گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، راحیل طهوری؛ نوع نگاه و نگرش انسان ها به دنیا بسیار متفاوت است و ادیان الهی نیز نگرش خاصی به دنیا و لذات دنیوی دارند، در حالی که مکاتب مختلف فکری و یا ادیان الحادی نگرش متفاوتی را ترویج میکنند.
مسلما ارزشمندی دنیا در زندگی روزمره افراد نتایج خاصی را به دنبال دارد. افرادی که بی اعتنایی و عدم دلبستگی به دنیا را در درون خود پرورش میدهند و دنیا و نعمتهای دنیوی را به گونه ای دیگر تعبیر می کنند و برای استفاده از نعمات الهی نیز دارای منش خاصی هستند که افراد دنیاگرا فاقد آن میباشند.
نوع نگرش ما به دنیا در تمام ارکان زندگی ما نمود دارد. اگر ما زندگی خود را خلاصه شده در این دنیا و پایان پذیر در آن ببینیم، تمام امورات خود را معطوف به این دنیا کرده و افق دیدی برای خود متصور نیستیم و در مقابل با فرض دنیایی دیگر چشم انداز بهتری خواهیم داشت.
برای مثال با حاکمیت لیبرالیسم در غرب، نوعی لذتجویی و منفعتگرایی در میان افراد گسترش پیدا میکند. با این نوع نگرش افراد تنها به دنبال راحت طلبی و آسایش هستند و هر سختی و مصیبتی را خارج از توان خود دانسته و از آن فرار میکنند.
اسلام بین سختی و راحتی دنیا پلی زده است
در مقابل، نوع نگاهی که ائمه اطهار در میان دوستداران خود ترویج میکنند، حاکی از توجه به دنیا و آخرت است.
ائمه هیچگاه خواستار اشاعه راحتطلبی و لذتگرایی در میان پیروان خود نیستند، هر چند که دین اسلام همچون بسیاری از ادیان دیگر مانند هندوئیم و ... ریاضت کشیدن و سخت گرفتن آدمیان بر خودشان را ترویج نمیکند، اما اسلام بین سختی و راحتی دنیا پلی زده است و راحتی و آسایش دنیا را مقارن و همراه با سختی میبینید و بالعکس.
ائمه (ع) دنیا را سراسر سختی میبینند که انسانها باید با عبور موفقیت آمیز از آن خود را به آخرت روشن و درخشان خود برسانند.
نفس خود را به سختیها و مشکلات عادت دهید!
امام علی علیه السلام به امام حسن وصیت میکنند: «عَوِّدْ نَفْسَکَ [الصَّبْرَ] التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَکْرُوهِ وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِی الْحَقِّ»؛ در سختیها و ناگواریها خود را به شکیبایی وادار، راستی چه نیکو خویی است شکیبایی در راه حق! (1)
انسانهای وارسته به دنبال راحت طلبی و آسایش نیستند، بلکه همواره سعی دارند نفس خود را به سختی عادت دهند.
یکی از نکات تربیتی ظریف در این بیان حضرت نهفته است که میتواند در تربیت فرزندانمان کمک بسیاری به ما کند؛ حضرت این نکته را به ما یادآور میشوند که لزوما نباید تمام امکانات رفاهی و آسایشی را در اختیار فرزندانمان بگذاریم و به این وسیله نوعی تنبلی و سست عنصری را در میان آنها ترویج دهیم، هر چند که فراهم کردن آسایش و امکانات رفاهی خانواده جزو مسئولیتهای مردان است، اما نباید با اجابت بی چون و چرای خواستههای فرزندانمان آنها را راحتطلب بار بیاوریم.
همواره باید این نکته را به خاطر داشته باشیم، افراد با گذشته سرشار از سختی و مشکلات، در مدیرت مشکلاتی که در آینده با آن مواجه خواهند شد و یا حتی زندگی روزمره عملکرد بهتری خواهند داشت و در صورت مواجه با هر مشکلی به سرعت راه برون رفت از آن را می یابند.
چگونه خانه دنیا را توصیف کنم که ابتداى آن سختى و پایان آن نابودى است؟
امیر المومنین می فرمایند: «اى بندگان خدا! شما را به ترس از خدا سفارش مىکنم و از دنیاپرستى شما را مىترسانم؛ زیرا دنیا خانهاى ناپایدار و جایگاه سختى و مشکلات است. چگونه خانه دنیا را توصیف کنم که ابتداى آن سختى و مشقّت و پایان آن نابودى است؟ در حلال دنیا حساب و در حرام آن عذاب است. کسى که ثروتمند گردد فریب مىخورد و آن کس که نیازمند باشد اندوهناک است و تلاش کننده دنیا به آن نرسد و به رهاکننده آن، روى آورد. کسى که با چشم بصیرت به آن بنگرد او را آگاهى بخشد و آن کس که چشم به دنیا دوزد کوردلش مىکند.» (2)
«مبادا دلبستگى فراوان دنیاپرستان، و تهاجم حریصانه آنان به دنیا، تو را مغرور کند؛ چرا که خداوند تو را از حالات دنیا آگاه کرده، و دنیا نیز از وضع خود تو را خبر داده، و از زشتىهاى روزگار پرده برداشته است.» (3)
در به دست آوردن دنیا آرام باش و به یقین بدان که تو به همه آرزوهاى خود نخواهى رسید
«به یقین بدان که تو به همه آرزوهاى خود نخواهى رسید و تا زمان مرگ بیشتر زندگى نخواهى کرد و بر راه کسى مىروى که پیش از تو مىرفت، پس در به دست آوردن دنیا آرام باش، و در مصرف آنچه به دست آوردى نیکو عمل کن، چه بسا تلاش بى اندازه براى دنیا که به تاراج رفتن اموال کشانده شد. پس هر تلاشگرى به روزى دلخواه نخواهد رسید، و هر مدارا کنندهاى محروم نخواهد شد. نفس خود را از هرگونه پستى باز دار، هر چند تو را به اهدافت رساند؛ زیرا نمىتوانى به اندازه آبرویى که از دست مىدهى بهایى به دست آورى.» (4)
مصرف گرایی، مرض انسان مدرن
مصرف گرایی یکی از امراضی است که انسانهای امروزی به آن گرفتارند، اما برای درمان آن به هیچ طبیبی مراجعه نمیکنند؛ مصرفگرایی از اقتضائات تفکر غربی است، اما آیا باید مسلمانان که نگرش متفاوتی به دنیا و آخرت دارند نیز دارای چنین سبک زندگی باشند!
مصرفگرایی ناشی از این تفکر است که ما تنها در این دنیا زندگی میکنیم پس باید نهایت استفادهمان را از دنیا بکنیم و از ملزومات این رویکرد حرص بی نهایت انسانها در برآوردن حاجات و آرزوها است که مخالف با نگرش ائمه به آن است.
«پسرم، بدان تو براى آخرت آفریده شدى، نه دنیا، براى رفتن از دنیا، نه پایدار ماندن در آن، براى مرگ، نه زندگى جاودانه در دنیا که هر لحظه ممکن است از دنیا کوچ کنى و به آخرت در آیى و تو شکار مرگى هستى که فرارکننده آن نجاتى ندارد و هر که را بجوید به آن مىرسد و سرانجام او را مىگیرد.» (5)
هم دنیا آنها را به بازى گرفته و هم آنها با دنیا به بازى پرداختهاند
«همانا دنیا پرستان چونان سگهاى درنده، عوعوکنان، براى دریدن صید در شتابند، برخى به برخى دیگر هجوم آورند، و نیرومندشان، ناتوان را مىخورد، و بزرگترها کوچکترها را و یا چونان شترانى هستند که برخى از آنها پاى بسته، و برخى دیگر در بیابان رها شده، که راه گم کرده و در جادّههاى نامعلومى در حرکتند، و در وادى پر از آفتها، و در شنزارى که حرکت با کندى صورت مىگیرد گرفتارند، نه چوپانى دارند که به کارشان برسد، و نه چرانندهاى که به چراگاهشان ببرد. دنیا آنها را به راه کورى کشاند.
و دیدگانشان را از چراغ هدایت بپوشاند، در بیراهه سرگردان در نعمتها غرق شدهاند که نعمتها را پروردگار خود قرار دادند. هم دنیا آنها را به بازى گرفته و هم آنها با دنیا به بازى پرداخته و آخرت را فراموش کردهاند.» (6)
خوشا به حال آن کس که در راه خدا هر گونه سختى و تلخى را به جان خریده
«اى دنیا از من دور شو، مهارت را بر پشت تو نهاده و از چنگالهاى تو رهایى یافتم و از دامهاى تو نجات یافته و از لغزشگاههایت دورى گزیدهام.
ای دنیا! آن کس که بر امواج تو سوار شد، غرق گردید
امّا هیهات! کسى که در لغزشگاه تو قدم گذارد سقوط خواهد کرد و آن کس که بر امواج تو سوار شد غرق شد؛ کسى که از دامهاى تو رهائى یافت پیروز شد، آن کس که از تو به سلامت گذشت نگران نیست که جایگاهش تنگ است؛ زیرا دنیا در پیش او چونان روزى است که گذشت.
سوگند به خدا، رام دنیا نگردم که خوارم سازد
از برابر دیدگانم دور شو، سوگند به خدا، رام تو (دنیا) نگردم که خوارم سازى، و مهارم را به دست تو ندهم که هر کجا خواهى مرا بکشانى، به خدا سوگند که تنها اراده خدا در آن است، چنان نفس خود را به ریاضت وادارم که به یک قرص نان، هر گاه بیابم شاد شود و به نمک به جاى نان خورش قناعت کند و آنقدر از چشمها اشک ریزم که چونان چشمهاى خشک در آید، و اشک چشمم پایان پذیرد.
آیا سزاوار است که چرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند و على نیز [همانند آنان] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت کند؟
چشمش روشن باد! که پس از سالیان دراز، چهارپایان رها شده و گلّههاى گوسفندان را الگو قرار دهد!! خوشا به حال آن کس که مسئولیّتهاى واجب را در پیشگاه خدا به انجام رسانده و در راه خدا هر گونه سختى و تلخى را به جان خریده، و به شب زندهدارى پرداخته است و اگر خواب بر او چیره شده بر روى زمین خوابیده، و کف دست را بالین خود قرار داده و در گروهى است که ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده و پهلو از بسترها گرفته و لبهایشان به یاد پروردگار در حرکت و با استغفار طولانى گناهان را زدودهاند». (7)
نگرش انسان گرایانه اسلام
اسلام نگرشی کاملا انسانگرایانه دارد، در حالی که آن چه امروز به عنوان سبک زندگی غربی در حال رواج است نگرشی حیوانی به انسان دارد.
اسلام، انسان را در دو بعد میبیند، در حالی که با ترویج سبک زندگی غربی آنچه در میان ما شیوع پیدا میکند توجه صرف به جسم و نیازهای جسمانی و دستیابی به اهداف دنیایی به هر قیمتی است، اما نگرش اسلام به انسان، در برآوردن گرسنگی و تشنگی و نیازهای جنسی خلاصه نمیشود، بلکه اسلام، چشم انداز وسیعتری در افق دید خود قرار میدهد.
ضرورت آخرت گرایى
«اى پسرم! من تو را از دنیا و تحوّلات گوناگونش و نابودى و دست به دست گردیدنش آگاه کردم و از آخرت و آنچه براى انسانها در آنجا فراهم است اطّلاع دادم و براى هر دو مثالها زدم، تا پند پذیرى و راه و رسم زندگى بیاموزى. همانا داستان آن کس که دنیا را آزمود، چونان مسافرانى است که در سر منزلى بى آب و علف و دشوار اقامت دارند و قصد کوچ کردن به سرزمینى را دارند که در آنجا آسایش و رفاه فراهم است.
پس مشکلات راه را تحمّل مىکنند و جدایى دوستان را مىپذیرند و سختى سفر و ناگوارى غذا را با جان و دل قبول مىکنند تا به جایگاه وسیع و منزلگاه امن، با آرامش قدم بگذارند و از تمام سختىهاى طول سفر احساس ناراحتى ندارند و هزینههاى مصرف شده را غرامت نمىشمارند و هیچ چیز براى آنان دوست داشتنى نیست جز آن که به منزل أمن و محل آرامش برسند.
امّا داستان دنیاپرستان همانند گروهى است که از جایگاهى پر از نعمتها مىخواهند به سرزمین خشک و بى آب و علف کوچ کنند، پس در نظر آنان چیزى ناراحت کنندهتر از این نیست که از جایگاه خود جدا مىشوند، و ناراحتىها را باید تحمّل کنند». (8)
پی نوشت ها:
1.نهج البلاغة/ صبحی صالح/ ص 391
2.نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ص 129
3.نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ص531
4.نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ص533
5.نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ص531
6.نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ص531
7.نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ص555
8.نهج البلاغة/ ترجمه دشتى/ ص527