کد خبر:۲۱۵۳۱۲
آیه‌هایی برای تمام فصول- 13؛

ترازوی امام صادق(ع) برای سخن گفتن

امام صادق (ع) ‏فرمودند: کلامت را در این ترازو بسنج، اگر براى خدا و در راه خدا بود بگو وگرنه سکوت به خیر توست.

گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، فائزه بنایی؛ قرآن دریای عمیق و گسترده‌ای است که گنجینه‌های آن پایانی ندارد و در هر دوره و تاریخی می‌توان مرواریدهایی از آن صید کرد که به کار آن روز تو بیاید، حتی اگر هزاران سال از نزول آن گذشته باشد.

 

برآنیم تا در هر شماره، این گنجینه‌های گرانقدر را به تماشا بنشینیم و مرواریدهایی صید کنیم به اندازه وسع خود.


هر کس خود را با این حقایق هماهنگ کند، به سعادت دنیا و آخرت دست می‌یابد


امام صادق (ع) که دریاى بى‏پایانى از معارف الهى هستند، ما را به دو حقیقت مهم توجه مى‏دهند که اگر انسان به این دو حقیقت ارج بگذارد و خود را هماهنگ با آن دو کند، به طور قطع به سعادت دنیا و آخرت دست یافته است که این دو حقیقت عبارتند از میزان و ترازوى سنجش سخن و ارزش و اعتبار سخن سنجیده شده.


حقیقت این است که در جهان هستى و در فضاى زندگى تمام موجودات براى سنجش هر واقعیتى چه مادى و چه معنوى، ترازویى و میزانى مخصوص آن واقعیت قرار می‌دهند که آن میزان و ترازو بهترین آیینه براى نشان دادن حق و باطل و بجا و بی‌جا بودن شیء است.


چرا برای سخن گفتن ترازو و میزان قرار داده شده؟


لذا براى سخن نیز که کار دائم و روزمره ما مردم روى زمین ‏است، ترازو و میزان قرار داده شده تا همه مردم قبل از بیان کلام با توجه کامل، کلام و سخن خود را بسنجند تا اگر کلامشان حق و سخنشان براى فرد و جامعه مفید بود بیان کنند، اما اگر میزان نشان داد که بیان این کلام علّت ریختن خون یا از بین رفتن مال، به باد دهنده آبرو، مانع کار خیر یا وسیله دو بهم زنى و ایجاد کننده مشکل براى مردم است، از اظهار آن بپرهیزند و در کنار این کلام بسیار خطرناک که سنگینى گناهش، گاهى از کوه‏ها بیشتر است، به وجود مقدس حضرت حق پناه ببرند.


ترازویی که امام صادق(ع) برای سخن گفتن معرفی می‌کنند


امام صادق (ع) مى‏فرمایند: «کلامت را در ترازوى عقل بسنج، اگر براى خدا و در راه خدا بود، بگو وگرنه سکوت به خیر توست، براى اعضا و جوارح هیچ عبادتى سبک‏تر و کم‏خرج‏تر و با منزلت‏تر و پر ارزش‏تر از کلام در راه رضاى خدا و پخش مسائل الهى و یادآورى نعمت‏هاى حق در بین بندگان نیست».

 

منظور حضرت از عقل در این روایت در درجه اوّل قرآن مجید است که جلوه‏اى از عقل بى‏نهایت در بى‏نهایت است و در درجه بعد عقل انبیا، بخصوص نبى اسلام (ص) و عقل ائمه (ع) می‌باشد.


قول حسن در تعبیر قرآن


در ترازوی عقل، در قرآن کریم به تعبیر «قول حسن» می‌رسیم که تنها یک بار آمده است؛ آنجا که مى‏فرماید: «وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنا» (1) و با سخنان نیکو با مردم سخن بگویید.


جالب است که خداوند دستور خوب سخن گفتن را میان احکام مهم صادر فرموده است: «و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل لا تعبدون الاّ اللّه و بالوالدین احسانا و ذی القربی و الیتامی و المساکین و قولوا للنّاس حسنا و اقیموا الصّلاة و آتوا الزّکاة؛ و یاد آورید هنگامى را که از بنى اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدا را نپرستید و نیکى کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و به زبان خوش با مردم تکلم کنید و نماز به پا دارید و زکات مال خود را بدهید.» (1)


قول حسن به چه معناست؟


مراد از «قول حسن» چیست؟ در این خصوص نیز مفسّران دو دسته شده‏اند؛ برخى «قول» را به معناى گفتار و سخن گرفته و مراد از قول حسن را سخن نیکو دانسته‏اند، مانند طبرسى که در این‏باره مى‏گوید: «قول حسن یعنى سخنى نیکو که از شدت نیکى گویا خود نیکى است.» (2) و بعضى هم مانند علامه طباطبایى آن را به معناى رفتار، معاشرت و خلق نیکو دانسته‏اند.


در کلام امام باقر (ع) در تفسیر آیه شریفه «و قولوا للناس حسنا» قول حسن به معناى سخن نیکو آمده؛ آنجا که می‌فرمایند: «به مردم بهترین سخنى که دوست می‌دارید به شما بگویند، بگویید» (3)

 

همچنین امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرموده‌اند: «با مردم سخن بگویید، اما بعد از آنکه صلاح و فساد آن را تشخیص داده باشید و آنچه صلاح است بگویید».

 

این روایات، نظریه غالب مفسّران از جمله طبرسی را تأیید مى‏کند و مطابق ظاهر آیه شریفه نیز است.


در مقابل، روایت دیگرى از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه شریفه موجود است که مى‏فرمایند: «یعنى مریضان آنان را عیادت کنید و در تشییع جنازه‏شان حاضر شوید و در مساجد آنها نماز بخوانید.»(4)؛ این روایت نیز مؤید نظریه علامه طباطبایى و مرحوم سبزوارى است و البته منافاتى هم بین این دو معنا وجود ندارد؛ یعنى ممکن است هر دو معنا از آیه شریفه مقصود باشد؛ چرا که احتمال دارد منظور از «قول» در آیه شریفه «منطق» باشد که در قول و فعل تجلى مى‏کند و در هر کدام از این دو روایت به بخشى اشاره شده است.


قول حسن با همه مردم، چه مومن چه مخالف


برخورد خوب و گفتار نیکو نه تنها با مسلمانان بلکه با همه مردم لازم است، اگرچه به همه مردم نمی‌توان احسان کرد، ولی با همه می‌توان خوب سخن گفت.

 

امام حسن عسکرى (ع) در باب قول حسن مى‏فرمایند: «قُولُوا لِلنّاسِ کُلِّهِمْ حُسْناً مُؤْمِنِهِمْ وَ مُخالِفِهِمْ (5) با مردم نیک بگویید چه مؤمن آنان چه مخالفشان.»


قول حسن در سخن حضرت سلیمان


«عَنْ سُلَیْمانَ بْنِ مِهْرانَ قالَ: دَخَلْتُ عَلَى الصّادِقِ وعِنْدَهُ نَفَرٌ مِنَ الشّیعَةِ فَسَمِعْتُهُ وَهُوَ یَقُولُ: مَعاشِرَ الشّیعَةِ کُونُوا لَنا زَیْناً وَلا تَکُونُوا عَلَیْنا شَیْناً، قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، وَاحْفَظُوا اَلْسِنَتَکُمْ، وَکُفُّوها عَنِ الْفُضُولِ وَقَبیحِ الْقَوْلِ(6)؛ سلیمان بن مهران مى‏گوید: بر حضرت صادق (ع) وارد شدم عده‏اى شیعه نزد آن حضرت بودند. شنیدم فرمود: زینت ما باشید و موجب وهن ما نگردید، با مردم سخن خوب بگویید، زبان را حفظ کنید و زبان را از زیادى سخن و کلام قبیح نگه دارید.»


سخن نیکو گفتن چه منافعی دارد؟


حضرت صادق (ع) فرمودند: «قَوْلُ الْحَسَنِ یُثْرى الْمالَ، وَ یُنْمِى الرِّزْقَ، وَیُنْسِئُ فِى الاَْجَلِ وَیُحَبِّبُ اِلَى الاَْهْلِ وَ یُدْخِلُ الْجَنَّةَ(7)؛ قول حسن را منافعى است؛ مال را زیاد مى‏کند، رزق و روزى را مى‏رویاند، مرگ را به تأخیر مى‏اندازد، آدمى را محبوب اهلش مى‏کند و باعث ورود به بهشت مى‏شود».


الهى! شرّ زبان و خطر این عضو چه بزرگ است. خداوندا! ما از زبان خود کمتر محافظت مى‏کنیم و اگر زندگى ما این‏گونه به پایان برسد بدون شک دچار خسران و در قیامت کبرى گرفتار عذاب الیم خواهیم شد. الهى! از باب کرم و لطف و از درِ مرحمت و رأفت و از طریق عنایت و محبت، دست ما ضعیفان را بگیر و این بیچارگان را از غفلت و افتادن در ورطه هلاکت، چه در دنیا و چه در آخرت محافظت فرما که ما را یار و ناصر و مددکارى جز وجود مقدس تو نیست.


پی‌نوشت‌ها:


1- سوره‌ مبارکه بقره، آیه83: و اذ اخذنا میثاق بنى اسرائیل لا تعبدون الا اللّه و بالولدین احسانا و ذى القربى و الیتامى و المساکین و قولوا للناس حسنا و اقیموا الصلوة و آتوا الزکوة ثم تولیتم الا قلیلا منکم و انتم معرضون؛ و یاد آورید هنگامى را که از بنى اسرائیل عهد گرفتیم که جز خداى را نپرستید و نیکى کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و به زبان خوش با مردم تکلم کنید و نماز بپاى دارید و زکات مال خود بدهید پس شما عهد را شکستید و روى گردانیدید جز چند نفرى و شمایید که از حکم و عهد خدا برگشتید.


2- فضل ‏بن حسن طبرسى، جوامع‏الجامع، ج 1، ص117.


3- اصول کافى 2/165، باب الإهتمام بأمور المسلمین، حدیث 10؛ بحارالأنوار: 71/341، باب 20، حدیث 125.


4- سید هاشم بحرانى، البرهان فى تفسیرالقرآن، ج 1، ص 261.


5- تفسیر الامام العسکرى (ع) 353، حدیث 40؛ بحار الأنوار 6/309، باب 79.


6- الأمالى، شیخ طوسى 440، المجلس الخامس، حدیث 987؛ وسائل الشیعه 193، باب 119، حدیث 16063.


7- الخصال 1/317، حدیث 100؛ بحارالأنوار 68/310، باب 79، حدیث 1.

 

منابع:


1- تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، جلد1.
2- تفسیر نور، محسن قرائتی، جلد1.
3- کتاب عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، استاد حسین انصاریان، جلد 10.
4- مقاله احمد شجاعی، سخن نیکو از منظر قرآن.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار