گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، زینب صارم، تعریف ماهیت وجودی انسان در دین اسلام همواره ملتزم با معنای اختیار بوده است تا بدان جا که اختیار جزء لاینفک تعریف ماهیت انسانی است، اختیار، برای آدمی به ناچار موضوع انتخاب و گزینش را در پی خواهد داشت. این توانایی اختیار و انتخاب در زندگی انسان ها حکم پلکانی را دارد که می تواند، باعث عروج وی به آسمان ها و یا باعث سقوط به قهقرا شود.
به هر جهت دلایل متعددی مانند شرایط محیطی و تاثیرات آن و یا دلایل درونی مثل هوای نفس و... انسان را در تصمیم گیری و انتخاب های خود در زندگی دچار لغزش و خطا می کند و فرصت اختیار و انتخاب برای آدمی به تهدیدی بزرگ برای وی تبدیل می شود.
توبه؛ فرصتی برای تبدیل تهدیدها به فرصت
خداوند مهربان و حکیم برای همه انسان هایی که در زندگانی خویشتن دچار لغزش و گناه شده اند، راهی به نام توبه ایجاد کرده است، که به وسیله آن می توانند اعمال خود را از سر بگیرند و فرصت از دست رفته را جبران کنند.
به نقل از احادیث شیعه این درب برای هر کس که بخواهد باز است و بنا بر نصّ صریح قرآن کریم که فرموده: «أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ»؛ همانا او خدایی است که توبه را از بندگانش می پذیرد. در قرآن و احادیث اهل بیت تصریحات فراوانی به موضوع توبه شده و دارای گستردگی قابل توجهی است، که نشان از اهمیت این موضوع در اسلام و زندگی و سرنوشت آدمی دارد.
مصادیق توبه تنها در احکام و عبادات جاری نیست
نکته قابل تامل و بسیار مهمی که در موضوع توبه می توان از آن یاد کرد، فهم خاص و متداولی است که اکثر مردم از معنای توبه برداشت کرده اند. بدین معنا که در نظر عوام، هنگامی که انسان گناه و لغزشی را مرتکب شده و از انجام آن پشیمان می شود و رو به سوی خدا می آورد و از او طلب مغفرت می کند و تصمیم بر ترک آن گناه می گیرد، توبه رخ داده است.
هرچند که این تفکر، صحیح و درست است، اما با رجوع به احادیث اهل بیت و زندگانی بزرگ مردانی چون حر؛ می توان متوجه شد که این تفکر متداول و صحیح تمام ابعاد و جنبه های توبه را در بر نمی گیرد و توبه معانی دقیق تری را شامل می شود.
توبه؛ انتخاب مسیر بازگشت به سمت امام
معنای دقیق تری که از موضوع توبه در احادیث می توان یافت، آن است که توبه؛ انتخاب راه و مسیر است.حرکت به سمتی که انسان را به سعادت برساند.
در احادیث اهل بیت معنای حقیقی توبه بازگشت به سمت امام است و ادامه طریق دادن در صراط مستقیم، که همان معصومین هستند.
حر از مسلمانی خویش توبه می کند و مسلمان می شود
به عنوان نمونه زندگی حربن یزید بن ریاحی شاهدی بر این مدعاست؛ به گواهی تاریخ حر فردی مسلمان بوده که واجبات دینی خود را از قبیل نماز به جا می آورده و به آن ملتزم بوده است. در کتاب وقعه الطف آمده است که؛ در اولین برخورد حر با امام حسین (ع) وی نماز خود را به امامت ایشان اقامه کرده، سپس حسین علیه السّلام به حرّ فرمود: آیا مىخواهى با اصحابت نماز بخوانى؟ حرّ گفت: نه، شما نماز بخوان و ما با شما نماز مىخوانیم و به شما اقتدا مىکنیم.
با عنایت به این که حر در مقابل سپاه امام حسین قرار داشت، اما نماز خود را با ایشان اقامه می کند و این موضوع دلیلی برالتزام حر به انجام واجبات دینی دارد و حتی درباره روحیات و خصوصیات اخلاقی حر در تاریخ اسنادی موجود است که ارادت ایشان را به حضرت زهرا نشان می دهد.
در ترجمه کتاب وقعه الطف آمده است: هنگامی که حر به دستور عبید الله بن زیاد مامور شد که جلوی حرکت امام حسین (ع) را بگیرد، امام وی را شماتت کرد. اما حر به علت آنکه به مقام حضرت زهرا (س) احترام می گذاشت از دادن جواب صرف نظر کرد. حسین (ع) به حرّ فرمود: مادرت به عزایت بنشیند! چه مىخواهى؟! حرّ گفت: به خدا قسم اگر در میان عرب غیر از شما کس دیگرى در چنین وضعى که تو به سر مىبرى این جمله را به من مىگفت، صرف نظر نمىکردم، ولى به خدا قسم راهى براى ذکر نام مادرت جز به بهترین وجه ممکن نمىیابم!
توبه از دین داری بدون ولایت
با اندکی تامل در داستان حر می توان متوجه شد؛ با این که وی قبل از توبه و پیوستن به سپاه امام مسلمان بود و حتی نماز خود را با ایشان اقامه کرده و فردی مودب بود، زندگی وی در مسیر ولایت و امامت نبوده است؛ چراکه جهت کلی زندگی وی همسو با امام زمان خویش نبوده است. زندگانی انسان ها گاه با داشتن ظواهری دینی مانند انجام واجبات، تهی از تفکرات اصیل دینی است و دین داری انسان را مانند کالبدی بدون روح می کند.
بر تمامی مسلمانان فرض و واجب است که با نگاهی دوباره به شیوه دینداری خویش؛ در جستجوی خلل و شناخت کمبود های آن باشند؛ چرا که گاه زندگی ما مسلمانان حتی با داشتن ظواهر دینی، نه تنها در مسیر اهل بیت نسیت، بلکه در تعارض شدید با آن قرار دارد. تا آن جا که مسلمانانی که در زمان غیبت کبری امام زمان (عج) زندگی می کنند به خیال خویش از منتظران ایشان هستند، اما زندگی آنان کوچکترین مناسبتی با ارزش های دینی ندارد.
بازگشت به سوی امام مساوی با برگزیدن بهشت
حربن یزید ریاحی یکی از بزرگ مردان تاریخ اسلام است که با نگاهی دقیق و منصفانه به خویش، از خلل دین داری خود آگاه شد و از آن توبه کرد و به سوی امام بازگشت.
گناهانی که بر انسان واجب است که از آن توبه کند، تنها شامل احکام و عبادات دینی نمی شود. بلکه یک سری از گناهان رابطه ای خاص و تنگاتنگ با حق امام و شان وی دارد و سخت تر است. چنان چه حر متوجه این موضوع شد و مسیر و جهت توبه خویش را بازگشت به سوی امام قرار داد. در کتب تاریخی ذکر شده که حر توبه کردن و بازگشت به سوی امام را برگزیدن بهشت می داند و توبه را تنها از طریق امام حسین (ع) انجام داد.
امام حسین (ع): ای حر! همان گونه که مادرت تو را نامیده تو آزادهاى
به نقل از تاریخ، حرّ گفت: «به خدا قسم من خودم را بین بهشت و جهنم مخیّر مىبینم! و الله چیزى را بجاى بهشت بر نمىگزینم و لو اینکه قطعهقطعه گردیده و آتش زده شوم! سپس به اسبش لگدى زد و به حسین ملحق شد و به آن حضرت گفت: اى پسر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلم! من همان مصاحبى هستم که مانع از بازگشتتان شدهام و در راه، شما را همراهى کرده زیر نظر گرفتهام و سرانجام در این مکان شما را وادار به توقف کردهام.
قسم به خدایى که هیچ معبودى غیر از او نیست هرگز گمان نمىکردم این قوم [سپاه عمر سعد پیشنهادى] را که مرا به آنان ارائه مىدهى رد کرده و بدان ترتیب اثر نخواهند داد. با خودم گفتم: باکى نیست در پارهاى از امور از اینها [سپاه عبید الله] اطاعت مىکنم، تا تصور نکنند من از فرمان آنان سرپیچى کردهام، بعد آنها پیشنهادهایى را که حسین بدانها ارائه مىدهد مىپذیرند.
به خدا اگر گمان مىکردم آنها پیشنهادهاى شما را نمىپذیرند چنین کارى را مرتکب نمىشدهام، [در بین راه مانع بازگشت شما نمىشدم و دست از تعقیبتان مىکشیدم و شما را در اینجا وادار به توقف نمىکردم.] اکنون در حالى که به خاطر عمل خویش از درگاه پروردگار آمرزش مىطلبم و مىخواهم با جانم شما را یارى کنم تا پیش رویتان بمیرم، نزد شما آمدهام، آیا این را به عنوان توبهام مىپذیرى؟!»
امام (ع) فرمود: «بله، خدا توبهات را بپذیرد و تو را ببخشد، نام تو چیست؟» حرّگفت: «من حرّ بن یزید هستم!» امام فرمود: «همانگونه که مادرت تو را نامیده تو آزادهاى، به امید خدا در دنیا و آخرت آزاده باشى.»
توبه تنها از طریق اهل بیت پذیرفته می شود
توبه یکی از مظاهر رحمت خداوندی است که به بندگان خویش مرحمت داشته است. اما جلوه این رحمت خداوندی بر انسان ها، امام معصوم است. بدین معنا که توبه انسان با مراجعت به در خانه اهل بیت پذیرفته می شود؛ چرا که دین داری جز با اهل بیت معنا نمی شود و آنان همان باب حطه در بنی اسراییل هستند أنّ رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله قال: «إنّ مثل أهل بیتی فی أمّتی فی قومه، کمثل باب حطة فی بنی إسرائیل» همانا مثل اهل بیت من در میان قومم مانند باب حطه در بنی اسراییل است.
«باب حطّه» در بنى اسرائیل نشانه خضوع آنان در مقابل فرامین الهى بود که مىبایست به حالت سجده از آن در عبور مىکردند و بدین وسیله تواضع خود را نشان مىدادند. در اینجا هم اهل بیت علیهم السّلام به باب حطه تشبیه شدهاند که مردم با خضوع در برابر آنان در مقابل خدا خضوع مىنمایند.
در اثبات الهداة: جلد 1 صفحه 618 حدیث 657 حدیثى از پیامبر (ص) نقل مىکند که فرمود:«مثل اهل بیت من در میان شما مثل باب حطه در بنى اسرائیل است، که هر کس از آن داخل شود گناهانش آمرزیده مىشود و از طرف خداوند مستحق عطاى بیشتر مىگردد.» چنان که خداوند عز و جل مىفرماید: «ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ»؛ از آن در بحالت سجده وارد شوید و بگوئید: «گناهان ما ریخته باد» تا گناهان شما را بیامرزیم، و به احسانکنندگان عطاى بیشترى خواهیم داد. (در مورد باب حطّه به بحار ج 13 ص 185- 180 مراجعه شود.)