به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حسن رحیم پور ازغدی در ادامه نشست «سبک زندگی» که در سالن رازی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد، به بررسی ابعاد مختلف سبک زندگی پرداخت که متن این سخنرانی به این شرح است:
تغییرات بازار ایران بعد از دوره قاجار
غرب برای آنکه نظر خود را بر جوامع تحمیل کند شروع به استعمار جوامع نمود، البته اینگونه نبود که از همان ابتدا بیمقدمه آنها را مجبور به انتخاب یکی از دو سبک زندگی مدرن یا سنتی کند. برای مثال دولتهای استعماری، در باب ایران از راههای مختلف وارد شدند و طی مدتی حدود 100 سال بازار ایران را به کلی نابود کردند.
قبل از عصر قاجار، بازار ایران بازاری اسلامی بود. در بازار اسلامی طبق روایات سه چیز معنا ندارد: دروغ، قسم و چانهزدن؛ اما اکنون چه شده است؟ چنان تفکر سکولار و نفسانیتمحور در مرکز امور اقتصادی و بازرگانی قرار گرفته که تاجران و بازاریهای امروز ایران بیشتر به فکر سود شخصی هر چه بیشتر میباشند؛ این گونه، بازار ما را از بازاری اسلامی به بازاری سکولار تبدیل کردند.
سکولاریزه شدن نیروهای نظامی ایران در زمان رضاخان
نیروهای نظامی ما را نیز سکولاریزه کردند؛ به طوری که آمدن رضاخان و تشکیل حکومت پهلوی مرهون همین سکولار و مدرن کردن ارتش بود؛ والا رضاخان یک انسان کممایه بود. خدا میداند وقتی که من عکس این مرد را پشت اسب یکی از کارمندان درجه چندم سفارت انگلیس به حالت دست به سینه دیدم، احساس حقارت کردم و قلبم به درد آمد و اینها اصلا جای خنده ندارد.
در آن دوران آنقدر به جوامع نظرات تحمیل کرده بودند که روشنفکران ما والدین خود را به جرم التزام به مذهب و دیدگاههای قدسی خود مورد الفاظ رکیک قرار میدادند و متاسفانه این برخورد روشنفکران در آثارشان به خوبی مشهود است.
ژاپن در ازای پیشرفت خود چه هزینهای پرداخت کرد؟
درست است که عدهای میگویند کشور ژاپن زندگی مدرن غرب را پذیرفت و اکنون به پیشرفتهای بسیاری رسیده است؛ ولی باید گفت ژاپن برای این کار هزینه کرد و هزینه دستیابی به این پیشرفتها از دست دادن فرهنگ و تمدن اصیل ژاپنی بود.
در واقع، ژاپنیها تقلید کردند و نتیجه این تقلید گرچه در ظاهر به پیشرفت ایشان منجر شده، اما در عمل باعث ترویج یک نوع پوچیگری و تهی شدن در میان ژاپنیها شده است. چنانکه امروزه طبق اخباری که از سازمان ملل منتشر میشود، کشور ژاپن از نظر خودکشی در سطح اول کشورهای جهان قرار دارد که علت آن هم ترک فرهنگ اصیل ژاپنی و تن دادن به سکولاریزه شدن از سوی ژاپن بوده است.
البته نباید این را از قلم انداخت که ژاپنیها انسانهای سختکوشی هستند که کمتر استراحت و بیشتر فعالیت میکنند؛ کمتر مصرف و بیشتر تولید میکنند؛ اما چون مبنای آنها تقلید از غرب بود در کنار پیشرفتهایی که حاصل شد، مشکلات عدیدهای برایشان به وجود آمد.
تفاوت میان آموختن و تقلید کردن
این مسئله را باید دانست که میان آموختن و تقلید فرق است. ما با اینکه از غربیها چیزی را بیاموزیم موافقیم، ولی با تقلید مخالفیم؛ زیرا در آموختن، شما چیزی را از دست نمیدهید و صرفا به دست میآورید اما در تقلید باید هزینه کرد؛ چنانکه ژاپن این هزینه را پرداخت کرد.
کشوری مثل ایران، هم اکنون در راه آموختن است و باید همین راه را طی کند. ما خواهان آن هستیم که دیدگاههای قدسی خود را حفظ کنیم؛ اما انسانهای کهنه و پوسیدهای نباشیم. ما میخواهیم از امکانات مدرن و جدید استفاده کنیم و دیدگاههای الهی خود را ترویج دهیم.
چرا غرب شبکههای ماهوارهای ما را مسدود کرده است
ما میان مدرن بودن و متمدن بودن و متدین بودن تضاد و تنازعی نمیبینیم، اما غرب این را نمیپذیرد و میگوید یا باید دیندار و عقبمانده باشید یا مدرن و بیدین؛ لذا به خاطر همین است که شبکههای ماهوارهای ما را مسدود میکنند چون ما این امکانات مدرن نظیر ماهواره را وسیلهای برای ترویج دیدگاههای الهی و قدسی خود قرار دادهایم.
البته، متاسفانه ما ضعفهای بسیاری داریم. برای مثال بسیار مصرفگرا شدهایم و سرانه مصرفمان در دنیا جزء کشورهای اول است. ما کمتر کار و بیشتر استراحت میکنیم. طبق فرمودههای مقام معظم رهبری، همین امور را باید اصلاح نمود و در واقع سبک زندگی را تغییر داد والا انقلاب به لحاظ بیرونی پیشرفتهای بسیاری داشته است و آنچه که امروز باید مورد توجه قرار گیرد، مسائل درونی و پیشرو قرار دادن فرهنگ اسلامی برای سبک زندگی میباشد.
در چه صورت ایران مرجع جهان خواهد شد؟
این همه مخالفتها با ما به علت همین است. این همه تحریمها علیه ملت ایران به خاطر همین است. به خاطر اینکه غرب نمیتواند بپذیرد کشوری نظیر ایران آمده است و در برابر آنها حرفی برای گفتن دارد. آنها میخواهند ما تابع محض باشیم. کافی است ملت ایران اندکی صبر کند و در برابر تحریمها، گرانیها و فشارها استقامت کند تا ببیند چگونه ظرف مدت 20 الی 30 سال آینده مرجع جهان میشود و همگان از ایشان تقلید میکنند.
اگر مردم ایران صبر کنند و سبک زندگی اسلامی که مبتنی بر دیدگاههای الهی و بهرهمندی از امکانات مدرن و به روز است را در دستور کار قرار دهند، آن تمدن نوین اسلامی که مقام معظم رهبری در سخنان خود گفتهاند برپا خواهد شد؛ چنان که در قدیم نیز تمدن اسلامی، تمدنی مرجع و مورد توجه بوده است.
روزگاری که اروپاییان حسرت فرهنگ و تمدن اسلامی را داشتند
بنده برای اثبات این مدعی، ابتدای یکی از کتب تاریخی نوشته یکی از نویسندگان غربی را در پایان سخنانم برای شما میخوانم: «روزگاری بود که تمدن اسلامی کانون توجه تمدنهای دیگر بود، همگان حسرت امکانات و پیشرفتهای مسلمانان را میخوردند. هر کس که ادعای فرهیختگی داشت و از او میپرسند که در کجا علم آموختهای با افتخار میگفت در حوزههای قاهره و ری. اساتید دانشگاههای غربی برای اثبات فرض خود به تقلید از علمای اسلامی ریش میگذاشتند و عبا و عمامه بر تن میکردند. همچنین اروپاییها برای آنکه اجناس خود را به فروش برسانند مارکهای اسلامی بر آن میزدند».
با توجه به مقدمه این کتاب میفهمیم که در گذشته چگونه اروپاییان حسرت فرهنگ و تمدن اسلامی را داشتهاند؛ اما امروزه میبینیم که روشنفکران ما چگونه حسرت تمدن و فرهنگ غربی را میخورند. اگر سبک زندگی اصلاح شود، دوباره شاهد این خواهیم بود که مرجع قرار بگیریم و غربیها و اروپاییان همانند گذشته از ما تقلید کنند.
بايد کار کرد کار، کار، کار