گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ کلمات گوهربار اهلبیت (ع) بالاترین پشتوانه فرهنگ بالنده انقلاب اسلامى است که توصیههای فراوانی به فراگیری و به کارگیری آنها در زندگی روزمره شده؛ در اینجا چند کلام کوتاه و پرمحتوا از امام کاظم (ع) ارائه میشود:
بهشت مشتاق دیدن این افراد است
1. إنَّ الجَنَّةَ و الحُورَ لَتَشتاقُ إلى مَن یَکسَحُ المَساجِدَ و یَأخُذُ مِنهُ القِذى؛
بهشت و حورالعین مشتاق دیدار کسى هستند که مسجد را جاروب و آن را گردگیرى مىکند.
(بحار الأنوار، ج 83، ص 282)
2. إنَّ الحَرامَ لایُنمى و إن نمىلایُبارَکُ فیهِ؛
مال حرام افزون نمىگردد و اگر هم افزون گردد برکت نمىیابد.
(الکافى، ج 5، ص 125)
3. امام کاظم (ع) در جواب مردى که از فرزند خود شکایت کرده بود، فرمودند: لاتَضرِبْهُ وَاهجُرهُ و لاتُطِلْ؛
او را نزن، بلکه براى زمانى کوتاه با او قهر کن.
(بحار الأنوار، ج 104، ص 99)
4. تُستَحَبُّ عَرامَةُ الغُلامِ فی صِغَرِهِ لِیَکوُنَ حَلیما فی کِبَرِهِ؛
پسندیده است که فرزند در کودکى به بازى و جست و خیز بپردازد تا در بزرگسالى بردبار و باوقار باشد.
(بحار الأنوار، ج 60، ص 362)
5. الحَمّامُ ـ یَومٌ و یَومٌ لا ـ یُکثِرُ اللَّحمَ و إدمانُهُ فی کُلِّ یَومٍ یُذیبُ شَحمَ الکُلیَتَینِ؛
یک روز در میان حمّام رفتن، بر گوشت بدن مىافزاید و هر روز به حمّام رفتن چربى کلیهها را آب مىکند [سبب لاغرى مىشود].
(الکافى، ج 6، ص 496)
چیزهایی که چشم را روشن میکنند
6. ثَلاثَةٌ یَجلینَ البَصَرَ: النَّظَرُ إلَى الخُضرَةِ و النَّظرُ إلَى الماءِ الجاری و النَّظَرُ إلَى الوَجهِ الحَسَنِ؛
سه چیز دیده را روشنى مىبخشد: نگاه به سبزه، نگاه به آب جارى و نگاه به صورت زیبا.
(الخصال، ص 92)
7. لا تَدخُلوا الحَمّامَ عَلَى الرِّیقِ وَلاتَدخُلُوهُ حَتّى تَطعَمُوا شَیئا؛
ناشتا وارد حمّام نشوید. وارد حمّام نشوید مگر آن که چیزى خورده باشید.
(من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 116)
آداب انبیا در مورد سر و بدن
8. خَمْسٌ مِنَ السُّنَنِ فى الرَّأْسِ وَ خَمْسٌ فىالْجَسَدِ: فَأَمَّا الَّتى فى الرأس فَالْمِسْواکُ وَ أَخْذُ الشّارِبِ وَ فَرْقُ الشَّعْرِ وَ الْمَضْمَضَةُ وَ الاْءِسْتِنْشاقُ. وَ أَمَّا الّتى فى الْجَسَدِ فَالْخِتانُ وَ حَلْقُ الْعانَةِ وَ نَتْفُ الاْءِبْطَیْنِ وَ تَقْلیمُ الْأَظْفارِ وَ الاْءِسْتِنْجاءُ؛
پنج چیز از آداب انبیاء در سر و پنج تا در بدن است: اما آنچه که در سر است: مسواک کردن، کوتاه کردن سبیل، جداکردن موى سر [براى مسح]، آب گرداندن در دهان و کشیدن آب به بینى [در وقت وضو] است و اما آنچه که در قسمت بدن است ختنه کردن، زائل کردن موهاى زاید بدن و گرفتن ناخن و طهارت و پاکى از نجاست است.
(بحارالانوار، ج 76، ص 67، ح 1)
9. اِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِیَةَ أَبْوابٍ وَ واحِدٍ مِنْها لاَِهْلِ قُم، وَ هُمْ خِیارُ شیعَتِـنا مِنْ بَیْنِ سائِرِ البِلادِ، خَمَّرَاللّه ُ تَعالى وَلایَتَنا فى طینَتِهِمْ؛
بهشت داراى هشت درب است و یکى از آنها براى مردم قم است و آنان در میان مردم سایر شهرها بهترین شیعیان ما هستند، خداوند ولایت ما را در طینت آنان قرار داد.
(بحارالانوار، ج 60، ص 216)
چه وقت پشت سر دیگری صحبت کردن غیبت است؟
10. مَنْ ذَکَرَ رَجُلاً مِنْ خَلْفِهِ، بِما هُوَفیهِ مِمّا عَرَفَهُ النّاسُ لَمْ یَغْتَبْهُ، وَمَنْ ذَکَرَهُ مِنْ خَلْفِهِ، بِما هُوَ فیهِ مِمّا لا یَعْرِفُهُ النّاسُ اِغْتابَهُ، وَمَنْ ذَکَرَهُ بِما لَیْسَ فیهِ فَقَدْ بَهَتَهُ؛
هر کس پشت سر دیگرى، چیزى بگوید که در او هست و مردم هم آن را مىدانند، او را غیبت نکرده است. هر کس پشت سر او چیزى بگوید که در او هست ولى مردم آن را نمىدانند، غیبتش را کرده است و هر کس چیزى درباره کسى بگوید که در او نیست، به او بهتان زده است.
(اصول کافى، ج 2 ص 358)
کسانی که روز قیامت در پناه سایه خداوند قرار دارند
11. ثَلاثَةٌ یَسْتَظِلُّونَ بِظِلِّ عَرْشِ اللّه ِیَوْمَ لاظِلَّ اِلاّ ظِلُّهُ: رَجُلٌ زَوَّجَ اَخاهُ الْمُسْلِمَ، اَوْ اَخْدَمَهُ، اَوْکَتَمَ لَهُ سِرّا؛
سه کساند که در روز قیامت، که هیچ سایهاى جز سایه عرش الهى نیست، در پناه سایه عرش خداوندند: مردى که براى برادر دینىاش زن بگیرد یا به او خدمت کند یا راز او را نگهدارد.
(بحارالانوار، ج 72 ص 70)
12. بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ یَکُونُ ذا وَجْهَیْنِ وَذا لِسانَیْنِ یُطْرى اَخاهُ اِذا شاهَدَهُ وَیَأْکُلُهُ اِذا غابَ عَنْهُ؛
بد بندهاى است، بندهاى که دورو و دو زبان است، هرگاه برادر دینىاش را مىبیند، او را مىستاید و تملّق مىگوید و پشت سرش (با بدگویى) او را مىخورد.
(بحارالانوار، ج 75، ص 310)
13. اِذا کانَ ثَلاثَةٌ فى بَیْتٍ فَلایَتَناجىَ اثنانِ دُونَ صاحِبِهِما، فَإنَّ ذالِکَ مِمّا یَغُمُّهُ؛
هر گاه سه نفر در خانهاى هستند، دو نفرشان جدا از رفیق خود، نجوا و صحبتِ درگوشى نکنند؛ چرا که این کار او را اندوهگین مىسازد.
(مسندالامام الکاظم علیه السلام، ج 1 ص 497)
14. اِیّاکَ اَنْ تَمْنَعَ فى طاعَةِ اللّهِ فَتُنْفِقَ مِثْلَیْهِ فى مَعْصِیَةِ اللّهِ؛
مبادا از خرج کردن در راه طاعت خدا دریغ کنى، که ناچارشوى دو برابر آن را در راه نافرمانى خدا خرج کنى.
(بحارالانوار، ج 75، ص 320)
ساعات عمر باید به این 4 بخش تقسیم شود
15. اِجْتَهِدُوا فى اَنْ یَکُونَ زَمانُکُمْ اَرْبَعَ ساعاتٍ: ساعَةً لِمُناجاةِ اللّه ِ، وَ ساعَةً لِأَمْرِ الْمَعاشِ وَ ساعَةً لِمُعاشَرَةِ الإخْوانِ وَ الثِّقاتِ الذَّینَ یُعَرِّفونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَکُمْ فى الْباطِنِ، وَ ساعَةً تَخلُونَ فَیها لِلَذَّاتِکُمْ فى غَیْرِ مُحَرَّمٍ، وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثّلاثِ ساعاتٍ؛
بکوشید که زمان و فرصت شما چهار بخش باشد: بخشى براى مناجات با پروردگار، بخشى براى کارِ زندگى، بخشى براى معاشرت با برادران و افراد مطمئنّى که عیبهاى شما را به شما بشناسانند و در باطن نسبت به شما اخلاص داشته باشند، بخشى هم پرداختن به لذّتها و تفریحات غیرحرام و با همین بخش است که بر انجام سه بخش دیگر نیز توانا خواهید شد.
(الحیاة، ج 1، ص 303)
خانهای که در آن فقر وارد نمیشود
16. سَمِعْتُ اَبَا الْحَسَنِ (ع) یَقُولُ: لایَدْخُلُ الْفَقْرُ بَیْتا فیهِ اسْمُ مُحَمَّدٍ اَوْ اَحْمَدَ اَوْ عَلِىٍّ اَوِالْحَسَنِ اَوِالْحُسَیْنِ اَوْ جَعْفَرٍ اَوْطالِبٍ اَوْ عَبْدِاللّه ِ اَوْ فاطِمَةَ مِنَ النِّساءِ؛
در خانهاى که نام محمّد، احمد، على، حسن، حسین، جعفر، طالب، عبداللّه و فاطمه از زنان باشد، فقر و تنگدستى به آن خانه وارد نمىشود.
(وسائل الشیعه،ج15،ص129)
17.یسَ الحِمیةُ أن تَدَعَ الشیءَ أصلاً لا تَأکُلَهُ، ولکنَّ الحِمیَةَ أن تَأکُلَ مِنَ الشیءِ وتُخَفِّفَ.
پرهیز این نیست که چیزى را اصلاً نخورى، بلکه پرهیز آن است که از هر چیزى سبک بخورى.
(الکافی: 8 / 291 / 443)
کاری که بیش از هر چیز دیگری خداوند را خشمگین میکند
18. اِذا وَعَدْتُمُ الصِّبْیانَ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ یَرَوْنَ اَنَّکُمُ الّذینَ ....
چون به اطفال وعدهای دادید وفا کنید (و تخلف ننمائید)؛ زیرا کودکان گمان میکنند شما رازق آنها هستید. خداوند برای هیچ چیز به قدر تجاوز به حقوق زنان و کودکان غضب نمیکند.
(الکافی، ج 6، ص 50)
19. اَلمُؤمِنُ قَلیلُ الکَلامِ کَثیرُ العَمَلِ، وَ المُنافِقُ کَثیرُ الکَلامِ قَلیلُ العَمَلِ؛
مؤمن کم حرف و پر کار است و منافق پر حرف و کم کار.
(تحف العقول، ص397)
دعایی که زود به اجابت میرسد
20. اَلْمُومِنُ مِثْلُ کَفَّتی الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فی ایمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ.
مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده میگردد.
(تحف العقول، ص 408)
21. أوْشَکُ دَعْوَةً وَ أسْرَعُ إجابَةُ دُعاءُ الْمَرْءِ لاِخیهِ بِظَهْرِ الْغَیبِ.
دعایی که بیشتر امید اجابت آن میرود و زودتر به اجابت میرسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.
(اصول کافی،ج1 ،ص52)
باسپاس