کد خبر:۲۰۶۴۹۴
معرفي تشكل‌هاي دانشجويي از زبان خود - 1

انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل از موجوديت تا حال/ «نقد حکومت آری، نفی حاکمیت هرگز»

اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل سراسر كشور در 13 آبان سال 78 اعلام موجوديت كرد و ...
گروه سياسي «خبرگزاري دانشجو»، انجمن اسلامي دانشجويان در دهه بيست و در برابر تهاجمات ماترياليستي و با هدف نشر حقايق اسلامي در محيط هاي علمي که به شدت در چنبره جريان ماديگرايي بود با همت دانشجويان مسلمانی نظیر دكتر محب الله آزاده تاسیس می شود و اولین حرکت اسلامی آنها برگزاری نماز جماعت چند نفره در دانشکده پزشکی بعنوان یک حرکت اصیل دینی آن هم در برابر توهین های مارکسیست ها قرار می گیرد. در دهه سی انجمن اسلامی به رشد و بالندگی نسبی رسیده است و افراد متعهدی چون شهيد چمران جذب آن می شوند. این تشکل  به اولين حلقه فکري و مرکز تجمع و هم انديشي دانشجويان مسلمان تبديل گرديد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز کالبد اصلي نيروهاي متدين و حزب اللهي شد و به عنوان هسته هاي پيش برنده جريان انقلاب اسلامي در مراکز علمي و دانشگاهي باز تولدي اساسي يافت.
 
به طوري که پس از فائق آمدن بر بحران ايدئولوژي و مبنا قرار دادن نظام فکري و عقيدتي صحيح اسلامي در ارتباط با عالمان ديني نوانديش همچون حضرت آيت الله خامنه اي و با فاصله گرفتن ازجريان روشنفکري که بريده از مردم و بد بين به سنت هاي بومي خود بود به درياي خروشان ملت متصل شد و موقعيت هاي تازه اي را فرا روي انقلاب گشود و با مشارکت جدي در تاسيس نهادهاي انقلابي مانند جهاد سازندگي، جهاد دانشگاهي، سپاه پاسداران و به عهده گرفتن مسئوليت هاي سنگين و خطير در دفاع مقدس دوشادوش مردم صحنه هاي افتخار آفريد و قله هاي بزرگي و مجد را فتح نمود. شهیدانی چون وزوایی، ورامینی، رجب بیگی، علم الهدی و.... ثمره های انجمن های اسلامی بودند که برای انقلاب و در جریان دفاع مقدس به جمهوری اسلامی تقدیم شدند.
 
اما بعد از جنگ هشت ساله تحمیلی، جنبش دانشجویی و نیز انجمن های اسلامی عضو دفتر تحکیم وحدت، که تا قبل از سال 76 با فراز و فرودهای ملایمی مواجه شدند در این سال ها و خصوصاً در بزنگاه انتخابات های مجلس شورای اسلامی، متأسفانه ورود اعضای تحکیم وحدت و برخی انجمن ها در بازی ها و حمایت های سیاسی باعث می شد که گاه شکاف عاطفی و شکاف تشکیلاتی بین آنها ایجاد گردد، اما نقطه اوج استفاده ابزاری از این انجمن ها در جریان انتخابات سال 76 است.
 
پدیده‌ دوم خرداد که یکی از پیامدهایش دگرگونی فکری و تغییر خطی مشی اعتقادی بسیاری از سیاسیون مذکور به طور ناگهانی بود به دلیل پیوندی که میان احزاب و گروه های سیاسی با دفتر تحکیم وحدت ایجاد شده بود (در واقع انجمن های اسلامی به حیاط خلوت بازی های سیاسی احزاب بدل شده بودند) این دفتر را نیز کم کم دستخوش تغییرات و دگردیسی های تئوریک کرد، البته این تغییرات و دگردیسی ها به یکباره در روز دوم خرداد 76 صورت نگرفت بلکه از چند ماه قبل از آن و به صورت تدریجی آغاز شد و ظرف سال های 78 و 79 به اوج خود رسید.
 
خلاصه مطلب آن که از همان سال 76 که انحراف نوک پیکان دفتر تحکیم وحدت بر دیده ها عیان شد، برخی از انجمن های عضو این دفتر مانند انجمن اسلامی علوم پزشکی اهواز، شهید چمران اهواز، علوم پزشکی و بوعلی همدان اعلام کردند انجمن های اسلامی باید بر مسیر مرام خود حرکت کند و حاضر به همراهی کردن دفتر تحکیم وحدت در این مسیر انحراف نیستند.
 
البته این انجمن ها که از اعضای اصلی و از انجمن های فعال دفتر تحکیم وحدت نیز بودند (برای مثال انجمن اسلامی شهید چمران اهواز در کنار دانشگاه تهران تنها عضو دارای سه حق رای در دفتر تحکیم بود. سه حق رأی، حداکثر میزان حق رأی و نشانگر فعالیت بالای آن انجمن در تشکل مطبوع خویش است.) بسیار کوشیدند تا از انحرافاتی که این دفتر را تهدید می کرد، جلوگیری کنند اما سایر اعضای این دفتر گویا نه تنها حاضر به بازگشت به مسیر اصلی نبودند، بلکه برای به تسلیم در آوردن انجمن های مخالف نهایت تلاش، اجبار و حتی توسل به وزارت علوم را به کار بستند و این گستاخی و وقاحت به جایی رسید که حتی دفتر تحکیم وحدت به غصب کردن قلدر مآبانه ظرفیت این انجمن ها و دفاتر و امکانات آنها توسط عوامل دست نشانده خود  اقدام کرد.
 
سرانجام و پس از درگیری ها و کش و قوس های فراوان، اعضای انجمن های به تاراج رفته موفق شدند برخی از انجمن های دانشگاه های دیگر کشور که از زمان تاسیس دفتر تحکیم وحدت (سال 58) هیچ وقت عضو آن دفتر نشده بودند را نیز با خود همراه کنند و به جمع خود پیوند دهند. (مانند دانشگاه شاهد تهران، تربیت معلم تهران، سمنان، علوم پزشکی بابل، علوم پزشکی ایلام، علوم پزشکی سبزوار و ....)
 
این انجمن ها که در مجموع  18 انجمن اسلامی را تشکیل می دادند، توانستند در 13 آبان 78 در قالب اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور اعلام موجودیت نمایند.
 
البته انشعاب به وجود آمده به مذاق برخی از سیاست گذاران وقت وزارت علوم خوش نیامد. به طوري كه در هر دانشگاهي كه انجمن اسلامي دانشجويان آن دانشگاه به دليل رفتارهاي خلاف اساسنامه و مرامنامه اعضاي دفتر تحكيم وحدت، ديگر حاضر به فعاليت در آن اتحاديه نبود را به زور و به بهانه هاي مختلف مي بستند و شوراي مركزي چنين انجمن هايي را كه در دانشگاه هاي مختلف با رأي ديگر دانشجويان انتخاب شده بودند، منحل مي كردند. حتی وزارت علوم و وزیر وقت (دکتر مصطفی معین) پس از کش و قوس های فراوان تنها در صورت وجود داشتن واژه مستقل در انتهای نام این اتحادیه به تشکیل آن تن دادند.
 
یعنی مستقل از دفتر تحکیم وحدت، به هر حال و با تمامی این مشکلات، انجمن های اسلامیِ تشکیل دهنده این اتحادیه خیلی سریع توانستند براساس حرکت در جهت آرمان ها و اصالت های جنبش دانشجویی مسلمان و بهره مندی از منطق معقول گفتمان انتقادی در دیگر دانشگاه ها برای خود جا باز کنند.
 
مقام معظم رهبری سه دیدار خصوصی در سالهای 79،81،83 با این اتحادیه داشته اند در پنجمین نشست سالانه (83) و هفتمین نشست (85) و نیز نهمین نشست سالانه این انجمن ها (سال 87) مقام معظم رهبری پیام هایی به یاد ماندنی را خطاب به نشست این تشکل دانشجویی صادر فرمودند که نشان از حفظ و پویایی و در عین حال حرکت در مسیر صحیح این تشکل دانشجویی دارد.
 
در پنجمين نشست سالانه، مقام معظم رهبري پيامي به يادماندني را خطاب به نشست اين تشكل دانشجويي صادر فرمودند، كه نشان از حفظ پويايي و در عين حال حركت در مسير صحيح اين تشكل دانشجويي داشت.
 
در اين پيام ايشان فرمودند:
 
به اين جوانان عزيز سلام مرا ابلاغ فرمائيد. از خداوند متعال سپاسگزارم كه اين شور و همت مؤمنانه را براي زنده نگه داشتن شعارهاي اساسي اين دوره از حيات نظام اسلامي به جوانان نخبه ما ارزاني داشته است. چه فاصله ژرفي است ميان اين دل هاي روشن و نيت هاي پاك، كه اصلاح و اكمال نظام اسلامي را هدف خود ساخته اند با غفلت زدگان روشنفكرنمايي كه در خدمت به نظام سلطه خشن و مسلح استكباري، مردم و نظام مردمي خويش را آماج تهمت و نيرنگ و جفاي خود قرار مي دهند.
 
تشکیل اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل سومين انشعابي بود كه در دفتر تحكيم وحدت به وقوع پيوست با اين تفاوت كه اين بار ديگر اين دانشجويان مسلمان نبودند كه به صورت فردي از تشكيلات انجمن هاي اسلامي دانشجويان جدا مي شدند بلكه انجمن هاي اسلامي بصورت تشكيلاتي از دفتر تحكيم وحدت خارج مي شدند و اولين انشقاق تشكيلاتي را در تاريخ دفتر تحكيم وحدت ثبت نمودند، اين انجمن ها معتقد بودند كه انتقاد به جريان ها و مسئولان يكي از ضروريات و وظايف جنبش دانشجويي مي باشد، اما اين به معناي نفي حاكميت نظام ديني نيست بلكه در جهت رسيدن به چنين نظامي قابل تعريف مي باشد.
 
مشی سیاسی این انجمن های اسلامی در قالب شعار «نقد حکومت آری، نفی حاکمیت هرگز» ظهور و بروز یافته است. به این معنی که این انجمن ها میان حکومت و حاکمیت تفاوت قائلند و در گفتمان آنها حکومت به معنای مجموعه تمام کارگزاران نظام و تصمیماتشان قابل نقد و انتقاد می باشد، اما این نقد نباید به نفی و انکار و زیر سوال بردن حاکمیت و ساختار نظام و اصل اساسی ولایت فقیه منتهی شود.
 
همچنین این اتحادیه توانست در اسفندماه سال 1383، به عنوان اولين تشكل دانشجويي، مانيفست فكري خود را مهندسي و در قالب «سندگفتمان جنبش دانشجويي مسلمان» منتشر نمايد.
 
اين سند در ديدار اختصاصي اعضاي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور در تاريخ 13 اسفندماه سال 83 به استحضار مقام معظم رهبري رسيد.
 
17 بند این سند که به تایید رهبر معظم انقلاب نیز رسیده است به شرح زیر است:
 
1) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، حاکميت از آن خداوند است و انگيزه آفرينش انسان در پناه اراده و اختيارش و با مددگرفتن از عقل و وحي به عنوان حجت دروني و بيروني رسيدن به سعادت و کمال در دنيا و آخرت و در ابعاد مادي و معنوي و در حوزه هاي فردي و اجتماعي است.
 
2) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، حکومت از آن صالحين است و ولايت فقيه، به عنوان مدار نظام اسلامي در عصر غيبت مهمترين تجلي و مظهر اين ايده مي باشد.
 
3) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي مظهر اراده الهي و تحقق آيه شريفه «ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم» و پاسخ اصلي و تاريخي به مطالبات انباشته شده ملت ايران در عصر کنوني است.
 
4) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي نقطه عطفي در تاريخ ملت ايران و باشکوه ترين رويداد پس از قبول اسلام براي ايرانيان است که آثار و پيامد هاي فکري و سياسي و فرهنگي آن مرزهاي جغرافيايي را در نورديده است و شکست انديشه اي مکاتب مادي را جلوه گر ساخته است.
 
5) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي، آزادي، استقلال، مردم سالاري، خودباوري و غرور و عزت ملي بعنوان دستاوردهاي ارزنده آن آيينه تمام نماي تحقق عيني مطالبات تاريخي و بر جامانده ملت و سکوي جهش به سوي پيشرفت، آباداني و عدالت ايران و ايرانيان است.
 
6) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، امام خميني(ره) پرچمدار تحولات تازه اي در عصر کنوني است که از يکسو به دوره حاشيه نشيني دين و ارزش هاي انساني، موج نهليسم و پوچي پايان بخشيد و از ديگر سو، آغازگر عصر طلايي است که خداوند و معنويت به حيات انسانها باز گرديده است.
 
7) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، امام خميني (ره) تفسير حقيقي اسلام ناب محمدي (ص) است که ارزش هاي تازه و نويد بخشي را براي زيستي سعادتمند در پناه عقل وحي و اخلاق براي جامعه جهاني بحران زده و گرفتار در مرداب ماترياليسم و مادي گري به ارمغان آورده است.
 
8) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، مردم سالاري ديني بر پايه و اساس وحدت عقل و وحي، پيوستگي علم و سياست با دين، همگرايي قدرت و اقتصاد با اخلاق و سازگاري ارزش هاي ديني با آزادي و حقوق بشر و در هم تنيده بودن حوزه هاي مادي و معنوي زندگي فردي و جمعي انسان تجربه نويني از حکومت داري است که با نگاه يکپارچه ديني علاوه برحل پارادوکس ها و تضادهاي مفهومي، الگويي است از حکومت ديني که ريشه در مشروعيت الهي دارد و متکي به خواست و اراده مردم است.
 
9) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، ضمن اعتقاد راسخ به اصولگرايي و اصلاح طلبي و با قرار گرفتن در موضع منتقدانه نسبت به اصولگرايان واصلاح طلبان تفكيك مفهومي اين دو را نادرست دانسته و آن را محصول استراتژي استحاله نرم افزاري جمهوري اسلامي و در راستاي دو قطبي ساختن جامعه به جمهوري خواه و اسلام خواه، چپ و راست، آزاديخواه و اقتدارگرا مي داند و معتقد است اصلاح طلبي بدون اصولگرايي نتيجه اي به غير از هرج و مرج و آنارشيسم و بستر سازي براي فرصت طلبان نخواهد داشت و اصولگرايي بدون اصلاح گرايي به جمود و تحجر منجر خواهد شد و در حقيقت اصولگرايي و اصلاح طلبي همزاد همديگر و غير قابل تفكيك مي باشند.
 
10) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، «هم انقلاب اسلامي»،  «امام و رهبري» و «مردم و قانون اساسي» بعنوان اصول خدشه ناپذير و راهنماي عمل فعاليت هاي تشکيلات فکري و سياسي – فرهنگي جريان دانشجويي است و هم نقد دروني سياست ها و فرآيندهاي تصميم گيري، تصميم سازي و رفتار و عمل کارگزاران نظام بعنوان رسالت اصلاح گرايانه اجتماعي جنبش دانشجويي بر مبناي اين سه اصل وظيفه انقلابي و ملي آنان است که نمي توان از آن چشم پوشي کرد.
 
11) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، «حاكميت»؛ يعني دين اسلام، انقلاب اسلامي و اصل جمهوري اسلامي از «حكومت»؛ يعني روند ها و سياست ها، تصميمات و رفتار حاكمان و كارگزاران، تفكيك مي شود و جنبش دانشجويي مسلمان با اعتقاد به حاكميت در برابر حكومت «گفتمان انتقادي» را صورت مي بخشد.
 
12) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، مبارزه دائمي و پايدار با مظاهر ظلم و ستم و سمبل هاي استکباري دنيا – آمريکا و رژيم صهيونيستي – دفاع از حقوق مستضعفين و مظلومين جهان خصوصاً مسلمانان فلسطين، اصلي بنيادين و غير قابل تغيير است و جريان دانشجويي لحظه اي در اين راه دچار ترديد نخواهد شد و با رسالت بيدارگري و حساسيت هاي ديني و انساني چهره پيدا و پنهان حاکمان نظام سلطه را افشا و رسواساخته و با پيشتازي اولين صفوف مقاومت و ايستادگي در برابر قلدري ها و زياده خواهي آنان را تشکيل مي دهد.
 
13) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان خواست و اراده دانشجويان به دليل استقلال از روابط توليدي و اقتصادي و مناسبات قدرت سياسي نسبت به احزاب و گروه هاي فشار که کسب قدرت و ثروت، جهت گيري هاي اصلي آنان است به منافع ملي نزديکتر و صادقانه تر است و پاسداري از اين استقلال و پرهيز از تبديل شدن به واحد جمعيتي جريانات سياسي ماهيت انکار ناپذير جنبش دانشجويي مسلمان است.
 
14) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، عدالت خواهي و تاکيد بر توزيع متناسب و شايسته ثروت، قدرت و منزلت در جامعه محور آرمانگرايي و ايستادگي در مقابل نابرابري هاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و حقوقي و دفاع از حقوق مردم مخصوصاً پابرهنگان و کسانيکه از پشتوانه هاي نافذ قدرت و ثروت بي بهره اند، مبناي حق طلبي است.
 
15) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان آزادي وديعه الهي و گوهر تابناکي است که با صيانت در صدف عقل، منطق و اخلاق زمينه شکوفايي مادي و معنوي فرد و جامعه را فراهم مي سازد و بزرگترين تهديد براي آزادي رفتار و کردار کساني است که تحت لواي آزاديخواهي مرزهاي عقيدتي، اخلاقي و انساني جامعه را در نورديده و چهره اي متعارض از آزادي با دينداري و اخلاق ترسيم مي نمايند و بزرگترين ظلم و جور به آزادي از ناحيه کساني است که آن را در برابر ارزش هاي مقدس انساني و الهي مي نشاند و آزادي را در مقابله وهجمه بر باورهاي اصيل اسلامي جامعه تعريف مي نمايند و سبب انزوا و گوشه نشيني آزادي مي گردند، آزادي که در چارچوب حقيقت، عدالت و اخلاق مظهر تجلي حقوق بشر و از عناصر اصلي کرامت انساني است با بستر سازي تضارب آرا و ديدگاه ها و تعامل افکار و انديشه ها مسير بالندگي و رشد يافتگي فرد و جامعه را شکل مي دهد.
 
16) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، استقلال از مولفه هاي تجزيه ناپذير و از عناصر اصلي و ذاتي جنبش دانشجويي مسلمان است که استقلال فکري به عنوان ضامن استقلال سياسي و تشکيلاتي، ظرفيت کارآمدي و تحقق مسئوليت اجتماعي بيداري دانشجويي را بوجود مي آورد و پناهگاهي است که صداقت و سلامت دانشجويي را تضمين مي نمايد و نقش روشنفکري و آوانگاردي اش در بستر استقلال امکان ظهور مي يابد.
 
17) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، «معنويت» خودسازي و اهتمام جدي و مدام بر اصلاح درون، هم بستر ساز كمال و تعالي فردي است و هم ضرورت انكار ناپذير جريان دانشجويي براي تحقق رسالت خطير بيداري اجتماعي، تحقق عدالت، آزادي و پيشرفت عمومي و مصون ماندن از آسيب هاي فردي و تشكيلاتي پيش روي دروني و بيروني است.
 
اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر کشور به عنوان بخشي از بدنه با نشاط و پوياي جنبش دانشجويي مسلمان بر اساس دقائق گفتماني اين جنبش و مطابق با مانيفست خود در راستاي هم پوشاني با فراگفتمان و فرا روايت انقلاب اسلامي و نمونه سازي آن در جريان دانشجويي مسير تشكيلاتي – فكري و سياسي خود را ترسيم نموده و به عنوان اصول اساسي و خدشه ناپذير راهنماي عمل خود مي داند.
 
این اتحادیه توانست تعداد دفاتر خود را تا پایان دولت اصلاحات به 30 دفتر برساند تا زمینه تشکیل بزرگ ترین اتحادیه را بعد از فروپاشی دفتر تحکیم وحدت ایجاد نماید.
 
هم اکنون (سال1391) و در حالی که این اتحادیه سیزدهمین نشست سالانه خود را نیز برگزار کرده است تعداد انجمن های عضو این اتحادیه به بیش از 40 انجمن رسیده است که برخی از آنها با نام انجمن اسلامی دانشجویان مستقل و برخی دیگر با نام انجمن اسلامی دانشجویان فعالیت می کنند. سایت رسمی این اتحادیه www.mostaghel.ir  می باشد.
محمد رضايتي دبير تشكيلات اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل سراسر كشور
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار