اساسیترین ویژگی این دوره، تغییر شتابان است. در حقیقت تغییر را نمیشود مهار کرد بلکه باید به پیشواز آن برویم و از آن پیش بیفتیم؛ همانطور که بیل گیتس بیان میدارد: اگر میخواهید در بلندمدت پابرجا بمانید بهسرعت تغییر کنید. ما باید بتوانیم خودمان را با تغییرات سازگار کنیم. آموزشها و مهارتها همه دستخوش تغییر میشوند و در نتیجه تمام دانش ما متعلق به گذشته میشود، اما برنامهریزی ما برای آینده است و آنچه برای برنامهریزی آینده نیاز داریم، امروز خارج از حوزه درک و تصور ماست یعنی:
خر نبیند هیچ هندستان به خواب چون نکرده است او زهند هیچ اغتراب
این شرایط آشوبناک و سیستمهای باز و تأثیرات دومینویی عوامل روی یکدیگر سبب میشود تا شاهد تغییرات مختلفی باشیم. به عنوان مثال به مقوله شبیهسازی حیوانات اشاره میکنیم. در این عرصه دانشی وجود دارد که ترکیبی مانند شیمرها در افسانههای یونان باستان است؛ ترکیبی از شیر، بز و مار. در حال حاضر، این دستکاریهای ژنتیک رخ میدهد و حیواناتی را با استفاده از ژنتیک میسازند.
این تصویر، در واقع حیوان جدیدی است که به فروش میرسد؛ البته دولت امریکا فروش آن را منع کرده و به مدت محدودی در بازار موجود بوده اما ترکیبی است از خوک، گوسفند و سگ؛ حیوانی که تمام علائم حیاتی را دارد و در رنگهای مختلف، پنج سال زندگی میکند. این امر نشان میدهد که در آستانه چه تغییرات شگرفی هستیم! اما اینکه ما آینده را چطور میبینیم. چرا آینده را میبینیم؟ چرا آینده را چنانکه هست.
نمیبینیم، بلکه چنانکه هستیم میبینیم؟ گاه دچار خطای نزدیکبینی در مورد آینده میشویم. گاه نمیتوانیم خیلی از مطالب را ببینیم که برخاسته از سیستم قضاوتی و آموزشی ماست و در نتیجه از درک حوادث عاجز هستیم. سنکا میگوید زمانی میرسد که آیندگان به خودشان بگویند چطور ما مباحثی به این بداهت را ندیدیم.