به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»؛ روحانی این خاطره را چنین روایت کرده است: «در ایام تاسوعا و عاشورای سال 1357 عصر حدود دو بعد از ظهر دیدم یک آقایی تلاش میکند که بلندگو را در پشت بام ساختمان باغ نوفللوشاتو نصب کند. به او گفتم این کار را نکنید، صدای بلندگو همسایهها را اذیت میکند.
هر چه گفتم، طرف زیر بار نرفت. پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند مهندس حیدری (مهندس غرضی) است. به محض اینکه بلندگو روشن شد و برای امتحان گفتند 1، 2، 3 فوری از منزل امام یک نفر با عجله آمد و گفت: امام فرمودند فورا بلندگو را قطع کنید. بعد از چند دقیقه هم حاج احمدآقا آمد و با عصبانیت گفت: چه کسی این کار را کرده؟ فورا بلندگو را بیاورید پایین!»
منبع: جام جم
پس من هم يه خاطره بگم، يه روز آقايي بود نماينده ي ايران بود در مذاکرات هسته اي، البته طرفش آدم هاي الکي نبوداااا همه اش کله گنده ها بودن، واقعا هم مذاکره مي کردااا نمي رفت اونجا بيانيه بخونه و برگرده، ولي نمي دونم چي شد يهو که به خودش اومد ديد يه قرارداد امضا کرده در حد ترکمن چاي. جالب اينه که نه اون زمان فهميد چيکار کرده نه الان. بنده خدا فکر مي کنه چرخه ي سوخت رو هم خودش تکميل کرده، ولي هرچي فکر مي کنم اسمش يادم نمياد، شما يادتون نيست کي بود؟!!!
دوست من استفاده نکردن از فکر يکي از نمونه هاي اسرافه
از فکرمون استفاده نکرديم که تصميم گرفتيم برگرديم به روزهاي پر از تحقير گذشته. البته همچنان اميدوارم که اين اتفاق نيافته و مردم هشيار ايران عزيز نذارن اون اتفاق ها دوباره رخ بده
که نقل اين داستان مصداق غيبت بود.
يکم بيشتر دقت کنيد.