گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ مقام معظم رهبری در سالهای اخیر تاکیدات زیادی روی مسئله زنان و خانواده داشتهاند. ایشان در خراسان رضوی هم در ذیل مفهوم سبک زندگی به مسئله زن نیز اشاره داشتند و فرمودند: ما باید مشخص نماییم که چه کنیم کرامت و عزت و خانوادگی زن محفوظ بماند و در عین حال، فعالیتهای اجتماعی خود را نیز انجام دهد و مجبور نباشد یکی از اینها را انتخاب کند.
برای بررسی ابعاد مختلف این مطالبه رهبر انقلاب میزگردی را با حضور دکتر شهلا باقری، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم) و مشاور وزیر اسبق کار و رفاه اجتماعی و خانم فاطمه ریحانی، مدرس حوزههای علمیه تهران ترتیب دادیم که مشروح آن را پیش رو دارید.
باقری: مقام معظم رهبری در فرمایشات خود به نکته اشتغال اشاره داشتند. ایشان فرمودند: من با اشتغال زنان موافق هستم، اما دو شرط برای این اشتغال وجود دارد؛ یکی تضمین فرد که وقتی شما شاغل شدی خانواده را فراموش نکنی، دوم این که جامعه باید این شرایط را فراهم کند.
این که شما ساعت کار را 8 صبح تا 4 بعد از ظهر قرار دهی و دو ساعت قبل و دو ساعت بعد از زمان کار هم در حال طی مسیر خانه به محل کار باشی در چنین شرایطی خانواده مغفول میماند. بعد هنگامی که زن به خانه بر میگردد نیاز به استراحت و بازتولید دارد تا روز بعد در نظام اداری بتواند کار خوبی انجام دهد. در اینجا زن نمیتواند نقش خود را در خانواده به نحو احسن ایفا کند.
متاسفانه ما پاسخی برای این مطالبه رهبری در هر دو سطح فردی و اجتماعی ندیده ایم. در جهت فردی باید آگاهی داده شود و نیازمند بالا بردن بینش هستیم، اما در سطح اجتماعی مربوط به دستگاهها و نظام اداری میشود که هنوز هیچ اقدامی انجام نگرفته است.
«خبرگزاری دانشجو» - چند سال گذشته در دولت تصمیم گرفته شد امتیازاتی مانند کم کردن ساعت کار برای خانمها در نظر گرفته شود که این مسئله به دلیل کم شدن حقوق و مزایا با مخالفت برخی از خانمهای کارمند مواجه شد.
باقری: دستگاههای اداری و اجرایی دو حالت دارند یا قرار است خدمات ارائه دهند یا این که اقتصادی هستند که در این جا محاسبه هزینه و منفعت منطقی است. وقتی شما فردی را وارد پروسه اشتغال میکنید که ممکن است باردار شود و 9 ماه برود و حتی امکان دارد شوهرش پس از آن اجازه کار به او ندهد کارفرما به عنوان یک نیروی ثابت به او نگاه نمیکند؛ چون او پروسه تولید را لنگ میگذارد. در این جا توجیه اقتصادی وجود دارد، اما در دستگاههایی که ارائه خدمت میکنند، این مسئله توجیهی ندارد.
کارآفرینی بهترین عرصه کار اقتصادی و اجتماعی برای خانمهاست
عمده کارهای خانمها ارائه خدمت است، نه تولید اقتصادی که البته من برای تولید اقتصادی خانمها هم حرف دارم و کارآفرینی را پیشنهاد میکنم. کارآفرینی بهترین عرصه کار اقتصادی و اجتماعی برای خانمهاست؛ چون تمام ساعت زن دست خودش است، خودش کارفرمای خودش است و میتواند کسی را استخدام کند و چه بسا همسر و فرزندانش را هم میتواند وارد پروسه تولید کند و به کار منزل و خانواده هم میرسد.
کارآفرینی میتواند فرمایش مقام معظم رهبری را محقق کند. زنان نیمی از جمعیت کشور هستند و اگر به عنوان نیروی تولیدی به آنها نگاه نکنید شکست میخورید؛ چون اگر زن کار نکند و یک موتوره حرکت کنیم تولید ملی اتفاق نمیافتد. در شرایطی که این همه دشمن داریم و تولید هم برای مهم است و باید حماسه اقتصادی هم بیافرینیم نمیتوانیم یک موتوره حرکت کنیم.
حال چه کار کنیم که عزت خانوادگی زن مورد هجمه قرار نگیرد؟ روی کارآفرینی جدی فکر کنیم. کارآفرینی هم از نظر تولید کالا و هم ارائه خدمات دستش باز است. من هنگامی که مشاور وزیر کار بودم زنان کارآفرین را بسیار موفق دیدم. مثلاً خانمی بود که داخل حیاط منزلش حوضچه پرورش ماهی قرار داده بود و به پرورش ماهی مشغول بود و همسرش هم کنار او فعالیت میکرد و جایزه استان را هم به جهت تولید کسب کرده بود.
کارآفرینی با اشتغال معمول متفاوت است
در این گونه موارد فکر و ذهن کار میکند و فرد تحرک ذهنی دارد و جمود و افسردگی سراغ او نمیآید. علاوه بر این، خداوند جنبهای از خلق را به زن داده و به همین دلیل هر جایی که زایش و تولید باشد با زن مناسبت دارد. این اشکالات جدی وجود دارد و نیازمند درک جدی سیاستگذاران است، البته یک مقداری زیادی هم به خود خانمها و درک آنها از خودشان برمیگردد.
وقتی من سیاستهای کارآفرینی را به شورای فرهنگی-اجتماعی زنان بردم، برخی از خانمها مخالفت جدی با این طرح داشتند؛ چون معتقد بودند با این کار خانواده نابود میشود. آنها کارآفرینی را درک نکرده بودند، اما باید توجه داشت که کارآفرینی با اشتغال معمول متفاوت است.
کارآفرینی به حوزهای میگویند که حداقل یک نوآوری در منابع کار یا سرمایه وجود داشته باشد. این نوآوری باید در خط تولید یا در تولید کالا یا در سرمایهگذاری و منابع تولید اتفاق بیفتد. وقتی شما زن را با این شرایط همراه کنید به تولید ملی کمک میشود و شما میتوانید از نیمی از جمعیت کشور خود استفاده کنید. به این ترتیب دست خانم در جیب خودش است و اگر هم دچار مشکل شود یکی از ضمانتهای اجتماعی او اشتغال اوست. این مسئله باید با حمایتهای دولتی همراه باشد و این افراد در فکر و ایده مورد حمایت قرار گیرند.
«خبرگزاری دانشجو»- شما نقش مردان – اعم از سیاستگذاران و مسئولان اجرایی و عموم مردان – را در تحقق کرامت زن چگونه ارزیابی میکنید؟ مردان چگونه میتوانند به این مسئله کمک و چگونه میتوانند در راه تحقق آن مانع ایجاد کنند؟
شرطی که مقام معظم رهبری برای اشتغال زنان تعیین کردند
ریحانی: من باز هم فلش بحث را به سمت خود زنان بر میگردانم. اگر زنان ما به خودباوری برسند میتوانند در سیاستگذاریهای کلان و در بخش اجرا تاثیرگذار باشند. مقام معظم رهبری میفرمایند مخالف اشتغال نیستند، اما به این شرط که نقش جنسیتی زن که بحث همسری و مادری اوست تحت الشعاع قرار نگیرد.
وقتی زنانی را که در شغل خود بسیار موفق هستند، ارزیابی میکنیم، میبینیم بسیاری از آنها در نقش خانوادگی خود کم گذاشتهاند و در اینجا مظلومترین افراد فرزندان هستند. زن شاغل همراه همسرش و چه بسا زودتر از او از خانه بیرون میرود و پس از بازگشت به خانه همچنان این توقع از او وجود دارد که مانند یک زن خانهدار غذا بپزد و به کارهای منزل برسد و به دلیل همین مشغلهها و خستگیها این زن از اولین چیزی که میزند وقت فرزندان است.
زن باید این مسئله را بررسی کند که آیا اشتغال و تحصیل او به نقش مادری و همسری او خللی وارد میکند یا خیر و این که او میتواند یک فرد اجتماعی موفق باشد و همچنان خانواده خود را به نحو احسن حفظ کند؟ زن اگر عزت نفس داشته باشد میتواند فرزندی را تربیت کند که آن فرزند هم صاحب عزت نفس باشد.
مقام معظم رهبری میفرمایند یک جایی هست که اگر یک زن وارد عرصه اشتغال نشود 10 نفر آن کار را انجام میدهند، ولی یک کاری هست که اگر او انجام ندهد 10 نفر دیگر هم نمیتوانند انجام دهند. شما توجه داشته باشید که بچههای امروزی که مادران شاغل دارند چقدر دچار خلأ عاطفی هستند. نه فقط مادران شاغل چه بسا بسیاری از خانمها خانهدار هستند که به این بلوغ فکری نرسیدهاند که فلان نیاز بچه را او باید فراهم کند و بلد نیست در جایی که باید وارد عمل شود.
نقش خودباوری زنان در تحقق کرامت آنان
مهمترین مانع در اینجا، برداشت زنان از خود است. زن باید خود را خیلی دوست داشته باشد، یعنی به عزت نفسی برسد که این نیاز درون او شکل بگیرد که به خود بگوید من باید رشد بکنم تا بتوانم فرزند رشد یافتهای داشته باشم. زن وقتی به خودباوری برسد میتواند تلاش خود را مضاعف کند و هنگامی که تلاش خود را مضاعف کرد میتواند در عرصه علمی و شغلی به پیشرفت برسد و در عین حال خانواده خود را حفظ کند.
اگر این زن درست بلد باشد رفتار کند همسرش هم بازوی حمایتی او میشود. اگر زن و مرد در تربیت و کارهای خانه و برنامهریزی خانواده همراه هم باشند خلائی در تربیت بچهها ایجاد نمیشود؛ چون زن توانسته در سنگر خود درست نقش ایفا کند و همسرش را هم با خودش هماهنگ کرده است.
در مراجعینی که برای مشاوره به من رجوع میکنند خانمهایی را میبینم که درس خود را به خوبی میخوانند و شاگرد اول هستند، اما وقتی شکایات خود را مطرح میکنند، میبینیم که او نتوانسته مادری خود را با تحصیل جمع کند. بچه نیاز دارد یک ساعت خالی را با مادر باشد، اما بچه را به مهد کودک میسپرند. زن باید این قابلیت را داشته باشد که حق فرزند را بشناسد و تکلیفی که به دوش اوست را رعایت کند.
حضانت فرزند تکلیفی است که خداوند بر عهده مرد گذاشته است
مشکلی که ما داریم این است که بسیاری از اوقات جایگاه حق و تکلیف را تشخیص نمیدهیم. برخی از مادران وقتی بحث طلاق پیش میآید چون شناخت ندارند مهریه خود را میبخشند و حضانت بچه را میگیرند. حضانت مجموعهای از حق و تکلیف است. خداوند جایی را که تکلیف است به دوش مرد گذاشته و آن جایی را که حق است را، هم برای پدر و هم برای مادر قائل شده است.
مادر با مشقت حضانت بچه را به عهده میگیرد و میخواهد برای او هم پدر باشد، هم مادر و به همین دلیل مجبور است کار کند و برای همین، بچه را به مهد کودک میسپارد و هزینه مهد را میپردازد. بعد هم مادر خستهای است که خودش هیچ عاطفهای کسب نمیکند و حالا که میخواهد به فرزند خود عاطفه داشته باشد به مشکل بر میخورد و بچهها دچار خلأهای عاطفی میشوند. یکی از مهمترین دلایل این خلأ عاطفی این است که من مادر آنجایی که باید اهم و مهم میکردم این کار را انجام ندادم.
نظامهای کاری هم، زن و تمام وقت او را تحت مدیریت خود درمیآورند، اما شاکله روحی زن به گونهای نیست که تحت مدیریت کسی در بیاید. تکویناً خداوند مدیریت هرمی را پیشنهاد میکند که «الرجال قوامون علی النساء» که آن هم تکلیفی است که خداوند بر دوش مرد میگذارد. در این تکلیف انفاق و امنیت اجتماعی زن را مطرح میکند که حق او و تکلیف مرد است.
اما زن در باب اشتغال تحت مدیریت کارفرما درمیآید و آن کارفرما نگاه نمیکند که او مادر یا همسر است و امری که به او دارد با امری که به لحاظ شرعی واجب است با هم تناقض دارند یا خیر؟ این در حالی است که اگر این خودباوری در زن بوجود آید و زن فهیم باشد حتی نگرش مرد نسبت به او تغییر خواهد کرد.
مشاغلی که زنان در آنها بیشترین حضور را دارند
«خبرگزاری دانشجو» - امروزه شاهد رشد روزافزون زنان شاغل در جامعه هستیم.
باقری: من خیلی این مسئله را قبول ندارم؛ چون بسیاری از اشتغالات زنان شغل کاذب است که هیچ ثباتی ندارد، مثل فروشندگی در بوتیک که کارفرمای بخش خصوصی هر طوری که میخواهد با این افراد رفتار میکند. نظرسنجیهای قبل و بعد از انقلاب نشان میدهند که خانمها در دو بخش عمده متمرکز هستند: یکی بخش آموزشی و فرهنگی و دوم بخش بهداشت و درمان.
این مسئله نشان میدهد اگر ساعات اشتغال زنان ساعات متنوعی باشد، زنان میتوانند به اولویتهای خانواده برسند، در حالی که میبینیم انواع دیگر کار جواب نداده است؛ اصل دیگر این است که زنان برخلاف مردان باید تحصیلات بالا داشته باشند و تحصیلات عالیه تضمین کننده ورود زنان به عرصه اشتغال است.
«خبرگزاری دانشجو» - مسئلهای که شما میفرمایید درست است، اما به هر حال نسبت ورود زنان به عرصه اشتغال در مقایسه با گذشته بیشتر شده و از طرف دیگر زنان بیشتر از مردان وارد دانشگاه میشوند و همین مسئله نشان میدهد که این روند اشتغال زنان در آینده بیشتر هم خواهد شد. این مسئله باعث شده نگرش آقایان هم در خانواده نسبت به زنان تغییر کند و توقع از آنها بالا رود. حتی اکنون به گونهای شده که برخی از مردان وقتی میخواهند همسر انتخاب کنند ترجیح میدهند دختری را انتخاب کنند که شاغل باشد. این مسئله نشان میدهد با اشتغال خانمها تغییراتی در نقشهای خانوادگی ایجاد میشود. شما این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما این مسئله چه آسیبهایی را ایجاد میکند و چگونه میتوان از این آسیبها جلوگیری کرد؟
باقری: یک دلیلی که باعث شد دختران بیش از پسران وارد دانشگاهها شوند تغییر آموزشهای موجود به سمت گسترش آموزشهای فنی و حرفهای بود. از هنگامی که نظام فنی و حرفهای گسترش پیدا کرد پسران ترجیح دارند بروند مهارت بیاموزند تا این که در دانشگاه درس بخوانند و بعد از آن هم معلوم نباشد بتوانند کار پیدا کنند یا خیر. در نتیجه، عرصه برای ورود خانمها به دانشگاه بازتر شد.
تبعات مثبت و منفی بالا رفتن تعداد دختران در دانشگاهها
حال که حضور خانمها در دانشگاهها زیاد شده تبعات منفی و مثبتی هم به وجود آمده است. تبعات مثبت قضیه این است که چیزی که در دانشگاهها یاد میگیرند به افزایش سطح معرفتی آنها بینجامد. به لحاظ شاخصهای توسعه یافتگی هم تعداد زنان تحصیلکرده ما زیاد است و با مانور دادن روی همین مسئله میتوانیم به نظام بینالمللی تو دهانی بزنیم و بگوییم همه جا مردان اول هستند، اما در ایران زنان در صف اول تحصیلات قرار دارند.
بعد منفی قضیه این است که دختر خانمی که لیسانس یا بالاتر است دیگر حاضر نیست با یک آقای دیپلمه ازدواج کند یا این که این مسئله برای او سخت میشود و مردی هم که زنی بالاتر از خود دارد شرایط برای او سخت میشود چون نظارت اجتماعی مردان روی یکدیگر بیشتر از نظارت اجتماعی زنان روی یکدیگر است.
یعنی اگر مردی از شرایط مردانگی خود عدول کند، خیلی مورد هجمه مردان دیگر قرار میگیرد. حتی ممکن است زندگی سالمی هم که این زوج در ابتدا شروع کرده بودند با فشارهای اطرافیان با چالش مواجه شود. موقعیت زمانی بدتر میشود که خانم از آقا بزرگتر باشد و در اینجا اگر زندگی طبیعی هم داشته باشند مردم نمیگذارند این زندگی ادامه پیدا کند.
رابطه اشتغال زنان با تحصیلات آنها
یکی از دلایل افزایش اشتغال زنان بالا رفتن سطح سواد آنهاست؛ چون افزایش سواد شانس اشتغال زنان را بالا میبرد. تبعات این اشتغال هم مانند شمشیر دو لبه است. اگر شما نظام اشتغال و نظام اداری را اصلاح نکرده باشید، چون دانش فرد هم که در دانشگاه طوری است که فرهیخته نمیشود، در نتیجه تبعات منفی گریبانگیر جامعه میشود، ولی اگر محتوای نظام آموزشی به گونهای باشد که به فرهیختگی بینجامد و مهارتهای زندگی را آموزش دهد کارکرد مثبت دارد.
«خبرگزاری دانشجو» - تغییر نقشهای زنانه و مردانه چه مشکلاتی را برای خانواده ایجاد میکند؟ چون گاهی دیده میشود که مردان از زنان توقع مشارکت در تامین هزینههای خانواده و در عین حال انجام امور منزل را دارند.
باقری: بله، متاسفانه مردان هم با مشکل در زمینه کاریابی مواجه هستند. در جامعهای که تولید ملی دچار ضعف است و رکود اقتصادی وجود دارد بسیاری از افراد رو به واسطهگری و دلالی میآورند که این کارها هم موقت است و تبعات منفی دارد. مثلا فرض کنید برای خرید سکه صف میکشند و پول خوبی هم از این طریق به دست میآورند اما این مساله به تولید کمک نمیکند و شغل کاذب است.
بنابراین، پایین بودن سطح تولید ملی و همراه نبودن آموزشهای دانشگاهی با نیازهای واقعی بازار منجر به این میشود که مردان در تنگنای پیدا کردن شغل واقع شوند. حال، اگر در چنین شرایطی شاید خانم شانس اشتغال پیدا کند این مساله از جهتی کمک به خانواده است چون اجازه نمیدهد خانواده زمینگیر شود اما اگر این مساله طولانی مدت شود روحیه مرد را دچار اعوجاج و اختلال میکند؛ چون مرد نانآور خانواده است و تکفل خانواده به عهده اوست.
نقش تولید ملی در تنظیم روابط خانوادگی
یک راهحل این مساله همانطور که رهبری فرمودند تولید ملی است، بخصوص اکنون که با وجود تحریمها مشکلات ما بیشتر هم شده است. توصیه من در این شرایط باز هم کارآفرینی هم برای مردان و هم برای زنان است. ما اگر انتظار داشته باشیم که در این شرایط دولت برای ما فرصت شغلی ایجاد کند راه به جایی نمیبریم. اما اگر شما تسهیلات کار را فراهم کنید و افراد را به سمت ایدههایی سوق دهید که منجر به تولید میشود این مساله اقتصاد را رو به جلو میبرد.
ریحانی: ورود دختران به دانشگاه بالای 60 درصد است و این در سطح بینالملل برای ما افتخار دارد اما باید به پیامدهای آن هم توجه داشته باشیم. دخترانی که وارد دانشگاه میشوند محتواهای درسی را فرا میگیرند که این محتواها لزوما فرهیختگی را برای آنها ایجاد نمیکند و تنها با یک مدرک از دانشگاه خارج میشوند.
نظام فقهی ما هم میگوید هزینه دختر ازدواج نکرده به دوش پدرش است و عملا وقتی این دختر از دانشگاه بیرون میآید برای پر کردن وقت خود سر کار میرود و غالب مواقع با داشتن تحصیلات سر کاری میرود که به تحصیلات او ارتباط چندانی ندارد و حقوق پایینی هم بابت آن دریافت میکند. به طوری که اگر یک پسر بخواهد مشغول کار شود این حقوق برای او مکفی نیست چون مدیریت اقتصادی خانواده به عهده پسر است.
وقتی نظام مطالبه کار به صورت نیمی دختر و نیمی پسر شد دختران در اینجا راحتتر کار پیدا میکنند؛ چون اگر پسر سر آن کار رود هزینههای او تامین نمیشود به این دلیل که او باید خرج خانواده را بپردازد. این دختر با حقوق پایین راضی است چون هم سر او گرم میشود هم اعتماد به نفس او بالا میرود و حتی سر کاری میرود که ممکن است با شان خانوادگی او سازگاری نداشته باشد.
این در حالی است که مردان میگویند ما دنبال شغلی میگردیم که فراخور شان ما باشد و هزینههای ما را تامین کند. اگر زنان به وفور در این مشاغل حضور نداشته باشند آن کارفرما هم قدرت مانور در انتخاب ندارد و مجبور میشود از جامعه مردان نیروی کار خود را انتخاب کند. نتیجه این مساله ازدواجهای غلط یا تاخیر در سن ازدواج میشود و مردی هم که در اینجا شکست بخورد و ضعف داشته باشد به درد زندگی نمیخورد.
«خبرگزاری دانشجو» - بعنوان جمعبندی اگر مطلبی باقیمانده بفرمایید.
باقری: روندی که اشتغال طی میکند با روندی که تحصیلات طی میکند یکسان نیست. مثلا ما نمیتوانیم بگوییم وقتی 60 درصد زنان وارد دانشگاه میشوند به همین نسبت هم اشتغال آنها افزایش پیدا میکند. شما جلوی پسران را نگرفتهاید که وارد دانشگاه نشوند، خودشان به دانشگاه نمیآیند و به جای آن وارد عرصههای مهارتی میشوند.
دخترها هم وارد حیطههای نظری میشوند که مقداری از این تعالیم نظری ممکن است به درد نیازهای بازار بخورد و مقداری از آن هم ممکن است به درد نیازهای بازار نخورد. الان دیگر لیسانس هم تضمین کننده اشتغال خانمها نیست و تحصیلات بالاتر از لیسانس میتواند امکان یک شغل ثابت را برای آنها بالا ببرد.
مطالبه از مقامات مسئول باعث شکلگیری گفتمان میشود
ما نمیتوانیم اجازه ندهیم دختران وارد دانشگاه شوند و جلوی ورود آنها را به دانشگاه سد کنیم بلکه باید نظام آموزشی و محتواهای آموزشی را درست کنیم. این یک فرصت است که وقتی زنان تا این اندازه متقاضی ورود به دانشگاه هستند از این موقعیت استفاده کنیم و به آنها آموزشهای خوب بدهیم. ما نمیتوانیم سیاستگذاری کنیم که 50 درصد خانمها و 50 درصد آقایان وارد دانشگاه شود چون نظام عرضه و تقاضا منطق خاص خود را دارد و عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در این زمینه تاثیرگذار هستند.
اما به عنوان جمعبندی باید بگویم که آقا فرمودند گفتمان ایجاد کنید تا به اجرا نزدیک شوید. ما باید ببینیم که گفتمان ایجاد کردهایم یا خیر؟ ما باید مطالبات رهبری را پیگیری کنیم چون گفتمان با ایجاد گفتوگوهایی در مورد مطالبات ما از دستگاهها و مسئولان ایجاد میشود. ما باید از مقامات مسئول مطالبه کنیم تا این مطالبات تبدیل به گفتمان شوند. آقا فرمودند نقش رسانهها در این گفتمانها اساسی است و رسانهها باید در این زمینه تلاش کنند.