کد خبر:۱۸۶۶۷۱
برنامههاي روباه پيري كه دست از طعمه خود نميكشد- 9
روابط سياسي ايران و انگليس از دوره قاجار آغاز شد/ چگونه کریمخان نفوذ انگلیسیها را خنثی کرد؟
قبل از دوره قاجار روابط ايران و انگليس در اکثر موارد اقتصادی و تجاری بود، حال آنکه در عصر قاجار و پهلوی، انگلیس از موضع سیاست و اقتصاد وارد مراوده و ارتباط با ایران میشود و همين مسئله ...
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»- مسعود ابراهيمي؛ آنچه با مطالعه و سیر در تاریخ دوره افشاریه و صفویه، مستفاد میشود، مبین تنزل روابط دولتین در دوران مزبور میباشد، لیکن به راستی علت این اضعاف و تنزل در روابط فی ما بین چه بود؟
همكاري خائنانه انگلیس با افغانها و خشم نادرشاه افشار
پس از برچیده شدن حکومت صفوی و استیلای افغانها تا تشکیل حکومت نادر شاه و تسلط کامل وی بر امور ایران، هرج و مرج و نا امنی بر ایران حاکم بود. سوالي كه مطرح ميشود این است که چگونه افغانها توانستند در برابر حکومت مرکزی دست به شورش زده و آن را سرنگون سازند؟
در پاسخ به سوال فوق باید گفت بعد از اینکه نادر شاه به مسند قدرت رسید و امنیت و ثبات قابل توجهی را بر اوضاع ایران حاکم ساخت، به بازخواست عوامل نا امنی و مشکلات ایران پرداخت.
وی که به خوبی میدانست تشریک مساعی خیانتکارانه کارگزاران شرکت انگلیسی هند شرقی با افغانها از علل اصلی شکست ایرانیان در برابر افغانها بوده است، آنان را به شدت مورد بازخواست قرار داد.
چنانکه برای تأدیب شرکت مشارٌالیه، ایشان را محکوم به پرداخت سه هزار تومان جریمه و مصادره اموال نمود و تنها امتیازی که برایشان در نظر گرفت، اعطای سالیانه هزار تومان از درآمد گمرک بندرعباس به ایشان بود. در توجیه این امتیاز شاید بتوان گفت که نادر شاه برای حفظ مصالح امور تجاری و تامین مایحتاج کشور، قادر نبود روابط ایران و انگلیس را به طور کلي منقطع سازد.
مضايقه انگليسيها از كمك به نادرشاه
علت دیگر مغضوب واقع شدن انگلیسيها نزد نادر شاه این بود که وقتی نادرشاه تصمیم گرفت جهت کمک به حاکم عمان (سیف بن سلطان ثانی) سپاهی را از طریق خلیج فارس برای وی اعزام کند، انگلیسیها از انتقال سربازان ايراني به وسیله کشتیهای خود مضایقه کردند و بدين ترتيب مورد خشم و نفرت بيشتر نادرشاه قرا گرفتند.
ارتباط ایران و انگلیس در عصر افشاری صرفا اقتصادي بود
در این دوره روابط دولتین صرفا تجاری بود و به آوردن پارچههای پنبهای و کتان از هند به ایران و خرید ابریشم از ایران و صدور آن به اروپا ختم میشد و هیچ نوع مراوده سیاسی و مبادله سفیر در این دوره از تاریخ روابط دو کشور ثبت و ضبط نشده است.
به دنبال فوت نادر شاه در 1160 ه.ق و هرج و مرجها و نا امنیهای ناشی از تلاش برای تصاحب قدرت، شعبه شرکت هند شرقی واقع در اصفهان بسته شد. همچنین به دليل از بین رفتن امکان فعالیت بازرگانی در بندرعباس، انگلیسيها مرکز تجاری خویش را از خلیج فارس به بصره انتقال دادند.
تمايل كريمخان زند براي برقراري رابطه با انگليس
با روی کار آمدن کریمخان، آرامش به ایران بازگشت. در این دوره علاوه بر اینکه موقعیت ناب اقتصادی - تجاری ایران برای شرکت هند شرقی روشن بود و کارگزاران شرکت مترصد فرصتی براي برقراري ارتباط با ایران بودند، شخص کریمخان نیز تمايل بسیاری جهت از سر گرفتن ارتباطات با انگلیس داشت.
دلايل اين رويكرد کریمخان را ميتوان به دو دسته تقسيم كرد: اول اینکه به علت کمرنگ شدن حضور انگلیسيها در عرصه تجاری، ایران در تامین مایحتاج خویش، حق دیوانی، وجوه راهداری و ... دچار مشكل شده بود و علاوه بر آن بندرعباس نیز از رونق افتاده بود. در ثانی ایران برای سرکوب شیخ سلمان و میرمهنا که در آن زمان کنترل خلیج فارس را در دست داشتند، مجبور بود به اتحاد با انگلیس روی آورد.
امتيازاتي كه كريمخان براي كمپاني هند شرقي قائل شد
سرانجام شرکت هند شرقی پیشقدم شد و «ویلیام آندرو پرایس» نماینده شرکت، هیئتی را به ریاست «توماس دارن فرد» به شیراز (مرکز حکومت کریمخان) فرستاد تا باب مذاکره جهت تجدید روابط با ایران را باز کند.
«توماس دارن فرد» سرانجام موفق شد فرمانی را از کریمخان اخذ کند(1763 م) که مفاد آن به شرح ذیل میباشد:
1. حق آزادی تجارت در ایران برای اتباع انگلیس
2. تاسیس نمایندگی تجاری در بوشهر توسط انگلیس و مبادرت به تجارت در بنادر خلیج فارس
3. معافیت انگلیسیها از پرداخت حقوق گمرکی و مالیات
4. صدور اجناس ایرانی به جای خارج کردن مسکوکات از ایران (منع خروج ارز از کشور)
دستور كريمخان براي اخراج انگليسيها از بوشهر
دیری نپایید که روابط حسنه میان ایران و دولت انگلیس که به موجب قرارداد اخیرالذکر ایجاد شده بود مکدر و مخدوش شد. دلايل عمده اين مسئله عبارتند از اين كه: اولا، انگلیسيها برخلاف قرارداد 1763، مبادرت به خروج طلا و نقره از ایران به هندوستان کردند که موجب رنجش و آزردگی خاطر کریمخان شد.
ثانیا، انگلیسيها که به خوبي از اهمیت استراتژیک بوشهر آگاه بودند، سوداي نفوذ و کسب سیادت بر خلیج فارس و سواحل جنوب را داشتند، اما وقتی کریمخان به مقاصد استعمارگرانه و سلطهجویانه ایشان پی برد، مرکز تجاری انگلیس واقع در بوشهر را تعطیل و اتباع ایشان را اخراج کرد.
پس از وقایع مذکور که موجب تنزل روابط میان دولتین شده بود، به دليل به مخاطره افتادن منافع هر دو کشور، طرفین مجددا صلح نامهای را انشاء کردند که به موجب آن:
1. کریمخان متعهد شد خسارات وارده بر انگلیس از جانب طایفه بنیکعب را بپردازد
2. ایران و انگلیس باید علیه میرمهنا متحد باشند
3. تقسیم غنایم جنگی میان طرفین و واگذاری جزیره خارک به انگلیس بعد از اخراج میرمهنا میباست از جانب ایران رعایت شود
خیانت انگلیس در اقدام علیه میر مهنا و تیرگی مجدد روابط
پس از آنکه به موجب صلح مذکور ارتباط طرفین اندکی توسعه یافت، وقتي ايران برای حمله به خارک و اخراج میرمهنا از انگلیس طلب کمک کرد ایشان از مساعدت مضایقه کردند. با اين وجود، سپاه کریمخان در این نبرد پیروز شد و توانست میرمهنا را از خارک به بصره فراری دهد، اما کریمخان این عهدشکنی انگلیسیها را برنتافت و مجددا نمایندگی انگلیس در بوشهر را تعطیل و اتباع ایشان را اخراج کرد.
انگلیسیها نیز طی اقدامی تلافیجویانه برای چندمین بار مرکز تجاری خویش را از بوشهر به بصره منتقل کردند. اینچنین شد که مجددا ارتباط تجاری دولتین منقطع گشت و هر دو متحمل خسارات و لطمات بسیاری شدند.
حمله مدبرانه کریمخان به بصره و رام شدن انگلیسيها
کریمخان زند که به خوبي از اهمیت حضور انگلیسيها نقش کلیدی آنان در رونق تجاری ایران آگاه بود، برای منحرف ساختن تجارت ایشان از بصره به سمت بنادر جنوب ایران بدنبال بهانهای بود تا به بصره حمله کند.
سرانجام، کریمخان به بهانه مالیاتی که حاکم بغداد از زوار ایرانی اخذ کرده بود، طی نامهای به دولت عثمانی که در آن زمان بر اغلب بلاد عرب از جمله عراق حاکم بود، دستور داد تا سر والی بغداد را برای وی بفرستند. دولت عثمانی به این خواسته تن نداد و کریمخان نیز به همین بهانه به بصره حمله کرد و بعد از 13 ماه محاصره آنجا را تصرف نمود.
وقتی سپاه کریمخان بر بصره مسلط شد، انگلیسيها که مرکز تجاری خویش را در آن سامان مستقر کرده بودند در موضع ضعف قرار گرفتند و مجددا دست دوستی به سمت کریمخان دراز کردند. جالب اینجاست که کریمخان هم تمام امتیازات سلب شده شرکت هند شرقی در ایران را به ایشان باز گرداند و انگلیسیها نیز پذیرفتند كه مرکز تجاری خود در بوشهر را مجددا راه اندازی کنند.
رويكرد انگلیس در ایران پس از مرگ کریم خان
پس از مرگ کریمخان و به دنبال آشوبهاي ايجاد شده بر سر جانشینی وی، انگلیس فرصت را مغتنم شمرد و جزیره قشم را در راستای اهداف سياسی آینده خود تصرف کرد و آن سامان را ناوگان دریایی خویش قرار داد.
در این دوران انگلیس به تدريج سعی میکرد روابط خود را با ایران از قالب تجاری صرف خارج کرده و به مناسبات سیاسي هم تسری دهد که علت اصلی آن چيزي جز حفاظ و حصار قرار دادن ایران برای صیانت از هند در برابر رقبای خود فرانسه و روسیه نبود.
تغيير رويه انگليس در دوره قاجار و پهلوي
با نگاه به روابط ایران و انگلیس در دوره قبل از روی کار آمدن قاجار به دو موضوع مهم پی میبریم: نخست اینکه، در دوران قبل از قاجار(صفویه، افشاریه و زندیه) اگر چه انگلیس تمام تلاش خود را انجام میداد تا قراردادهای یکطرفه و متضمن منافع خویش را بر ایران تحمیل کند، ولي وجود افرادی نظیر شاه عباس، نادرشاه و کریمخان مانع از تجلی رنگ و بوی استعمار در روابط دو كشور میشد.
میتوان قاطعانه گفت كه روابط ایران با انگلیس در این دوران هرگز استعماری نبوده است، حال آنکه عصر قاجار و پهلوی مملو از قراردادهایی است که یک پارچه جامه استعمار بر تن دارد.
دوم آنکه، در دوران قبل از قاجار روابط طرفین در اکثر موارد (به جز یک یا دو مورد) حول امور اقتصادی و تجاری میگردد، حال آنکه در عصر قاجار و پهلوی، انگلیس از موضع سیاست و اقتصاد وارد مراوده و ارتباط با ایران میشود و همين مسئله ضربات سنگیني را به ملت ایران وارد میآورد.
منابع و مآخذ
1. كتاب «قاجاریه، انگلیس و قراردادهای استعماری» از سجاد راعی گلوجه
2. كتاب«تاریخ روابط خارجی ایران» از عبدالرضا هوشنگ مهدوی
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.