به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، دکتر عبدالحسین خسروپناه عصر امروز در همایش روز جهانی فلسفه در ایران معاصر که با موضوع «بررسی وضعیت فلسفه در ایران معاصر» و به همت موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در این موسسه برگزار شد، گفت: فلسفه در طول تاریخ توسط بزرگان فلسفه بالندگی و رشد پیدا کرده و با گرایشهای مختلف، خود را به جامعه بشریت عرضه نموده و همیشه هم گرفتار بیمهریهای مخالفان فلسفه بوده است؛ شاید هم نباید انتظار داشت فلسفه وجود داشته باشد و کسی مخالف آن نباشد.
وی افزود: به فلسفه اسلامی هم نقدهای متعددی وارد کردهاند و کار غزالی نه اولین کار بود و نه آخرین کار؛ البته نقد فلسفه هم نوعی تلاش فلسفی است پس فلسفه همیشه همراه با نقد است و فیلسوفان نباید از نقد آزرده شوند، اما عرضه نقد هم باید همراه با منطق و اخلاق باشد.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران خاطرنشان کرد: خود فیلسوفان هم یکدیگر را نقد کردند؛ چون ذات تفکر فلسفی همراه با نقد می باشد و در فلسفههای غرب هم این نزاع وجود داشته و خواهد داشت و این اقتضای ذاتی فلسفه است.
خسروپناه بیان داشت: ما میخواهیم بدانیم آنچه به نام فلسفه در ایران شناخته میشود، چه امتیازات و آسیبهایی دارد که من در اینجا به یک امتیاز کمی و کیفی در مورد فلسفه در ایران اشاره میکنم و از سه آسیب در این زمینه نام میبرم.
وی با اشاره به امتیاز فلسفه در ایران گفت: یکی از امتیازاتی که فلسفه در ایران دارد، وجود دانشمندان متعدد فلسفه با گرایشهای مختلف فلسفی در ایران است؛ البته در بسیاری از گرایشهای فلسفی، انسانهای فاضل و صاحب نظری فعالیت دارند.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران تاکید کرد: افرادی در ایران وجود دارند که به جرئت میتوان گفت، کانتشناس، ملاصدرا شناس و ... هستند و کارهای عمیقی انجام دادهاند که این ظرفیت بسیار ارزشمندی است.
خسروپناه افزود: من این ظرفیت را در هیچ یک از کشورهای اسلامی سراغ ندارم؛ حتی در برخی کشورهای اسلامی تازه شروع به ترجمه آثار فلسفی کردهام.
اولین آسیب مربوط به شیوه آموزشی و فلسفی در ایران
وی در ادامه از آسیبهای موجود در فلسفه ایران نام برد و گفت: اولین آسیب به شیوه آموزشی و فلسفی در ایران باز میگردد که این شیوه آموزشی بسیار عالم و شارح فلسفه تربیت میکند تا فیلسوف.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ادامه داد: مثلاً فرض کنید در حوزه علمیه یک عده فقه بخوانند و شارح کتابهای آخوندخراسانی شوند؛ اما اگر یک فرع فقهی جدید به آنها بگویید، نتوانند حل کنند.
فیلسوف کسی است که اگر با یک پرسش جدید روبرو شود بتواند روشمندانه آن را حل کند
خسروپناه بیان کرد: فیلسوف کسی است که اگر با یک پرسش جدید فلسفی روبرو شود بتواند روشمندانه آن پرسش را حل کند؛ ما امروزه با پرسشهایی مانند سوالاتی در زمینه تکنولوژی و... روبه رو هستیم که این سوالات در زمان ملاصدرا مطرح نبوده است.
وی در ادامه گفت: پاسخ من به این سوال که آیا شیوه آموزشی فلسفی در حوزه و دانشگاه فیلسوف تربیت میکند، منفی است و معتقدم آموزش فلسفه در ایران فیلسوف پرور نیست و اگر خیلی موفق باشند، عالم به فلسفه را پرورش میدهند.
آسیب دوم مربوط به نظام آموزشی کشور
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به آسیب دوم گفت: آسیب دوم آسیبی است که به نظام آموزشی کشور و تاسیس رشتهها و گرایشهای فلسفه در دانشگاهها باز میگردد.
خسروپناه خاطرنشان کرد: دانشگاههای مختلف کشور گروههای فلسفه تاسیس میکنند اما هیچ عقبه عقلانی نیازمندی پشت تاسیس این گروهها وجود ندارد.
وی افزود: به عنوان مثال، 67 گروه رشته ادیان و عرفان در مقطع کارشناسی در دانشگاههای دولتی و پیام نور وجود دارند، اما واقعا به چه تعداد لیسانس و دکترای ادیان و عرفان نیازمند هستیم یا چند استاد در کشور داریم که ادیان شرقی و ابراهیمی را تدریس کنند؟ همین آسیب را در فلسفه هم داریم.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: یکی ازکارهای انجمنهای علمی بررسی همین وضعیت است و نباید هر دانشگاهی این رشتهها را تاسیس کند.
آسیب سوم قطع ارتباط فلسفه با زندگی بشر می باشد
خسروپناه با اشاره به آسیب سوم گفت: آسیب سوم قطع ارتباط فلسفه با زندگی بشر می باشد؛ درست است که فلسفه دانش انتزاعیات بوده و زایده عقل بشر میباشد، اما آیا ساحت عقلانیت انسان از ساحت تجربه و کشف و شهود او جداست و میتوان دستاوردهای ادراک انسانی را از هم جدا فرض کرد.
وی گفت: این کار شدنی نیست و ساحتهای مختلف انسان با یکدیگر در تعامل هستند و بر یکدیگر تاثیر می گذارند.
فلسفه در ایران ارتباطی با علوم پایه، علوم انسانی، هنر، علوم مهندسی، صنعت، فرهنگ و تمدن ندارد
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بیان داشت: فلسفه ما در ایران ارتباطی با علوم پایه، علوم انسانی، هنر، علوم مهندسی، صنعت، فرهنگ و تمدن ندارد، اما منطقاً بین تمام این ها با یکدیگر ارتباط وجود دارد.
خسروپناه در ادامه گفت: حال سوال این است که فلسفه ما در ایران چه ارتباطی با علومی دارد که در ایران تدریس میشود؛ مثلاً زیست شناسی یا فیزیک کوانتوم، پرسشهای فلسفی متعددی دارد یا نظریه تکامل ارتباط زیادی با فلسفه دارد.
وی ادامه داد: این در حالی است که هم فیلسوفان نسبت به علوم احساس بینیازی میکنند و هم عالمان نیازی به فلسفه احساس نمیکنند.
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در خاتمه گفت: فلسفه از فیلسوفان جدا نیست، حفظ و رشد فلسفه مرهون تلاش فیلسوفان است و اگر فیلسوفان که متولیان فلسفه هستند، به نیازهای جدید پاسخ ندهند، فلسفه آسیب میبیند.