گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - سیده خدیجه محمدی؛ یکی از مهم ترین اتفاقات سال 1378که از سوی گروه های مختلفی برای تغییر درساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی روی داد واقعه کوی دانشگاه تهران بود که در 18 تیراین سال اتفاق افتاد. ماجرای غائله کوی دانشگاه تهران از این قرار بود که مجلس پنجم با علم به اینکه بخش مهمی از ناهنجاریهای فرهنگی کشور ناشی از نواقص موجود در قانون مطبوعات سال1364میباشد، تصمیم به اصلاح آن گرفت که با مخالفت وزیر ارشاد دولت خاتمی، عطاالله مهاجرانی روبه روشد.
این درحالی بود که وی اردیبهشت همین سال در مجلس استیضاح شده بود. اما با تبانی برخی نمایندگان و ملاحظات سیاسی برخی دیگر توانست بار دیگر از مجلس رأی اعتماد بگیرد. اما قبل از علنی کردن این طرح توسط مجلس و در روز 15 تیرماه از سوی اصلاح طلبان که خود را طلایه دار قانون گرایی میدانستند در یک عمل غیرقانونی سندی دراختیار روزنامه سلام به ریاست اقای موسوی خوینی ها قرار گرفته و چاپ شد که در آن به طرح اصلاح قانون مطبوعات پرداخته شده بود.
به دنبال این امر وزارت اطلاعات از روزنامه سلام به خاطر این مسئله به قوه قضاییه شکایت کرد که بعدا بخاطر فشارهایی که به آنها وارد شد شکایت خود را پس گرفتند. این درحالی بود که یونسی وزیر وقت اطلاعات گفت: سندی که روزنامه سلام چاپ کرد 1نوع دزدی بود.
به دنبال این، ماجرای کوی دانشگاه تهران در اثر تحریک عوامل افراطی خصوصا گروهک نهضت آزادی بعد از توقیف روزنامه سلام و با انگیزه مخالفت با طرح اصلاح قانون مطبوعات و درواقع با هدف براندازی نظام محل آشوب ودرگیری گردید و درحقیقت عده ای اوباش با وارد شدن به میان قشر دانشجو، برای ایده افراطی خود هزینه کردند و با عنوان دانشجو و به بهانه حمایت از جنبش دانشجویی دست به آشوب ابتدا در کوی دانشگاه و رفته رفته در مکان های عمومی زدند. اما ماجرا از این قرار بود که فضای فرهنگی، عرصه تاخت و تاز عده ای قلم به دست بی تعهد شده بود که در واقع در پازل دشمن نقش بازی میکردند و هشدار های رهبر و مراجع عظام تقلید را نادیده گرفته بودند. یکی از علل تشدید این حوادث روزنامه ها بودند که به این امر دامن میزدند. به طوری که روزنامه خرداد تیتر روز خود را این گونه انتخاب کرده بود:(( کوی دانشگاه به خاک و خون کشیده شد)).
مفسررادیو بی بی سی در تمجید از فضایی که مطبوعات ایران فراهم کرده بودند اینگونه موضع گرفت که ما باید سرافراز باشیم که پرچم داران جامعه ی مدنی ایران یعنی نشریات نشراط، صبح امروز، خرداد، همشهری و ایران، مرکز قدرت را نشانه رفته اند و با زیر سؤال بردن مشروعیت ومقبولیت نظام اسلامی چالشی جدی فراروی حاکمان اسلامی گشوده اند. تمام این عوامل دست به دست یکدیگر داد تا آتش غائله کوی شعله ورتربماند. دراین شرایط نیروی انتظامی که مسؤول حفظ نظم و امنیت جامعه است، وقتی با عدم توجه و سکوت ویزرکشور _موسوی لاری_ روبه رو میشود موفق به اخذ دستور از جانب او نشده و ناچارا وارد ماجرا میشود. با ورود نیروی انتظامی به غائله ی کوی دانشگاه این گروه ها که به دنبال چنین فرصتی بودند زمینه را برای ملتهب کردن فضا فراهم دیدند. دراین جوسیاسی و فضای احساسی با انتشار اخبار کذبی مبنی بر کشته شدن دانشجویان توسط نیروی انتظامی و حزب الهی، مردم را به واکنش واداشتند و این حادثه تا جایی پیش رفت که وزیر اطلاعات دولت خاتمی گناه این حادثه را به گردن حزب الهی ها انداخت.
هر چند که تلاش شد سیاه نمایی از نیروی های حزب اللهی در اذهان عمومی ایجاد شود و درماجرای کوی دانشگاه نیروهای بسیجی را در موضع انفعال قرار دهند، اما واقعیت این است که نیروهای حزب اللهی در موضع ضعف قرار نگرفتند و در آن موقعیت حساس با درک صحیحی از وظایف خود وارد صحنه شدند به طوریکه رهبر فرزانه انقلاب در سخنرانی خود که فرمودند: فرزندان بسیجی ام باید آمادگی لازم را در خود حفظ کنند و با حضور در صحنه ای که حضورآنان لازم است دشمنان زبون را سرکوب کنند در این امر صحه گذاشت.
حوادثی که در روزهای 21،20و22 تیرماه رخ داد نمونه ای از غارت گری و ویران گری اموال عمومی و خصوصی، ضرب و شتم مردم بی گناه و نمونه ای جامعه از تقابل مستقیم با نظام بود که از داخل و خارج از کشور هدایت میشد. دراین بین افرادی حلقه های اتصال بین عناصر برانداز خارج از کشور با داخل بودند و باهدایت مهره های آشوب طلب سعی کردند مهلک ترین ضربه را بر پیکره نظام وارد کنند و آشوبگران را به سمت بیت رهبری هدایت کنند، نمونه ای که درست 10 سال بعد در فتنه 88 تکرار شد. اما این بار نیروهای جان بر کف انقلابی و بسیجی های رهبر که تا کنون هر گستاخی را دیده و دم نزده بودند این بی حرمتی آشکار را تاب نیاورده و آن غائله آمریکایی - اسرائیلی را که دست آن از آستین های افرادی که در داخل کشور بود درمی آمد، خاتمه دادند.
تا اینکه دیده بان انقلاب رهبر فرزانه با سخنان فصل الخطاب خود مشت محکمی بر دهان دشمنان نظام وارد کردند و مردم را ازحقیقت ماجرا آگاه ساختند و مردم نیز با حضور با شکوه خود در راهپیمایی 23 تیرماه به رهبری و انقلاب اسلامی لبیک گفتند و ماجرای کوی دانشگاه خاتمه یافت.
آنچه در 18 تیر شاهد آن بودیم شبه کودتایی بود که اساس نظام را نشانه رفته بود که به دنبال مجموعه ای از بی قانونیها توسط افرادی که به ظاهر سنگ قانون را به سینه میزدند رخ داد، دراین ماجر افراد مختلفی نقش داشتند که اگر آن افراد در آن برهه زمانی دستگیر و مجازات میشدند 10 سال بعد قانون شکنی دیگری به نام فتنه 88 توسط آنها رخ نمیداد.
من طرفدار روحاني نيستم ولي ميتوني در مورد گازنبر توضيح بدي؟