کد خبر:۲۴۶۷۵۴
مصطفی مستور در نشست «شریعتی و ادبیات»:

نقد منصفانه‌ای در مورد شریعتی صورت نگرفته است/ او یک پدیده پیچیده دیر تکرار است

نویسنده کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» گفت: شریعتی انسان مطلقی نبود، اما در مورد او هیچ نقد منصفانه‌ای صورت نگرفته است.

به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو»، ششمین نشست از سلسله نشست‌های تفکر از نمای نزدیک با عنوان «شریعتی و ادبیات» با حضور مصطفی مستور نویسنده و سوسن شریعتی دختر دکتر شریعتی در خانه موزه شریعتی برگزار شد.


مستور با اشاره به اینکه از کودکی با شریعتی آشنا شده است گفت: در طول تحولاتی که در زندگی من رخ داد با اندیشمندانی آشنا شدم که در گذر زمان اکثر آنها از ذهنم کنار گذاشته شدند، اما شریعتی از ذهن و روح من کنار نرفت و گویی همیشه سخنان تازه‌ای داشت.


وی افزود: در زندگی من کمتر پیش می‌آید که دوست داشته باشم کسی را از نزدیک ببینم و حضور او را لمس کنم، اما شریعتی از جمله افرادی بود که همیشه دوشت داشتم او را از نزدیک ببینم.


مستور با اشاره به اینکه متأسفانه ما قدر نخبه‌های فرهنگی خود را چه در زمان حیات و چه پس از مرگ آنها نمی‌دانیم گفت: علاقه من به شریعتی از جنس مقوله عشق‌ورزیدن است و توضیح عشق بسیار سخت است، مثلا می‌توان گفت آیا این علاقه به دلیل سیاسی بودن شریعتی در یک جامعه پر خفقان بود؟ آیا این علاقه به دلیل تأثیرگذاری عمیق اجتماعی او بود؟ آیا به دلیل نوآوری شریعتی از فهم دین بود؟


نویسنده کتاب «چند روایت معتبر» خاطرنشان کرد: 20 سال گذشته نواری به نام آدم به دست من رسید که شریعتی در آن می‌گفت تلقی ما از دین مانند تلقی فیزیک از طبیعت است همان‌گونه که طبیعت ثابت است، اما تلقیات از آن تغییر می‌کند دین هم ثابت است، اما تلقی ما از آن در گذر زمان تغییر پیدا می‌کند.


مستور افزود: آیا می‌توان گفت این علاقه من به شریعتی به دلیل قدرت سخنوری و جذابیت‌های فردی او است، آیا این علاقه به دلیل قلم پرقدرت او است؟ چون قلم شریعتی یک قلم شاخص بین مذهبیون و روشنفکران بود و نثر و زبان او هویت داشت، آیا این علاقه به دلیل خوانش بدیع شریعتی از دین، تاریخ و اجتماع بود یا شاید هم این علاقه به روح بزرگ و فردگرایی او برمی‌گردد.
 

نویسنده کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» تصریح کرد: شاید همه این عوامل و شاید هیچ یک از آنها دلیل عشق من باشد یا نباشد به هرحال شریعتی یک پدیده پیچیده دیر تکرار است که شاید قرن‌ها طول بکشد که کسی مانند او تکرار شود.


این نویسنده کشورمان با بیان این مطلب که یکی از ویژگی‌های شاخص شریعتی تنهایی او بود یادآور شد:‌ وقتی شریعتی در مورد تنهایی حرف می‌زند بسیار دلچسب است و تا کسی این تنهایی را تجربه نکرده باشد نمی‌تواند سخن شریعتی را درک کند. او تنها بود؛ چون با حاکمیت می‌جنگید و طالب حفظ وضع موجود نبود و به همین دلیل بسیاری از امکانات را از دست داد و تنها شد.


وی در ادامه گفت: از آن مهم‌تر شریعتی در بین طبقه فکری خود هم تنها بود، مثلا طبقه روحانیت سنتی آن موقع با شریعتی مخالف بود و او را طرد کرد و به این دلیل شریعتی تنها‌تر شد.


مستور افزود: از آن طرف کسانی هم که ادعای روشنفکری داشتند با سکوت، نفی و انکار او را کنار گذاشته بودند ولی این تنهایی روح او را بزرگ و عمیق کرد که در کویریات او این روح بزرگ را مشاهده می‌کنیم.


نویسنده کتاب «استخوان خوک و دستهای جزامی» در خصوص نسبت شریعتی با ادبیات گفت: زبان اصلا مسئله شریعتی نبود و او نمی‌خواست نثر قدرتمندی داشته باشد، بلکه زبان ابزار کار او بود و به بهترین نحو از آن استفاده می‌کرد. در واقع شریعتی ادبیات را ابزاری برای بیان اهداف خود می‌دانست.


وی افزود: وقتی شما تجربه جدیدی را از سر می‌گذرانید به واژه‌هایی نیاز دارید که بتوانید به وسیله آنها این اندیشه‌ها و تجربه‌ها را منتقل کنید، اما شریعتی از این ناراحت بود که نمی‌تواند به راحتی کلماتی پیدا کند که روح او را منعکس سازد.


نویسنده کتاب «عشق روی پیاده رو» در خصوص قدرت تصویرسازی شریعتی گفت: قدرت تصویرسازی او فوق‌العاده بود مثلا کتاب هجرت تا وفات را اگر به لحاظ تکنیکی و درماتیزه کردن نگاه کنیم می بینیم که تصویرپردازی فوق‌العاده در صحنه وفات پیامبر صورت گرفته است.


وی با اشاره به ضرورت نقد منصافه در خصوص دکتر شریعتی خاطرنشان کرد: شریعتی انسان مطلقی نبود، اما در مورد او نقد منصفانه‌ای صورت نگرفته است، البته در جامعه ما نقد علمی و آکادمی در هیچ عرصه‌ای وجود ندارد با این حال فارغ از اینکه تا چند حد با تفکرات شریعتی همراه باشیم او هنوز حرف‌هایی برای جامعه دارد که ما به سمت شنیدن این حرف‌ها نرفته‌ایم.


مستور گفت: جامعه ما یک جامعه خصلتا نخبه‌کش است، اما چیزی که باعث می شود نتوانیم به شریعتی نزدیک بشویم تنها این نیست شریعتی باید فهمیده شود، اما ما وجوه پیچیده شخصیت او را نفهمیده‌ایم و درک نکرده‌ایم.


وی در پایان گفت: آنچه اهمیت دارد این است که از ورای حب و بغض‌های متعارف سعی کنیم به هسته و گوهر اندیشه او نزدیک شویم تا ببینیم برای جامعه خود چه حرف‌های فرهنگی دارد و چگونه می‌توانیم از اندیشه او بهره‌مند گردیم.
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
يه آشنا
-
۳۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۳
واقعا اين حرف غير منصفانه است که نقدي منصفانه به شريعتي نشده است

اگر دانشجو جسارت و شجاعت دارد من نقد هاي زيادي در باره شريعتي دارم که قابل انتشار است

اگر شجاعت و جسارتي است اين نقدها را منتشر کنيد
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار