سلسلههمايشهاي«جريانشناسي تاريخمعاصر»-11؛ بخش چهارم وپاياني
کد خبر:۱۸۹۳۱۷
سلسله همايشهاي «جريانشناسي تاريخ معاصر» - 11؛ بخش سوم
نامدار: حاج ملاعلی کنی، سپهسالار را از حکومت ساقط کرد/ علما حلقه واسط بین مردم و قدرت بودند/ فقیه در صدد ایجاد نیاز کاذب نیست
عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم انساني با بیان اینکه سردمدار جریان اصلاحطلبی در ایران با پدر تفکر مشروطه انگلیسی ساختند و...
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، دکتر مظفر نامدار در ادامه جلسه ششم از سلسله همايشهاي آموزشي «جريانشناسي تاريخ معاصر» كه تحت عنوان«سير جريان فرهنگي و مقدمات تشكيل حكومت اسلامي در تاريخ معاصر» به همت مؤسسه ولاء منتظر(عج) و با همكاري مؤسسه آموزشی - پژوهشی امام خمینی(ره) قم و مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، به بیان و بررسی مقدمات تشكيل حكومت اسلامي پرداخت.
جریانهاي فرهنگي تفكر شيعه در ايران
دو جریان فرهنگی در فکر شیعه در ایران داشتیم که این دو جریان ماندگار شدند و بعدها اثرات خود را بر جا گذاشتند. یکی جریان صوفیه خانقاه است كه اثراتی داشته و در حوزه سیاست هم وارد شده، دیگری جریان تشیع امامیه(اهل بیت) است.
غیر از این دو جريان، ما در ایران چيزي به نام جریان فرهنگی، یعنی فکر تاریخی تداومدار اثرگذار نداشتیم. در صفویه هم همین دو جریان به عنوان جریان فرهنگی با نمادهای جدید تداوم پیدا میکند، مخصوصاً در تشییع امامیه اهل بیتی، نمادهای جدیدی پیدا میشود که بعداً در دوره زندیه منجر به دو جریان میشود كه در حوزه سياست تاثيرگذار است.
بعد از صفویه هم، همین دو جریان تشیع خانقاهی، یعنی فکر خانقاهی صوفیگری با چهار گرایش بزرگ را در ايران داريم.
جريانهاي تشيع اماميه در دوره زنديه
تشیع امامیه در دوره زندیه به دو جريان بزرگ اخباريگري و اصوليين تقسیم میشود، زمزمههای اين گرايشها از صفویه شروع میشود و در زندیه خود را برملا میکند.
جریان اخباریگری به جريانهاي فكري جديد منجر شده است
جریان اخباریگری به علت اتفاقاتی که در آن میافتد، نمیتواند تداوم تاریخی پیدا کند، اگر چه در اشکال متعدد فرهنگی و نه در جلوه سیاسی، اثرات خود را میگذارد و هنوز هم تداوم دارد که به جریانهای فکري جدید منجر شده و بسیاری مدعی هستند مثلا مکتب تفکیک، یکي از جلوههای جدید آن است.
علما، حلقه واسط بین مردم و قدرت بودند
جریان اصولگرایی در مرجعیت شیعه تداوم پیدا میکند و مخصوصا در فقه خود را متجلی میسازد و به دوران قاجاریه میرسد که ما به آن دوران، عصر جدید میگوییم. در این دوران وقتی این فکر سوم که فکر فرهنگ مذهبی نبوده و بومی نیست وارد ایران میشود ما عکسالعملهای پرقدرتی در حوزه سیاست نسبت به این جریان مذهبی نداریم.
در اروپا بعد رنسانس نقش واسطهگری علما به احزاب سپرده شد
چرا که در طول تاریخ، بخصوص از صفویه به این طرف، علما همیشه حلقه واسط بين قدرت و مردم بودند، همان نهادهایی که امروزه به آن نهادهای مدنی میگویند. این حلقه واسط بسیار مهم بود و همان نقشی را داشت که پس از این که مسیحیت در اروپا توانایی تولید خود را از دست داد، به احزاب سپرده شد. این که عدهای بعد از انقلاب اسلامی تلاش ميكنند احزاب را جایگزین کنند به اين دليل است.
علما نقش حلقه واسط را به خوبي ایفا کردند
نهادهای مذهبی در ایران که در راس آن علما قرار داشتند، همیشه حلقه واسط بین تودههای مردم و حاكمان بودند، یعنی مثل سدی بودند که نه اجازه میداد شمشیر تیز قدرت بر سر تودههای مردم فرود بیاید و نه خواستههای لایحتسب مردم مستقیما وارد حکومت شود و ساختاری را که در ایران شکل گرفته از هم بپاشد. علما نقش اين حلقه واسط را به خوبي اجرا میکردند.
اجتهاد شیعه، اجتهاد زمان است
بعد از قاجاریه با ورود جريان منورالفكري نقش این حلقه واسط مورد تردید قرار گرفت و در این هنگام، علما به علت این که در معرض سوال بودند باید از خودشان مبتنی بر مبانی دینی تولید میکردند و به خیلی از سوالها پاسخ میدادند.
فقهای ما مبانی فقهی را بصورت ذهنی نمینویسند و پاسخ سوالها را ذهنی نمیدهند، برخلاف اهل سنت که خودشان مسئله طرح میکنند و خودشان پاسخ میدهند، برای همین اجتهاد ما اجتهاد زمان است.
فقیه شیعه تا وقتی از او سوال نشود پاسخ نمیدهد
فقیه تا وقتی در معرض سوالات مردم قرار نگیرد پاسخ نمیدهد، يعني از خود مسئله ذهنی طرح نمیکند و پاسخ ذهني به آن سوال نميدهد.
فقه ما عینیترین مبنای سیاسی و حقوقی تمام متون مذهبی همه ادیان را دارد، به اين علت كه به زمان پاسخ ميدهد، یعنی فقیه وقتی پاسخ میدهد که مردم از او سوال کنند. امروزه بعضی از جریانها در حوزههای ما ميگويند چرا فقیه از قبل، جواب بعضی از مسائل را که میدانیم ممکن است در ذهن مردم سوال باشد مطرح نمیکند؟ این به معناي ذهنی کردن فقه است.
فقیه در صدد ایجاد نیاز کاذب نیست
وقتی شما فقه و سوالها را ذهنی كرده و نیازهای کاذب درست میکنید، فقیه باید پاسخهای کاذبی بدهد که در خارج وجود ندارد. آن وقت فقهی که به تعبیر مرحوم ملاصدراي شیرازی فضای زندگی مسلمانان را نگه میدارد و درگیر با فضای زندگی مردم میکند، به تدريج رابطه خود را با فضای زندگی مردم از دست میدهد و به سمت ذهنیات کسانی میرود که این سوالات را مطرح میکنند.
تمام قراردادهای استعماری توسط جریان منورالفکری به ایران تحمیل شد
در دوران قاجاریه تمام قراردادهای استعماری، مخصوصا در سالهایی که اوج سیطره استعمار از طریق انعقاد قرارداد است، از طریق جریان جدید منورالفکری به ایران تحمیل میشد. در راس اين قراردادها، قرارداد رویتر است كه میرزا حسينخان سپهسالار آن را پیشنهاد كرده و امضا میكند.
قرارداد ذلتباري كه به عقيده انگليسيها در طول تاريخ سابقه ندارد!
سردمدار جریان اصلاحطلبی در ایران میرزا حسینخان سپهسالار است كه با پدر تفکر مشروطه انگلیسی یعنی میرزا ملکم خان ساختند و بدين ترتيب قرارداد رویتر امضا شد. قراردادی که انگلیسیها معتقد بودند در طول تاریخ سابقه ندارد اتباع یک ملت چنين قرارداد ذلتباري را بر ملت خود تحمیل کنند.
حاج ملاعلی کنی، سپهسالار را از حکومت ساقط کرد
چه کسی مقاومت کرد و اجازه نداد این قرارداد در ایران حاکمیت پیدا کند و تمام منابع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ایران تحت سیطره حواشی این قرارداد قرار بگیرد؟ مرحوم حاج ملاعلی کنی یکی از ملاهای پیری که بعضی میگویند کوچک بود، در حالیکه آنها عقلهای بزرگی داشتند.
حتی كار به جایی میرسد که ايشان میگویند کسی که این قرارداد را منعقد کرده نباید در حکومت باشد و باید از ایران برود، اين مساله باعث شد سپهسالار از حکومت بیفتد و برای مدتی از ایران برود، ببینید كه نقش حلقه واسط تا چه اندازه اهميت دارد.
اگر این حلقه واسط و جريان فکری خوبی که در مقابل جریانهای جدید یعنی منورالفکری و مرجعیت قدرت ایلیاتی مقاومت میکرد تا بر مردم فشار نیاورند، نبود دیگر در ایران جایی براي حلقه واسط تشیع و فقها وجود نداشت و آنها باید از صحنه خارج میشدند.
ادامه دارد...
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.