گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ حامد صفائی، عزاداری تأثیراتی در واکنشهای اجتماعی مردم میگذارد، بهطوری که منجر به عکسالعملهای متفاوتی از سوی حکومت، چه مثبت و چه منفی، در برخورد با این واکنشها میشود. البته نوع برخورد حکومت با عزاداری، میزان همسویی آن (حکومت) را با دین نیز نشان میدهد و با توجه به سیاست های خود، میتواند از این پتانسیل اجتماعی استفاده کند و سیاست خود را همسو یا مخالف عزاداری قرار دهد.
عزاداری، فضایی برای تبیین علل قیام عاشورا
عزاداری به معنای همراهی و همدلی در غم و اندوه دیگران است که شیعیان از آن تعبیری خاص کرده و بیشتر درباره شهادت امام حسین (ع) بهکار میبرند. عزاداری در ایران مختص اهل بیت به کار برده میشود که البته بیشتر، عزاداری برای سید الشهدا (ع) مدنظر است. این عزاداری در قالب های متفاوت برگزار میشود از جمله اینکه به صورت سخنرانی و ذکر مصیبت و سینه زنی در رثا و بیان دلاوریهای شهدای کربلا، به خصوص امام حسین (ع)، همچنین اسارت خاندان پیامبر و از همه مهمتر به تبیین علل قیام و فلسفه عاشورا انجام میشود.
همچنین در عزاداری سید الشهدا (ع) سخنرانان و خطیبان، علاوه بر اینکه حادثه عاشورا را ریشهیابی میکنند، علل و عوامل پیدایش چنین ماجرا و حادثه عظیمی را تبیین هم میکنند. این نوع رفتار (عزاداری) خود را در قالب های مختلف هنری از جمله تعزیه، شعر و ... هم نشان میدهد.
عزاداری و واکنش های اجتماعی مردم
علاوه بر این، عزاداری تأثیراتی در واکنشهای اجتماعی مردم میگذارد، به طوری که منجر به عکسالعملهای متفاوتی از سوی حکومت، چه مثبت و چه منفی، در برخورد با این واکنشها میشود. البته نوع برخورد حکومت با عزاداری، میزان همسویی آن (حکومت) را با دین هم نشان می دهد و با توجه به سیاست های خود، میتواند از این پتانسیل اجتماعی استفاده کند و سیاست خود را همسو یا مخالف عزاداری قرار دهد. به همین خاطر نحوه عکس العمل و واکنش حکومت ها ( از صفویه تا پهلوی) با عزاداری امام حسین (ع) کاملا متفاوت بوده است. به طوری که در دوره صفویه، حکومت همسو با عزاداری مردم حرکت میکرده، درحالیکه در دوره پهلوی، حکومت دست به مقابله با عزاداری مردم زده است.
پس از مواجهه با این سوال که عزاداری دارای چه پتانسیلی است که حکومتها میتوانند در رسیدن به اهداف و سیاستهایشان، از آن استفاده کنند و یا از آن احساس خطر کنند، این سوال مطرح میشود که واکنش حکومتها از دوره صفویه تا پهلوی نسبت به عزاداری چگونه است؟
عزاداری؛ واژه آیینی نه شرعی
در ابتدا باید از نظر لغوی به تعریف عزاداری پرداخت. این واژه دارای ریشه عربی است و از کلمه عزاء که در لغت به معنی صبر و شکیبایی در ماتم و مصیبتی که رخ بدهد، آمده است. البته در فارسی به معنی سوگ و مصیبت هم به کار برده میشود و در اصطلاح؛ عزاداری به مراسم آیینی گفته میشود که به یادبود فرد درگذشته و به منظور صبر بر مصیبتِ وارد شده برگزار شود.
واژه عزاداری مانند واژه های صلاه، حج، انفاق، زکات و ... از اصطلاحات شرعی نیست که شناخت آن نیاز به تعریف شارع مقدس داشته باشد، بلکه واژهای آیینی است که نشان دهنده رفتار و مراسم خاصی است که در مواقعی انجام میشود. همچنین عزاداری نوعی از عمل مذهبی به شمار میرود که گاهی جنبه سیاسی به خود میگیرد و کاربردی فوق العاده دارد.
پیشینه عزاداری تا زمان امام حسین (ع)
عزاداری در اقوام و ملل گوناگون سابقه طولانی دارد. در دره زرافشان در حوالی سمرقند، نقش برجسته ای مربوط به دهه های پیش از میلاد وجود دارد که مجلس عزاداری ای را که برای سیاوش انجام گرفته است، نمایش میدهد.
در اسلام نیز عزاداری سابقه دیرینه دارد و از گزارشات و اخباری که در دسترس است برمیآید که پیامبر (ص) هم در برگزاری آن اهتمام داشت. ابن هشام مینویسد: «بعد از اتمام جنگ احد که رسول خدا به خانه خود میرفت، در محله بنیظفر صدای زنان آنها که بر کشتگانشان گریه میکردند به گوش آن حضرت خورد و موجب شد که اشک بر صورت او نیز جاری شود و فرمود: ولی کسی نیست که بر حمزه بگرید. وقتی سعد بن معاذ و اسید بن حصیر از گفته پیامبر آگاهی یافتند به زنان خود گفتند لباس عزا بپوشید و به درِ مسجد بروید و در آنجا به اقامه عزاو ماتم برای حمزه، همت کنید. رسول خدا که صدای گریه آنان را شنید، از خانه خویش بیرون آمده و به آنان فرمود: به خانه های خود بازگردید و خدایتان رحمت کند.»
پیامبر همچنین در شهادت جعفر طیار نیز گریست و برای عزادارانی که در خانه او گرد آمده بودند طعام تهیه کردند. همچنین مردم برای وفات پیامبر هم عزاداری کردند و به نقل از عایشه زنان به سینه و صورت خود میزدند. در زمان شهادت امام علی (ع) نیز فرزندان آن حضرت و مردم کوفه به شدت گریستند. هنگامی هم که امام حسن (ع) به شهادت رسیدند، محمد حنفیه مرثیه و نوحه سرایی کرد.
شهادت امام حسین(ع) و ورود عزاداری به مرحله جدید
با شهادت امام حسین (ع) عزاداری وارد مرحله جدیدی شد و محدودهای فراتر و وسیعتر از جهان اسلام را دربر گرفت، به طوری که عزاداری دیگر فقط گریه و ندبه برای حضرت نبود، بلکه به ابزاری برای مبارزه با ستمگران تبدیل شد.
با این حال درباره تاریخ عزاداری امام حسین (ع) کار جدی ای صورت نگرفته است. تنها کار جدی در این زمینه کتاب «واقعه کربلا فی وجدان الشعب» نوشته مرحوم آیت الله شیخ محمد مهدی شمس الدین است که البته تالیف ایشان خیلی بر سنتهای دینی شیعه تاثیر نگذاشته است.
سیر عزاداری برای امام حسین (ع)
اگر بخواهیم براساس عزاداری برای امام حسین (ع) تاریخچه عزاداری را تقسیم کنیم، بدین گونه میشود که اولین عزاداری برای امام حسین (ع)، عزاداریای بود که بدون فاصله برای حضرت انجام شد. بی شک اولین عزاداری را برای امام حسین (ع) اهل بیت آن حضرت برگزار کردند. نقل است هنگامی که امام حسین (ع) از اسب به زمین افتاد و اسب حضرت به طرف خیمه برگشت، زنان و دختران از خیمه بیرون آمدند و بر سر و صورت خود می زدند و جناب ام کلثوم فریاد می زد که وا محمدا ! وا جداه ... و آنقدر گریست تا بیهوش شد.
دومین مرحله عزاداری اهل بیت در کوفه رقم خورد و اوضاع طوری پیش آمد که عدهای از مردم کوفه که از زمان امام علی (ع) شیعه بودند، بر حال اهل بیت گریستند و در این حال امام سجاد فرمودند: «اینان بر ما میگریند، پس چه کسی ما را کشته است.»
پس از کوفه در شام، بعد از اینکه امام سجاد (ع) خطبه آتشینی قرائت فرمود اهل بیت، توانستند 3 روز به عزاداری بپردازند. همچنین اهل بیت در چهلمین روز شهادت امام حسین (ع) که برای زیارت قبر عزیزانشان به کربلا برگشتند(بنا به نقلی)، به عزاداری پرداختند. در مدینه هم ام سلمه(همسر پیامبر) نخستین عزاداری را برای امام حسین(ع) برگزار کرد.
باز بودن فضا برای عزاداری در زمان امام محمدباقر(ع) و امام صادق(ع)
از آنجا که در زمان امام محمد باقر (ع) و امام صادق (ع) دوران ضعف اموی و به قدرت رسیدن عباسیان بود و هنوز هم عباسیان مخالفت خود را با شیعیان بروز نداده بودند، مسئله عزاداری امام حسین (ع) به عنوان یک مراسم دینی رواج یافت؛ اما با به قدرت رسیدن عباسیان عزاداری امام حسین (ع) هم از گسترش بازماند. به طوری که متوکل عباسی، آن طور که در تاریخ آمده این جسارت را به خود داد و قبر امام حسین (ع) را شخم زد.
امام محمد باقر(ع) فرصت مناسبی برای عزاداری به دست آورده بودند، لذا فرصت را غنیمت شمرده و مجالس عزاداری را به صورت دسته جمعی در بیتشان برگزار میکردند. در زمان امام صادق (ع) هم عزاداری از هر دوره دیگری بیشتر رونق داشت و به خاطر تشویقهایی که امام میکردند، عزاداری برای امام حسین (ع) به مناطق دیگر شیعهنشین هم کشیده شد. اضافه بر این مرثیهسرایی و انشاء شعر در این دوره خیلی رایج شد.
جهتگیری سیاسی عزاداری در زمان بنی عباس
در دورهای که بنیعباس خلافت و قدرت را در دست گرفت، از آنجا که حاکمیت را هم حق خود میدانستند با شیعیان به مقابله برخواستند. به همین دلیل عزاداری امام حسین (ع) به نوعی جهتگیری سیاسی هم داشت و مراسم روضه از سیاست جدا نبود؛ ولی در دوره مغول بدین خاطر که آنان فقط مدعی حکومت بودند، مراسم عزاداری از حالت سیاسی به حالت مراسم مذهبی تغییر یافت و عزاداری به منظور کسب ارزش اخروی برگزار می شد.
در زمان اما رضا (ع) هم که جو مثبتی نسبت به شیعیان وجود داشت، امام مراسم عزاداری امام حسین (ع) را برگزار میکردند. حضرت از مرثیه سرایان میخواستند که در رثای جدشان مرثیه بسرایند و اگر هم کسی نبود که این کار را بکند، خود حضرت مصائب جدشان را ذکر میکردند. حضور امام رضا (ع) در خراسان و اهتمام آن حضرت در برگزاری مراسم عاشورا، از مهمترین عوامل انتقال فرهنگ عاشورا به ایران بود.
البته قبل از آن فعالیتهای خلافت عباسی را هم نباید نادیده گرفت که آنان برای برانگیختن احساسات مردم ایران، فهرستی از مظالم بنی امیه را نسبت به خاندان پیامبر (ص) تهیه کرده بودند که در رأس آنها واقعه کربلا بود. در دوران بعد از امام رضا (ع)، دیگر امامان ما در حالت تقیه به سر میبردند و برایشان امکان برگزاری و برپایی مجالس عزاداری امام حسین (ع) به صورت علنی میسر نبود.
علنی شدن عزاداری امام حسین(ع) در دوران آل بویه
از مهمترین مراحل عزاداری امام حسین (ع) میتوان به قرن 4 ه.ق که سلسله آل بویه به قدرت میرسد، یاد کرد که دوران اوج گسترش شیعه است. در این دوران است که علویان در طبرستان، زیدیان در یمن، حمدانیان در شمال عراق و فاطمیان در شمال مصر روی کار آمدند و برای نخستین بار عزاداری امام حسین (ع) به صورت علنی و عمومی و در کوچه و بازار و با حمایت حاکم وقت رقم خورد؛ به طوری که معزالدوله دستور برپایی عزای عمومی را در بغداد داد که با استقبال مردم روبرو شد. همچنین سیف الدوله حمدانی نیز در قلمرو و حکومت خویش در شمال عراق دستور عزاداری عمومی برای امام حسین (ع) را صادر کرد.
علاوه بر این فاطمیان هم اگرچه با آل بویه رقیب بودند ولی در روز عاشورا عزای عمومی برای امام حسین (ع) اعلام کردند. این عزاداری طوری در قلمرو فاطمیان جا افتاد که پس از سقوط آنان و روی کار آمدن ایوبیان عزاداری ادامه داشت و آنان نتوانسته بودند آن را متوقف کنند.
سخت گیری حنابله درباره عزاداری
بعد از زوال سلسه آل بویه، حنابله بغداد با کمک سلجوقیان نسبت به عزاداری امام حسین (ع) در روز عاشورا سختگیری میکردند و شعارهای شیعه را از مساجد پاک کردند و دستور دادند در اذان به جای حی علی خیر العمل، الصلاه خیر من النوم گفته شود. علاوه بر این آزار و اذیت حنابله نسبت به شیعیان و دوستداران امام حسین (ع) به قدری زیاد شد که شیخ طوسی در سال 448ه.ق مجبور شد بغداد را ترک کرده و به نجف برود.
مراسم عزاداری امام حسین (ع) بعد از عصر آل بویه در مناطق شیعه نشین به طرز جدی ادامه داشت. از قرن 5 ه.ق به بعد کسانی پیدا شدند که در کوچه، بازار، مسجد و ... فضایل خاندان پیامبر (ص) را میخواندند و مظلومیت آنان به ویژه امام حسین (ع) را ذکر میکردند که به آنان منقب خوان و بعدها مداح میگفتند.
در قرن 6 به بعد کتابهای زیادی در موضوع مقتل و شهادت امام حسین (ع) نوشته شده و به رشته تحریر درآمده است که انگیزه آنها تنها بیان واقعه تاریخی نبوده، بلکه آنان میخواستند با این کارشان مراسم عزاداری رونق داده و سوگواری امام حسین (ع) را مدنظر داشته باشند. برای مثال سیدبنطاووس در کتاب خود، «اللهوف» بحث درباره ثواب گریستن بر اهل بیت (ع) به خصوص امام حسین (ع) را در شروع کتاب خود قرار میدهند.
در روند تاریخی برگزاری عزاداری تا قبل از دولت صفویه مشاهده شد که در هر دورهای با توجه به دید حاکمان وقت، عزاداری جنبه احساسی و یا سیاسی به خود میگرفت. حال در ادامه تحقیق به نحوه برخورد حکومت صفویه، قاجار و پهلوی نسبت به عزاداری میپردازیم.
منابع:
1. علوی، سید رسول.(زمستان 1388).«عزاداری؛ رسانه پایدارشیعه». مجله فرهنگی کوثر.شماره هشتادم.
2. نجفی، محب. (اردیبهشت1377).« سیرتاریخی عزاداری». مجله فرهنگی کوثر. شماره صدوچهلم.
3. عمید، حسن. فرهنگ فارسی عمید، چاپ چهل و نهم، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1379.
4. روزنامه اعتماد. 20 خرداد 89.
5. فروغی ابری، اصغر.(زمستان 1383).«تحقیقی درباره سبک عزاداری از دوره صفویه تا قاجار». مجله فرهنگ اصفهان.شماره بیست و نهم.
6. محرمی،غلامحسن.(پاییز 1382). « تاریخ عزاداری برای امام حسین (ع)». مجله تاریخ در آیینه پژوهش. شماره سوم.
7. فروغی، اصغر.(زمستان 1383).«نگاهی به پیشینه عزاداری در اسلام». مجله مشکوه. شماره هشتاد و چهارم.