.
در زمان صفویه کار و کسب تجار پرتغالی که مبادرت به تجارت ابریشم در ایران مينمودند بسیار پر رونق بود و دولت انگلیس که بنا به عادت مسلم هیچ چیز را جز برای خود نمیخواست به انحاء مختلف سعی ميکرد این انحصار تجاری را از دست پرتغال خارج و خود تاجر بلامنازع ابریشم ایران شود.
نامهاي كه ملكه انگليس به نماينده خود در ايران داد
در این راستا شرکت انگلیسی مسکووی، نخستین شرکت تجاری- سهامی انگلیس در عرصه بینالملل، نماینده خود، آنتونی جن کین سن را به ولایتهای شمال ایران که قطب تولید ابریشم کشور بودند فرستاد تا در جهت رقابت با پرتغالیها با این ولایات وارد مذاکره شود.
وی برای استحکام موقعیت خود در ایران قبلا نامهای از الیزابت، ملکه انگلیس گرفته بود. ملكه اليزابت ضمن این نامه توصیههایی مبنی بر تشویق بازرگانان و اعمال تسهیلات گمرکی برای ایشان در جهت گسترش روابط تجارت و بازگانی خارجی نموده بود. بايد به اين مسئله نيز اشاره كرد كه این قبیل نامهها طبق عرف بینالملل آن روزگار اعتبار و احترام زیادی برای دارنده آن به همراه داشت.
چرا شاه طهماسب نميخواست با انگليس ارتباط داشته باشد؟
آنتونی جن کین سن علیرغم تلاشها و برخورداری از تایید ملکه الیزابت در انجام ماموریت خویش ناکام ماند؛ زيرا شاه طهماسب به برقراری ارتباط با انگلیس تمايلي نداشت. عدم تمايل شاه براي برقراري رابطه با انگليس به دو علت بازميگشت: علت ظاهری و علت اصلی(واقعی).
علت ظاهری اين بود که شاه طهماسب اظهار میداشت عدم میل وی به برقراری ارتباط با انگلیس به مسائل دینی و مذهبی باز میگردد و میگفت كه به دوستی با کفار نیازی نیست.
علت اصلی عدم تمايل شاه این بود که ایران در سال 961 ه.ق پیمان صلح آماسیه را با امپراطوری عثمانی منعقد ساخته بود، این پیمان چنان مهم بود که دو کشور در سال 969 ه.ق مبادرت به تایید آن نمودند، لذا شاه طهماسب برای نشان دادن حسن نیت خویش به امپراطوری عثمانی هرگونه برقراری ارتباط با انگلیس را منتفی ميدانست.
اثبات حسننیت ایران در برابر امپراطوری عثمانی در گرو نفی ارتباط با انگلیس بود؛ زيرا هرگونه ارتباط تجاری ایران با انگلیس موجب ضرر و زیان بازرگانان عثمانی در ایران میشد و این منافی اهداف مورد نظر دو کشور در صلح آماسیه بود.
انگلیس دست از تلاش برای برقراری ارتباط با ایران بر نمیدارد!
شرکت انگلیسی مسکووی بعد از اعزام آنتونی جن کین سن و عدم توفیق او در برقراری ارتباط تجاری با ایران از پا ننشست و به مجرد اینکه شرایط را مناسب یافت، مجددا هیئتی را به نمایندگی آرتور ادواردز و ریچارد ویلز عازم دربار شاه طهماسب ساخت که در نتیجه هیئت مذکور موفق شد دستور آزادی تجارت در سراسر ایران را جلب نماید.
برای این موفقیت دو علت ذکر شده است: اولا اینکه از حساسیتهای ناشی از صلح آماسیه میان ایران و عثمانی کاسته شده بود و شاه مانند گذشته درگیر ملاحظات پیشین در ارتباط با عثمانی نبود. ثانیا، دولت ایران میخواست تجارت خویش را از طرق دیگر غیر از خلیج فارس هم گسترش دهد، از اين رو برقراری رابطه تجاری با انگلیس و انتقال کالا به آن سامان از طریق روسیه که در آن زمان روابط حسنهای با انگلیس داشت باعث میشد هر سفر تجارتی حدودا یک سال زودتر از آنچه از طریق راه آبی خلیج فارس انجام میشد صورت پذیرد.
جلوس شاه عباس نقطه عطفی در مراودات ايران با انگلیس بود
اهمیت تاریخي جلوس شاه عباس صفوی به حدي است که از او به عنوان دومین بنیانگذار سلسله صفویه یاد میکنند. تاریخ سلطنت شاه عباس دارای جنبه های مهمی است که یکی از آنها به مراودات ایران و انگلیس در عرصه بینالمللي مربوط میشود.
تا قبل از روی کار آمدن شاه عباس، مراودات ایران و انگلستان جنبه اقتصادی و تجاری داشت، لکن با روی کار آمدن شاه عباس اين روابط جنبه سیاسی نيز پيدا كرد.
رابطه ایران و انگلیس در دوره شاه عباس دو مرحله مهم را پشت سر نهاد:
الف) تاسیس کمپانی هند شرقی: پس از تأسيس این کمپانی در سال 1600.م در راستای سیاستهای استعماری انگلیس و به دستور ملکه، هیئتی به ریاست ادوارد کونک به ایران اعزام شد تا در راستای حمایت از بازرگانان انگلیسي در شرق، اجازه تاسیس تجارتخانه در دو شهر اصفهان و شیراز را از شاه عباس اخذ نماید.
ب) اتحاد ایران و انگلستان جهت اخراج پرتغالیها و اسپانیاییها از خلیج فارس: اتحاد مذکور به موجب معاهدهای توسط نمایندگان دو دولت يعني مانکوس و امامقلی خان در سال 1031 ه.ق به منصه ظهور رسید.
سياست شاه عباس براي غلبه بر استعمار
شاه عباس که از سیری ناپذیري دول استعماری از جمله پرتغال و انگلیس که در عرصه چپاولگری و سودجویی، خویی همچون زالو داشتند آگاه بود از اختلاف میان آنها حداکثر بهره را میبرد.
چنانکه در جریان معاهده مزبور با دستاویز قرار دادن تجارت ابریشم و وعده بهرهگیری از آن به بازرگانان انگلیس، این کشور انحصارطلب را علیه پرتغالیها که رقیب اصلی آنان در بهرهگیری از تجارت ابریشم ایران بودند شوراند و با استفاده از یک قدرت استعماری، قدرت استعماری دیگر را از پای در آورد، بی آنکه خود وارد مهلکه شود.
پس از اخراج پرتغالیها با همکاری انگلیس، شاه عباس برای جلوگیری از یکهتازی انگلیس، هلند را وارد میدان تجارت در ایران ساخت، پیرو این عمل، کمپانی هند شرقی چنان تحت فشار قرار گرفت که رئیس شعبه اصفهان کمپانی مذکور پیشنهاد تعطیلی آن شعبه را مطرح نمود.
علاوه بر اقدام فوق، اقدامات و عوامل دیگری نیز به وقوع پیوست که بیش از پيش روابط اين دو دولت را کمرنگ ساخت، در اين رابطه میتوان به ورود ارامنه به تجارت ایران و مرگ شاه عباس هم اشاره نمود.
شاه صفی و تضعيف روابط ایران و انگلستان
شاه صفی صفوی در سال 1629 میلادی نامهای خطاب به کمپانی هند شرقی ارسال نمود که شامل مفادی له و علیه انگلستان بود. مفاد اين نامه به شرح ذیل میباشد:
مفاد له دولت انگلیس: 1. آزادی تجارت در سراسر ایران برای بازرگانان انگلیس بلا مانع میباشد. 2. بازرگانان انگلیس برای دفاع از خویش مجاز به حمل اسلحه در ایران میباشند. 3. کمپانی حق دارد علیرغم داشتن شعبه در اصفهان در سایر شهرهای ایران نيز مبادرت به تاسیس شعبه نماید. 4. حل و فصل دعاوی مطروحه میان افراد انگلیس بوسیله نمایندهای از خودشان صورت میگیرد. 5. گمرک بندرعباس به انگلیس واگذار میگردد.
مفاد علیه دولت انگلیس: 1. انگلیس موظف است سالیانه مبلغ 1500 لیره انگلیسی تحت عنوان پیشکش تقدیم ایران نماید. 2. انگلیس باید سالیانه 6000 لیره انگلیسی تحت عنوان بهای ابریشم صادراتی به دولت ایران پرداخت نماید که میبایست یک سوم آن نقد و الباقی بصورت جنس باشد.
از مفاد فرمان مذکور چنین استفاده میشود که متاسفانه دولت ایران در زمان شاه صفی دچار سکون اقتصادی شده بود و از تلاش در امور تجاری و اقتصادی دست کشیده و به مبلغ ناچيز دریافتی از دولت انگلیس بسنده کرده و فیالواقع دچار موت اقتصادی شده بود.
رقابت هلنديها با انگليسيها در تجارت ايران
گرچه روابط ايران و انگلیس در دوره شاه صفی به علت رفع حوائج ایشان توسط حاکم وقت دوستانه بود، لکن همانطور که قبلا اشاره شد هلندیهایی که در زمان شاه عباس به قصد کنترل انگلیسها وارد ایران شده بودند کمکم گوی سبقت را در عرصه تجارت از انگلیسيها ربودند.
این موفقیت هلندیها ریشه در دو علت دارد: علت اول اين است كه شاه صفی با معاف ساختن هلندیها از پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به تجارت ایشان پر و بال داد و موجب شکوفایی آن در ایران شد، اين مسئله باعث شد هلند تبديل به رقيب سرسخت انگليس شود.
ثانیا، ایام پیشرفتهای تجاری و بازرگانی هلند در ایران مصادف شد با بروز جنگهای داخلی در انگلیس که منجر به اعدام چارلز اول و روی کار آمدن الیور کرامل شد، این امر موجب کدورت خاطر دولت شاه صفی گرديد و در نتیجه دولت وقت از اعطای عایدی گمرک بندرعباس به انگلیس خودداری و به اعتراضات ایشان نیز ترتیب اثر نداد.
در دوره شاه عباس دوم روابط انگلیس و ایران بیش از دوره شاه صفی رو به افول و تاریکی نهاد؛ زیرا مقارن با تصویب فرمان کشتیرانی در پارلمان انگلیس، میان دو دولت هلند و انگلیس جنگ در گرفته بود. متاثر از جنگ در گرفته روابط بازرگانان دو دولت به خصومت و جنگ کشیده شد و بر اثر فشارهای فزاینده بازرگانان هلندی، انگلیسی ها مجبور شدند مالالتجاره خویش را از بندرعباس به بصره منتقل كنند.
شاه سلطان حسین و زمزمه تجدید روابط میان ایران و انگلیس که در نطفه خفه شد!
در زمان شاه سلطان حسین اقداماتی صورت گرفت که موقعیت کمپانی هند شرقی در ایران را اندکی بهبود میبخشید، از جمله این اقدامات میتوان به تایید تمام قراردادهای سابق میان دولتین توسط شاه سلطان حسین اشاره نمود.
چنانکه اشاره شد علیرغم تمام امتيازاتي که شاه سلطان حسین به انگلیس اعطا کرد، ایشان طبق عادت دیرینه که همواره قصد داشتند بدون پرداخت هزینه به مطلوب خویش برسند، حتی حاضر نشدند در قبال آن همه امتیاز، شاه سلطان حسین را در مقابل دزدان دریایی یاری نمایند و دست نیاز او را پس زدند.
اینچنین شد که چهره کفتارگونه و روباه مآبانه آنان بیش از پیش نزد ایرانیان برملا شد و خیانت آنان رشته امید کمپانی را پنبه ساخت. سر انجام طومار سلسله صفویه نیز بدست افغانه پیچیده شد و دورهای از پسرفت در همه زمینهها اعم از اقتصادی، سیاسی و ... بر ایران مستولی شد.
منابع:
1- کتاب روابط خارجی ایران، نوشته عبدالرضا هوشنگ مهدوی
2- کتاب قاجاریه، انگلیس و قراردادهای استعماری
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.