به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو» مناظره بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه آزاد تهران شمال و حجت الاسلام محمود نبویان نماینده مجلس شورای اسلامی عصر امروز در دانشگاه علم و صنعت در رابطه با موضوع اسلامیسازی دانشگاهها برگزار شد.
در این مناظره بیژن عبدالکریمی گفت: تفسیری سوری و ماتریالیستیک از اسلام طغیان نسل جوان را در جامعه ایجاد و زمینهساز رشد نهلیسم در جامعه است تا معنای اسلام دقیقا مشخص شود. آنچه که در جامعه ما می گذرد باید بدانیم چقدر دغدغه من است که ناشی از معرفت شناسی غلط است در ابتدا باید محل بحث را تفهیم کنیم.
در ادامه این مناظره نبویان گفت: شما میگویید اسلام ماتریالیستیک است و تصویر روشنی از اسلام ندارید خب شما اسلام و تفسیر روشن را توضیح دهید؟ پدیدههای اجتماعی تک عاملی نیستند باید به این رسید که دینگریزی بعد از انقلاب به چه علت بوده است؟ اینکه جامعه ما سکولار شده را قبول ندارم. اگر دانشگاه اسلامی بسازیم سه مسئله وجود دارد1- تفهیم دانشگاه اسلامی چیست؟ 2- در جامعه اسلامی برای ایجاد دانشگاه اسلامی باید چه کاری انجام دهیم؟
عبدالکریمی پاسخ داد: مفاهیم در خلأ ظهور نمییابند. ایده دانشگاه اسلامی با توجه بیشتر اجتماعی و تاریخی است و عدهای در جامعه احساس درد میکردند. ذات غرب با همه مباحث اجتماعی فرهنگی نسبت دارد. نباید فکر کنیم که برای رجز خوانی سیاسی اینجا آمدهایم. در حیات اجتماعی ممکن است افراد مواضع سیاسی انتقادی مختلفی داشته باشند.
وی در ادامه افزود: ما در عمل اوتوریته نداریم مثلا من میگویم خدا وجود ندارد و یا سخن وحی پیامبر از سوی خودش ممکن است بگویند نه این گونه سخنان برای جوانان خوب نیست اما باید بدانیم این سوالها وجود دارد و نمیتوان گفت نباید از آنها نام برده شود چون وجود دارند.
این استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: ما در بسیاری از موارد نا دین را با دین خرج میکنیم من برای شبه دین مواردی قائل هستم اول منزله فرهنگی مدنظرمان است و مراد، دین نیست فرهنگ است. فرهنگ از نسل های گذشته به ما ارث رسیده مانند خوراک، پوشاک، مراسم چهارشنبه سوری و یا مسیحی که در جامعه مسیحی متولد شده.
عموما هیچ کدام از ما دیدنمان را انتخاب نکردهایم اگر کسی بگوید سفید بودن ارزش است او را به نژادپرستی متهم میکنیم چون ذات سفید پوست بودن ارزش نیست.
وی در ادامه افزود: در غالب موارد، دین فرهنگ است و از جهات فرهنگی؛ یهودی مسلمان و ... بودن تفاوتی وجود ندارد مقوله دوم این است که گاهی تعبیر از دین سیستم و نظام است معمولا هر پیامبری مانند پیامبر اسلام انسانهای بالاتر از انسانهای دیگر تربیت میکنند اما نتوانستهایم این اصول را به مدارس وارد کنیم و در سطح ظاهری و رسمی آن باقی ماندهایم.
مقوله سوم از دین متعلق شناسی است و موضوع برای تحقیق قرار میگیرد میتوان متخصص تاریخ اروپا یا تاریخ اسلام باشیم اما مسلمان نباشیم.
عبدالکریمی درادامه خاطرنشان کرد: گاهی دین حبلی است برای تمسک که ما را روشن میکند اما گاهی فیتیله سوزی می کنیم و متراژ آن را اندازهگیری مینمایم. در هیچ دورهای به اندازه امروز در زمینه دین پژوهش نشده.
دو مفهوم دانشگاه اسلامی مطرح است. دکتر عبدالکریمی دانشگاه آن را مطرح کرده است اما اسلام از منظر ایشان مشخص نیست. این ادعای بزرگی است که هیچ کسی اسلام را متوجه نشده است.
عبدالکریمی گفت: من اکثریت را گفتم که متوجه نشدند.
نبویان ادامه داد: حرفتان در باب معرفت اشتباه است. مقولات اساسی و فاهمه را که مطرح کرده است اشتباه است. چه کسی گفته هر چه در طول تاریخ از سوی بزرگان ما مانند ابنسینا گفته شده نادرست است؟ مگر دین اختیاری است؟ آن چیزی ارزشمند است که با اختیار به دست بیاید.
ممکن است ما بی اختیار به اسلام علاقهمند باشیم. چون صددردصد درست است. لطفا اسلام را برای ما معنا کنید. هر چیزی را که دانشمندان غربی مطرح کردند الزاما درستی سخن آنان نیست و سخن از آنان بحث اسلامشناسی را روشن نمیکند.
دین میتواند موضوع تحقیق باشد مثلا در دنیای مدرن سر در آخور مادیات دارد. ما توحید معاد و ... را داریم. این متن دین ماست و میتواند موضوع هم باشد.
وی در ادامه افزود: لطفا مستقیما وارد بحث شویم و کانت و غیره را رها کنید. منطق و برهان بیاورید. زیرا غیر از این مغالطه شخصیتپرستی است.
عبدالکریمی در ادامه مناظره پیرامون پرسش های نبویان گفت: ممکن است به عنوان پزشک دارویی به شما داده شود که برایتان خوب باشد ولی برای دیگری خوب نباشد پس به این بستگی دارد که از چه تئوری استفاده میشود. آیا از خداوند موضوعی عظیمتر داریم؟ چرا نباید افراد جرات پرسش داشته باشند؟ من نام خدا را بر زبان نمیآورم چون جرات برزبان آوردن نامش را هیچگاه نداشتهام.(خنده دانشجویان)
وی در ادامه افزود: جایی که ارزش انسانی و اخلاقی انتخابی نباشد هیچ ارزش دیگری متولد نمیشود مثلا بر فرزند چهار ساله نمیتوان گفت که فرزند باتقوی است.
این استاد دانشگاه بااشاره به اینکه کتاب نقدی بر مبانی فلسفه تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش ایران نوشتهام خاطرنشان کرد: شناس علمی یک امر یا دین به معنای مسلمانی نیست. بهعنوان مثال برخی از دانشمندان یهودی، مسیحی تحقیقاتی را در زمینه اسلام و قرآن دارند پس حافظ قرآن بودن و از قرآن را از چپ و راست و برعکس خواندن و یا ایجاد سایتهای قرآنی و شبکه قرآنی هیچ ربطی به اسلام ندارد.
عبدالکریمی در ادامه افزود: اوایل انقلاب و یا کمی قبلتر گروه قرآن تفسیر قرآن مینوشتند و مثلا از کلمه والعصر را تفسیر میکردند. قسم به افراد انقلابی. ایدئولوژی برنامهای است که انسان مدرن برای جامعه دارد. گاهی برنامه سیاسی اجتماعی و ... داریم که میگویم دین گفته تفسیرهای مختلف از دین همانند گوساله سامری است و بعضی میخواهند ندای زشت و تهوع آور را به نام خدا بگویند که نسل جوان هم آن را نمیپذیرند.
عوام ممکن است که این سخنان را بپذیرند اما اهل حکمت میدانند ندای غیب عالم دیگری دارد.
استاد دانشگاه آزاد تهران شمال در ادامه خاطرنشان کرد: دروس دینی زیادی در مدارس تدریس میشود همچنین 80 واحد اندیشه اسلامی در دانشگاهها تدریس میشود و پول نفت صرف اموری از این دست میشود اما (با اشاره به بچه های بسیج) باید بدانیم که شما بچههای بسیج عده معدودی از جوانان کشور هستید و باقی جوانان مانند شما نیستند. اگر بخواهیم بدانیم چرا تفسیرهای سیاسی ایدئولوژی از دین وجود دارد شما میتوانید حرفهای سیاسی اجتماعی بزنید و آن را به دین نسبت دهید.
وی با اشاره به اینکه دین عبارت است از «نسبت گشودگی و شنیدن ندای آسمانی است که میگوید با من سخن بگو» ادامه داد: اگر این ندا درجان من گشوده شود این ایمان است و اگر حج بروی، قرآن بخوانی این پژواک را نشنوی دین وجود ندارد. دین چیزی از سبقه عشق است.
این روزها هر کوتاه قامتی مدعی پروسه فرهنگ است و عرصه فرهنگ با پوپولیسم همراه شده اما باید بدانیم که عرصه فرهنگ مقدس است علاقهای به توهین به فردی ندارم اما هیچ کس از این روش نتیجه نگرفته بلکه این روش نتیجه معکوس دارد.
نبویان در ادامه نشست گفت: میان دین و متدین تفاوت وجود دارد. دین مجموعه و نظام است. قرآن میگوید خدا هست و پیامبر گفت حافظ قرآن درست کنید آیا این دینداری نیست؟ ایمان مقوله درونی و از موارد اختیاری است. هر کجا در قرآن کلمه امنو آورده شده و کلمه عملوالصالحات را هم آورده است پس اعمال انسان هم مهم است. اسلام مجموعهای است که من میتوانم به آن ایمان بیاورم یا خیر.
وی در جواب عبدالکریمی ادامه داد: اگر میگوید دین یعنی عشق پس عمل در آن جایی ندارد باید بین دین و تدین را جدا کنیم. پیامبر ده سال در مدینه بود که در این مدت 84 جنگ داشت. یعنی هر 50 روز یک جنگ وجود داشته است. پس سیاست هم در دین وجود دارد.
نبویان ادامه داد: گشودگی که شما میفرماید یعنی چه ممکن است قرآن بخوانیم اما تدین به قرآن نداشته باشیم. قرار نیست که در دانشگاه اسلامی تدین بیاید. زیرا ما دینی را داریم که برهان دارد و فقط اسلام است که درست است پس باید دانشگاه را اسلامی کنیم.
در ادامه عبدالکریمی خاطرنشان کرد: هیچ حرف مطلقا روشنی در جهان وجود ندارد. یا شما گمشدهای دارید اگر این طور است دست به دست هم بدهیم تا حقیقت روشن شود چون نه شما حقیقت هستید و نه من و هر دوی ما در مقابل حقیقت چیزی نیستیم.
نبویان گفت: من میگویم حقیقت را برای ما معنی کنید.
عبدالکریمی گفت: بیان شما بیان دیدگاه رسمی جامعه است. من ادبیات خاص خودم را دارم و اجازه ندادم که ادبیات رایج در جامعه مرا تحت تأثیر خود قرار دهد (عبدالکریمی: لطفا دین را معنی کنید) من میگویم دین یعنی نسبت حقیقت قدسی. (نبویان: لطفا این کلمات را معنی کنید) ما با مفاهیم مجرد سروکارنداریم این درست نیست که هر کلمهای که من میگویم شما بگوید دین یعنی چه!
نبویان ادامه داد: لطفا نسبت حقیقت قدسی را روشن کرده و توضیح دهید.
عبدالکریمی افزود: نام قدسی در عوام به معنای خداست (نبویان: با کنایه الحمدلله جرات کردید که نام خدا را برزبان بیاورید) علت اینکه نام خدا را کمتر به زبان میآورم این است که کلماتی مانند قرآن، وحی، سوره گاهی بغضم میگیرد زیرا این کلمات معنای بسیار عمیقی دارد. گاهی با دانشجویانی برمیخورم که میگویند از فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی متنفر هستم زیرا این فرهنگ چیزی جز بربریت و خشنونت نیست و من نمیدانم به این افراد چه پاسخی بدهم. من به سنت تاریخی عشق میورزم اما در جامعه ما این سنت تاریخی درست پیاده نشده است.
وی ادامه داد: دین یک نسبت است و یک رابطه دلنشین به این معناکه انسان نیوشای سخن خداوند باشد و این به معنای تکرار مدام آیات قرآن بر زبان نیست زیرا مومن کسی است که ندای الهی را هر لحظه میشنود. ایمان به این نیست که هر کس ریش دارد مومن است و یا هر کس که نماز مومن است. انتقاد من این است که دین را به جامعه سیاسی تبدیل کردیم در صورتی که دین نسبت من با حقیقت قدسی است.
در ادامه مناظره نبویان گفت: شما فرمودید که قرآن دین نیست که من قبول ندارم. لطفا نسبت دین را معنا کنید (عبدالکریمی: ممکن است کسی به شما بگوید نسبت تو با آن آقا چیست؟) خب من میگویم پسر عموی من است. لطفا کلمات سخت به کار نبرید و این نسبت را توضیح دهید.
عبدالکریمی گفت: نسبت برقرار کردن یعنی رابطه برقرار کردن.
نبویان گفت: یعنی رابطه دین یعنی بیان رابطه چگونگی رابطه انسان با خدا. خدا گفته ریشت را با تیغ نزن. نماز بخوان. اینها یعنی عبودیت. شما گفتید نسبت یعنی نوع رابطهای که باید با خدا وجودداشته باشد.