حضرت امير (ع) در نهجالبلاغه فرمودند: «ناتوانترين مردم كسى است كه در دوست يابى ناتوان است و از او ناتوانتر كسي است كه...
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو» - راحيل طهوري؛ دین اسلام بر حضور در جمع و در میان جمع بودن توصیه فراوانی دارد؛ در واقع برخلاف سایر فرقه ها و ادیان، اسلام نه تنها انزوا و گوشهنشینی را به مسلمانان سفارش نمیکند، بلکه در موارد و جایگاههای متفاوت آنها را به جمعگرایی دعوت میکند.
جمعگرایی در مقابل فردگرایی
برای مثال یکی از نقاط متمایز پروتستانها، فردگرایی شدید آنهاست و بسیاری از تحلیلگران رشد و پیشرفت اروپا را براساس همین ویژگی تبیین میکنند، اما در مقابل، اسلام دائماًَ مسلمانان را به جمعگرایی دعوت میکند؛ البته نه جمعگرایی که مخرب رشد شخصیتی و موجب فساد اخلاقی در میان آنها باشد، بلکه اسلام یک جمع انسان ساز و متعالی را برای مسلمانان ترسیم میکند.
خداوند به مناسبت های مختلف و در اعمال مختلف به ما یادآور می شود که بودن در میان جمع، موجب رشد و تعالی روحی و معنوی شما میشود، پس با جمع باشید! به بیان دیگر میتوان گفت؛ روابط اجتماعی میان مسلمانان برای اسلام بسیار مهم است؛ اسلام، خواهان ایجاد فضایی کاملاً مثبت و به دور از هر گونه آلودگی برای افراد جامعه است.
اسلام فقط به دنبال سالمسازی درون خانهها نیست، بلکه درون و بیرون خانه را یک امر کاملاً مرتبط به هم می داند؛ زیرا تصور اصلاح جامعه بدون اصلاح افراد آن و همچنین اصلاح فرد بدون اصلاح جامعه امری بیهوده و باطل خواهد بود.
یکی از مثالهای بارز این موضوع میتواند غذا خوردن باشد؛ ساده ترين و ابتداییترین نیاز انسان، غذا خوردن است. پیامبر اسلام بهترین غذا خوردن را اين گونه توصیف ميكند كه «بهترین غذا آن است که افراد زیادی بر سر آن سفره حاضر شوند و از آن غذا تناول کنند.» (1)
در هنگام دعا کردن، سفارش شده که در میان جمع دعا کنید شاید رحمت و مغفرت خداوند به خاطر دیگر افراد جمع شامل حال شما شود و یا برای مثال پیامبر اکرم میفرمایند: «دوست بسیار گیرید؛ زیرا خدای شما با حیا و بخشنده است و شرم دارد که روز رستاخیز بنده خود را میان برادرانش عذاب کند.» (2)
یکی از لازمههای بودن انسان در میان جمع و با سایر افراد، داشتن دوستانی است که به خاطر آنها در میان جمع حاضر شود و به کارهای گروهی بپردازد؛ در اصل میتوان گفت به واسطه احساس دوستی و رفاقت است که افراد به بسیاری از جمعها تمایل پیدا میکنند.
قصد داریم تا در سلسله بحثهای نهج البلاغه چندین شماره را به ضرورت دوست یابی، ویژگیهای دوست و از اين قبيل موارد اختصاص دهیم.
ضرورت دوست یابی
در این فرصت به ضرورت دوستیابی از نگاه امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه میپردازیم. حضرت در بیانات مختلف خود تاکید فراوانی بر ایجاد و حفظ رابطه دوستی داشتهاند که در این فرصت به ذکر آنها میپردازیم.
برای مثال حضرت میفرمایند: «بر شما باد به پيوستن با يكديگر و بخشش همديگر، مبادا از هم روى گردانيد و پيوند دوستى را از بين ببريد.» (3)
خویشاوندان خود را زیاد کنید!
بیشتر اوقات افراد با خویشاوندان و خانواده خود بیشترین احساس نزدیکی را دارند. در واقع خویشاوندان در بسیاری از مشکلات زندگی پشتیبان یکدیگر و در شادیها در کنار هم هستند. در اسلام به خویشاوندان توجه بسیاری شده است برای مثال صله رحم و اولويت انفاق به خویشاوندان در صورت نیازمندی و ... که بسیار فراوان هستند. همه اینها نشان دهنده توجه خاص اسلام به خویشاوندان است. امام علی (ع) می فرمایند: «دوستى نوعى خويشاوندى به دست آمده است.» (4)
در واقع اگر میخواهید خودتان خویشاوندانتان را زیاد کنید، دوستانتان را زیاد کنید. خویشاوندی امری اکتسابی و در اختیار انسان نیست. انسانها به دنیا میآیند بدون آنکه خود در انتخاب خویشاوندان خود اختیاری داشته باشند بلکه خویشاوندی امری است که به افراد نسبت داده می شوند.
اما حضرت در ادامه این حدیث می فرمایند که: «اگر میخواهید خودتان یک سری خویشاوند و فامیل برای خودتان انتخاب کنید و از بودن با آنها لذت ببرید، پس با کسانی که از مصاحبت با آنها لذت می برید دوستی کنید.»
در بسیاری موارد افراد يك خانواده به دلیل سكونت در شهرها و یا کشورهای دیگر از حضور در کنار خانواده و فامیل خود بیبهرهاند. حضرت یک راه حل پیش پای چنین افرادی گذاشته اند. آنها میتوانند مطابق با سلیقه و علایق خود دوستانی برای خود انتخاب کنند که هم چون خویشاوندان در کنار آنها قرار گیرند.
ناتوانترین افراد؛ كسى كه در دوستيابى ناتوان است
حضرت در جايي ديگر، فرمودند: «ناتوانترين مردم كسى است كه در دوست يابى ناتوان است و از او ناتوانتر آن كه دوستان خود را از دست بدهد».(5) غالب اوقات وقتی صحبت از ناتوانترین افراد به میان میآید ذهن ها به سوي چه کسانی متمایل میشود؟ به راستي ناتوانترین افراد در جامعه چه کسانی هستند؟
مسلما اگر ما در مقام پاسخ به این سؤال بودیم. متکدیان کنار خیابان را ناتوانترین افراد میدانستیم. حضرت حتي ناتوانترین افراد جامعه را خردسالان و یا کهنسالان جامعه نیز معرفی نمیکنند، بلکه ذهن و توجه ما را به سمت دیگری سوق میدهند. ایشان ناتوانی افراد را در گروی دو چیز می داند:
1. ضعف در دوست یابی
2. از دست دادن دوست
در واقع ایشان، توانایی برقراری ارتباط با دیگران و حفظ آن را محك توانمندي انسان ها قلمداد میکنند.
دوست؛ پرکننده خلأ تنهایی انسان
حضرت در حدیثی دیگر می فرمایند: «انسان تنها؛ كسى است كه دوستى ندارد».(6) ما آدم ها در مراحل مختلف زندگی، در پیری و جوانی از تنهایی فرار میکنیم. حضرت یک راهکار ساده ارائه میدهند. ایشان میفرمایند: اگر میخواهید حس تنهایی برشما غلبه نکند پس طرح دوستی با دیگران بریزید.
رابطه خردمندی و دوستی
علی (ع) فرمود: «دوستى كردن نيمى از خردمندى است».(7) خردمندان تمام اعمال و سکنات خود را با دقت و به دور از هرگونه بی تدبیری انجام میدهند. حضرت با این بیان ما را متوجه این نکته میکنند که گمان نکنید دوستی کردن کار بسیار ساده و کم اهمیتی است. بلکه تنها افراد خردمند به آن توجه دارند و میتوانند از عهده آن برآیند.
خردمندان هستند که میتوانند با ظرافت و دقت بهترین دوستان را بیابند و آنها را تا آخرین لحظات زندگی در کنار خود داشته باشند. البته حضرت با بیان این که دوستی کردن نیمی از خردمندی است. توجه ما را به نیم دیگری از خردمندی هم معطوف میدارند که شاید پرداختن به آن در این فرصت مناسب نباشد.
در انتهای کلام میتوان گفت پیدا کردن دوست، حفظ و تقویت رابطه دوستی امری بسیار پسندیده و سفارش شده در سیره ائمه علیهم است؛ که به عنوان یک امر قدرت بخش و توانمند کننده افراد قلمداد شده است. افراد میتوانند با تمسک به دوست و رابطه دوستی فضای روابط اجتماعی را آکنده از صمیمیت و عقلانیت کنند و از هرگونه دشمنی و فردگرایی خودخواهانه در جامعه جلوگیری کنند.
پی نوشت ها:
1. نهج الفصاحة - مجموعه كلمات قصار حضرت رسول (ص)- صفحه169
2. نهج الفصاحة - مجموعه كلمات قصار حضرت رسول (ص)- صفحه 236
3. نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ پندهاى جاودانه/ صفحه 559
4. نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ارزشهاى اخلاقى/ صفحه 675
5. نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ آيين دوست يابى/ صفحه 627
6. نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ارزشهاى اخلاقى/ صفحه 535
7. نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ دوستىها و خردمندى/صفحه 659