گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حامد صارم؛
خداوند از هدایت کوتاهی نکرده است
هدایت بزرگترین نعمتی است که خداوند به بشریت اعطا کرده است. نعمتهای خداوند از هر جهت بسیار است و خداوند تاکید بر این مهم می کند که اگر بشریت تمام امکانات خویش را جمعآوری کند تا نعمتهای خداوند را به شمارش درآورد نخواهد توانست نعمت های خداوند را بشمارد (1). در میان این نعمت های زیاد، نعمت هدایت بزرگترین نعمتی است که خداوند به بشریت عطا فرموده است. اگر نیک بنگریم تعبیر بالاترین نعمت شاید تعبیر درستی نباشد، بلکه باید گفت هدایت نعمتی است که خداوند همه نعمت ها را به خاطر آن به بشریت داده است. اگر هدایت نبود، بشریت سزاوار نعمت های خداوند نبود. خداوند در قیامت در مورد نعمت هدایت، از انسان بازخواست خواهد کرد.
مهم ترین دعای قرآن
از این رو مهمترین دعایی که در ادعیه قرآنی موجود است درخواست هدایت است. بر همه واجب است در نماز این هدایت را از خداوند طلب کنند آنگاه که میگویند: «اهدنا الصراط المستقیم» (2) راه مستقیم همان نعمت بزرگ خداوند است پروردگار راه هدایت را نعمت می داند و هدایت شدگان را نعمت داده شدهگان می خواند: «صراط الذین انعمت علیهم»(3)؛ راه کسانی که به ایشان نعمت داده شده است.
منظور از هدایت در قرآن، هدایت اشخاصی ویژه است
لذا در کلام خداوند مفهوم نعمت با هدایت گره خورده است، اما در این آیه شریفه نکته ای زیبا وجود دارد؛ چراکه صرفا به درخواست هدایت اکتفا نشده است. «اهدنا الصراط المستقیم» در معنا کامل است: «ما را به راه مستقیم هدایت بفرما». در آیه بعدی به نحو جالبی خداوند هدایت را راه کسانی که به ایشان نعمت داده شده بیان کرده است.
در این آیه نمیگوییم ما را به راه خداوند هدایت فرما، یا حتی در این آیه شریفه قرآن نیز ملاک و محور صراط مستقیم قرار نمیگیرد و نمی فرماید ما را به هدایت قرآن مهتدی بگردان حتی صراط مستقیم در این آیات شریف قرآن نیز معرفی نشده است. بلکه اشخاصی هستند که خداوند به ایشان نعمت داده است. این نعمت یافتگان، صراط مستقیم هستند. قرآن کریم پس از آیه شریفه «اهدنا الصراط المستقیم» میفرماید: «صراط الذین...» «راه کسانی که ... » صراط مستقیم را افراد و اشخاصی خارج از قرآن معرفی میکند.
همانطور که گذشت خدا و قرآن مصداق صراط مستقیم نیستند؛ افرادی خاص که باید مقتدی قرار گیرند که این افراد به وصف انعمت علیهم توصیف شده اند، لذا هدایت در اشخاصی که نعمت داده شده اند تبلور و ظهور پیدا کرده است. در این آیه شریفه واضح است که این افراد الگو قرار گرفته اند برای کسانی که می خواهند هدایت را درک کنند.
راه هدایت منحصر است به نعمت یافتگان
اگر به آیه شریفه دقت مضاعفی شود نعمت داده شدهگان الهی؛ فقط الگو و سر مشق نیستند، بلکه ایشان خود راه و صراط مستقیم هستند. به این معنا که هدایت منحصر در تبعیت از ایشان است و صراط مستقیم منحصر است در راهی که ایشان می روند به بیانی سادهتر از این دو آیه فهمیده می شود که صراط مستقیم، یعنی اینکه این افراد الگوی منحصر هدایت هستند و خواستن هدایت از غیر طریق ایشان خود، گمراهی بزرگی است. از این رو شناختن کسانی که به ایشان نعمت داده شده است امری بسیار حائز اهمیت می باشد. اگر این گروه شناخته نشود هدایت واقع نشده است.
نشاختن نعمت داده شدگان برابر است با گمراهی
قرآن نیز آنگاه کتاب هدایت خواهد بود که به این اشخاص اشاره کند(4)؛ چرا که خود کتاب خدا برای ما، هدایت را در گرو شناختن این افراد بیان می کند. اگر این گروه شناخته نشود و هدایت ناقص خواهد بود و چنین دینی مورد رضایت خداوند نخواهد بود و کمالی نخواهد داشت. بود و نبود دین ناتمام و هدایت ناقص یکسان است . و دین مداری که این گروه را نمی شناسد اعتقاد صحیح و دین درست ندارد. از این جهت خداوند که نسبت به بندگان خویش خیر است(5) دین را ناقص نگذاشت و امر هدایت را به کمالش رساند.
اتمام و اکمال هدایت
خداوند دستور اتمام و اکمال دین را به حبیبش و رسولش خاتم النبیین ابلاغ کرد. و هشدار داد که اگر این ابلاغ صورت نگیرد «ما بلغت رسالته» (6) رسالت خداوند به انجام نرسیده است.
قرآن با تمام عظمتش به تنهایی نمیتواند بار هدایت بشریت را به عهده بکشد از این رو ابلاغ این مهم است که ماموریت رسالت را به انتها میرساند، لذا پیامبر در غدیر با بیان «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»، «الذین انعمت علیهم » را معرفی و رسالت را به آخر رساند و این ابلاغ همان اکمال و اتمام دین بود.
صراطی به سمت دوزخ
اما شناختن هدایت گران برای بودن در صراط مستقیم کافی نیست. همانگونه که قرآن این رهبران الهی را صراط مستقیم معرفی میکند صراط دیگری را نیز در مقابل معرفی میکند؛ صراطی که منجر به جهنم است و راهی که منجر به هلاکت و گمراهی است.
در ادامه سوره فاتحه الکتاب میفرماید :«غیر المغضوب علیهم .... » از این رو راه و صراط کسانی که مورد خشم و غضب خداوند قرار گرفته اند باید نفی شود تا هدایت به صورت کامل انجام شود. قرآن این دو گروه را در بعد از آیه «اهدنا الصراط المستقیم »ذکر میکند، لذا شناختن این گروه دوم به اندازه گروه اول مهم است و برای هدایت امت ضروری می باشد. یعنی خداوند باید این گروهی که مورد غضب او است معرفی کند.
پیامبر در غدیر مغضوبین را معرفی نکرد
اما در غدیر خم رسول خدا (ص) گروه دوم را معرفی نکرد؛ یا اگر معرفی کردند به نحو مجمل و کلیگویی به مردم هشدار دادند. که گروهی دشمن و منافق وجود دارد و به خاطر کثرت منافقین پیامبر از خداوند می خواهد که برای ابلاغ این پیام او را به طور ویژه از شر منافقین محفوظ دارد. (7) اما هرگز این گروه را در غدیر خم به صورت شفاف به مردم معرفی نکردند در خطبه غدیر فقط به وجود این گروه دشمن و خطرناک که مورد غضب خداوند هستند اشاره میکند، اما نامی از این مخالفین برده نمی شود.
مغضوبین فاطمه (س) مغضوبین خداوند هستند
به راستی در صورتی که این افراد شناخته نشوند و مکاید و فریب های ایشان برملا نشود چگونه می توان مطمئن بود که در مسیر هدایت هستیم؟ رسول خدا به خاطر حکمتهای الهی از معرفی آشکار این عده در غدیر خم خودداری کردند، اما امر هدایت نیز باید صورت گیرد؛ لذا برای شناساندن گروه دوم ملاک و معیار ارائه دادند و فرمودند :«یافاطمه ان الله یرضی لرضاک و یغضب لغضبک»(8)؛ ای فاطمه کسی که تو از او راضی نباشی دین او مصداق «رضیت الاسلام دینا» نخواهد بود و ای فاطمه کسی که تو از او غضبناک باشی مصداق ....المغضوب علیهم ... کلام خدا است.
شهادت فاطمه زهرا طلوع سرخ غدیر
آری اگر چه پیامبر عظیم الشان اسلام به علت حکمت الهی این افراد را به شخصه و عینه در خطبه غدیر خم معرفی نکردند، اما فاطمه زهرا (س) ایشان را معرفی کردند. فاطمه زهرا (س) با تحمل صدمات بسیاری از دشمنان، غضب شدگان الهی را در این امت معرفی کردند.
ایشان با فدا کردن فرزند شش ماهه خویش،(9) با فریادهای مظلومانه «وا ابتاه» خویش در پشت در خانه ای که از بیوت انبیا بود با صدای بلند به همه تاریخ فهماند کسانی که هتک بیت نبوت را می کنند همان مغضوبینی هستند که هر روز حداقل ده بار باید هر مسلمان از خدا بخواهد که به صراط و راه آنان منحرف نشود. فاطمه (س) باآن شان بالایی که شیعیانش از معرفتش در مانده اند با تحمل ضرباتی سنگین بر جسم خویش مصادیق اتم مغضوبین را برای سالکان راه خداوند معرفی کرد.
وصیت زیبا و غم بار حضرت زهرا (س)
و چه زیبا و چه غریبانه وصیت کرد. چه زیبا منافقان را در وصیتش رسوا کرد و چه غریبانه وصیت کرد «یا علی حَنِّطْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیْلِ» (10) او را در تاریکی شب غسل دادند و کفن کردند تا راه روشن غدیر از راه تاریک و ظلمانی سقیفه باز شناسانده شود
آری به حق، فاطمه زهرا (س) با شهادت خویش کاری پیامبرگونه کرد. اگر پیامبر خدا در غدیر خم «من کنت مولاه» را فرمود و «عاد من عاداه» را در حق دشمنان علی (ع) فرمود فاطمه زهرا (س) نگذاشت خائنین اهل سقیفه زحمات پیامبر خدا را به راحتی زیر پا بگذارند. آری کمال دین در غدیر انجام یافت اما استمرار و حفظ این کمال با شهادت این بانوی بزرگ بود.
سرّ مخفی بودن قبر حضرت زهرا (س)
او با مخفی نگاه داشتن مزار خویش نگذاشت که راه هدایت مخفی بماند و با تحمل ضربات سیلی و تازیانه و تحمل آتش زبانه کشیده از هیزم های کینه اهالی سقیفه؛ وعده خداوند را عملی ساخت که :«انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا » (11)خداوند متعال به وسیله مظلومیت فاطمه زهرا (س) سبیل هدایت را روشن نگه داشت.
شاکرین نعمت هدایت، فاطمیه را حفظ می کنند
شاکرین این نعمت هدایت همیشه سعی در حفظ ارزشهای فاطمی و فاطمیه خواهند داشت، اما کافران به این نعمت هدایت که ایمان به جبت و طاغوت آوردهاند (12) به هر طریقی باید فکری برای این رسوایی عظیم کنند. و شیطان و شیاطینی که شاگرد مکتب جبت و طاغوت هستند و ابلیسی که در روز قیامت با یک مهار آتش به سمت دوزخ برده میشود، اما طاغوت با دو مهار آتش به سمت آتش جهنم می روند، در مقابل عظمت و بزرگی بانویی مثل حضرت صدیقه کبری (س) چه بسیار حقیر است.
شبهه پراکنی غایت تلاش شیطان
فاطمه زهرا (س) که وجودش آشیانه ای برای مشیت خداوند است(13) اراده کرده است، که ولایت علی (ع) تا قیام قیامت نور افشانی کند. ابلیس در مقابل این مشیت فاطمی چه میتواند بکند. جز پراکندن شبهات و دامن زدن به دروغ هایی بزرگ تا دل محبین فاطمه زهرا (س) را بلغزاند، اما غافل است که محبین او دست در ریشههای چادر او خواهند داشت و از صراط به سلامت خواهند گذشت.
در مقابل این عظمت و مظلومیت؛ شبهات چه می توانند بکند؟ تنها عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند روزی میگویند حضرت زهرا شهید نشده وفات کرده است. روز دیگر میگویند: خانه های مدینه در نداشته است که حضرت زهرا پشت در برود. روز دیگر میگویند چند سالی است که شیعیان یادشان افتاده است که حضرت زهرا شهید شده است و شهادت دروغی بیش نیست، اما واضح است این گفتارها از کسانی صادر می شوند که یا به نور هدایت غدیر هدایت نشده اند و یا اگر مدعی تشیع هستند از دروغ گویان شیعه می باشند و چه زیبا فرمود اولین کسانی که توسط قائم ما مجازات می شوند دروغ گویان شیعه هستند.
القای این شبهات جهد عاجز است و انگیزه آنان از این شبهات ،انکار غدیر است. باید بدانیم که شعله های آتش ظالمان هم چنان پشت درهای بیت نبوت زبانه می کشد تا غدیر طلوع سرخی دوباره در پشت در سوخته فاطمه زهرا (س) داشته باشد. و ما در هر نماز با «صراط الذین انعمت علیهم»، «من کنت مولاه» را یاد میکنیم و با «غیر المغضوب علیهم» یادآور «یغضب لغضبک» خواهیم بود.
پی نوشت ها:
1- نحل ،16
2- فاتحه الکتاب ،6
3- فاتحه الکتاب ،7
4- قران در آیات متعددی این افراد را معرفی کرده است . مانند ایه ولایت یا آیات غدیر اما به معرفی مصادیق نپرداخته است چرا که معرفی مصادیق از وظایف رسول الله است.
5- اصول کافی/ کتاب الحجه/ باب اول/ حدیث 4/ ج 1/ ص 172
6- مائده، 67
7- احتجاج خطبه غدیر خم
8- این روایت در بسیاری از مصادر روایی شیعه و عامه آمده است من جمله : بحارالأنوار/ ج 41/ ص 21/ و بحارالأنوار/ ج 43/ ص20 و الاحتجاج/ ج 2/ ص354 و تفسیرالإمامالعسکری/ ص83 و الصراط المستقیم/ ج 1/ص 171
9- صفدی (متوفای 764) می نویسد :«ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت المحسن»؛ «...در روز بیعت چنان ضربه ای بر شکم فاطمه کوبید که محسن را فرو انداخت . »به نقل از دانشنامه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ،علی لباف
10- بحارالأنوار/ 43 / 214 باب 7- ما وقع علیها من الظلم و بکائ-«حَنِّطْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیْلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِیَ السَّلَامَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة»؛ من را شبانه غسل و کفن و حنوط کن و مرا شبانه دفن کن و کسی را آگاه نکن و به فرزندانم تا قیامت سلام برسان
11- انسان ،3
12- نساء، 51
13- بحارالأنوار/ 25/ 385 / باب 13- غرائب أفعالهم و أحوالهم و »إِنَّ الْإِمَامَ وَکْرٌ لِإِرَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَشَاءُ إِلَّا مَنْ یَشَاءُ اللَّهُ»