به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ روز سیزدهم مهر ماه سالروز هجرت امام خمینی (ره) از عراق به پاریس است اما امام خمینی پیش از این نیز به ترکیه و عراق نیز تبعید شده بودند و هجرت به پاریس سومین هجرت ایشان به شمار میآید. در این مجال نگاهی داریم به سه هجرت یا سه تبعید امام خمینی به کشورهای ترکیه، عراق و فرانسه.
دلیل تبعید امام (ره) به ترکیه
کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنی بر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیأت دولت تصویب کرد. چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت. به طوری که در 4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: «... دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد ...».
رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوهای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود میدید و آن تبعید امام بود. در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حملهور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند.
حضرت امام در تاریخ 13 آبان ماه 1343، از ایران به ترکیه تبعید شد و در اصل به هجرتی ناخواسته تن داد و در شهر بورسای ترکیه به مدت یازده ماه تحت نظر مأموران ساواک رژیم شاه و مأموران امنیتی ترکیه زندگی کرد. ایشان چند ماه اول به تنهایی سپس با تبعید فرزندش حاج آقا مصطفی، به همراه ایشان ضمن مطالعه و تألیف، به تحقیق و مطالعه تاریخ و فرهنگ ترکیه و بازدید از آن پرداخت.
راضی نیستم کسی برای آزادی من وساطت کند
اولین خبری است که ایشان پس از ورود به آنکارا از سلامتی خود به خانوادهشان ارسال کردند تلگرافی بود که در آن خطاب به فرزندشان حاج آقا مصطفی نوشتند: «نور چشمی ... با سلامت وارد آنکارای ترکیه شدم. به هیچ وجه نگران نباشید. حالم خوب و راحت هستم». ایشان در نامههای بعدی ضمن اعلام خبر سلامتی، تذکراتی هم میدهند از جمله در نامه 23 آبان 1343 با ابلاغ سلامتی اظهار داشتند: «راضی نیستم کسی برای آزادی من نزد دستگاه جبار وساطت کند...ارزش رو زدن ندارد.» (نهضت روحانیون ایران، ج 5 و 6، ص 132 و 133).
تفریحات امام در ترکیه و حضور در نماز جمعه اهل سنت
فرصتی که این هجرت ناخواسته برای امام پیش آورد، نوشتن کتاب تحریرالوسیله بود. این کتاب در دو جلد در 11 ماه حضور امام در ترکیه تألیف شد. ایشان علاوه بر کارهای علمی در مدت اقامت در ترکیه، از استانبول و از مسجد ایاصوفیا دیدن نمود و از آن مسجد بسیار تجلیل میکرد. ایشان در قونیه به مزار مولوی رفت و از بندر ازمیر که یکی از بنادر مهم ترکیه در کنار دریای مدیترانه است دیدن کرد.
امام در بورسا به نماز جمعه [اهل سنت] هم میرفت، البته با لباس معمولی و پالتو و کلاه. مسجدی که امام به آنجا میرفت «یاشیل جامی» (مسجد سبز) نام داشت. (خاطرات آیتالله خلخالی، ج 1، ص 137). بالطبع این دیدارها و شناخت ترکیه از نزدیک و آشنایی با حکومت لائیک و ثمرات آن بر دین و فرهنگ مردم بر دیدگاههای امام تأثیرگذار بود.
گزارش مأمور ساواک از پوشش امام در ترکیه
افضلی، مأمور ساواک همراه امام در چندین گزارش از ترکیه به پوشش اجباری امام در آنجا اشاره کرده میگوید: از ساعت 5 بعدازظهر شخص مزبور با لباس نو، پالتو و بدون کلاه بنا به میل شخصی به اتفاق اینجانب و دو نفر مأمور ابتدا جهت بازدید مزار آتاتورک سپس گردش در اطراف و دیدن شهر رفتیم. روحیه وی خوب و با نوشتن الفاظ لاتین خود را سرگرم مینماید. (امام خمینی در آیینه اسناد ساواک، ج 5، ص 25).
دلایل رژیم شاه برای تبعید امام از ترکیه به عراق
پس از یازده ماه حضور اجباری امام در ترکیه، بنابر دلایلی رژیم شاه تصمیم میگیرد محل تبعید امام را تغییر دهد. برخی از این دلایل عبارت بود از: فشارهای مداوم جامعه مذهبی و حوزههای علمیه داخل و خارج و تلاشها و تظاهرات دانشجویان مسلمان خارج کشور برای آزادی امام، تلاش رژیم شاه برای عادی جلوه دادن اوضاع و اقتدار و ثبات خویش به منظور جلب حمایت بیشتر امریکا، مشکلات امنیتی و روانی دولت ترکیه و افزایش فشارهای داخلی جامعه مذهبی ترکیه و از همه مهمتر تصور رژیم شاه از اینکه فضای ساکت و سیاستستیزِ آن ایام در حوزه نجف و وضعیت رژیم حاکم بر بغداد خود مانعی بزرگ برای محدود نمودن فعالیتهای امام خمینی خواهد بود.
امام خمینی پس از ورود به بغداد برای زیارت مرقد ائمه اطهار (ع) به شهرهای کاظمین، سامرا و کربلا شتافت و یک هفته بعد به محل اصلی اقامت خود یعنی نجف عزیمت کرد. استقبال پر شور طلاب و مردم از ایشان در شهرهای مذکور، خود بیانگر آن بود که برخلاف تصور رژیم شاه پیام نهضت 15 خرداد در عراق و نجف نیز هوادارانی یافته است.
واکنش امام در برابر حکام عراق
گفتگوی کوتاه امام با نماینده اعزامی عبدالسلام عارف، رئیسجمهور عراق، و رد پیشنهاد مصاحبه رادیو ـ تلویزیونی از سوی امام، از همان آغاز ثابت کرد که او شخصیتی نیست تا اصالت مبارزۀ الهی خویش را وجه المصالحه رژیمهای حاکم بر بغداد و تهران قرار دهد. این مشی استوار در تمام دوران اقامت امام در عراق باقی بود و از این جهت نیز امام خمینی یکی از نادر رهبران سیاسی جهان است که در اوج مشکلات و فشارها نیز حاضر به وارد شدن در زد و بندهای سیاسی معمول و مصالحه بر سر آرمانهای خویش نشد.
کافی بود تا در زمانی که تنشهای شدید بین دو رژیم ایران و عراق بروز میکرد، حضرت امام کوچکترین چراغ سبزی نشان دهد تا انواع امکانات را برای مبارزه با شاه در اختیار بگیرد، اما نه تنها امام خمینی چنین نکرد بلکه درست در همین مواقع بود که ایشان در دو جبهه مبارزه میکرد و در چند مرحله تا مرز رویارویی و قیام علیه حکام بغداد نیز پیش رفت.
سالهایی که امام از آنها به تلخی یاد کرد
دوران اقامت طولانی و سیزده ساله امام خمینی در نجف در شرایطی آغاز شد که هرچند در ظاهر فشارها و محدودیتهای مستقیم در حد ایران و ترکیه وجود نداشت اما مخالفتها و کارشکنیها و زخمزبانها نه از جبهه دشمن رویارو بلکه از ناحیه روحانینمایان و دنیاخواهانِ مخفیشده در لباس دین آنچنان گسترده و آزاردهنده بود که امام با همه صبر و بردباری معروفش بارها از سختی شرایط مبارزه در این سالها به تلخی تمام یاد کرده است.
حضرت امام از همان بدو ورود به نجف، با نخستین سخنرانی خود فعالیتهای سیاسی و روشنگرانهاش را خطاب به ملت ایران آغاز نمود. از طرفی با توجه به فضای باز سیاسی عراق نسبت به ترکیه و وجود حالت رقابتی بین رژیم عراق با رژیم شاه و حضور حضرت امام در آنجا، مبارزین و انقلابیون ایران از نقاط مختلف به عراق عزیمت کردند و نجف کانونی برای مبارزات ضد رژیم گردید.
اخراج امام از عراق
هدف اصلی رژیم شاه از تبعید حضرت امام، دور نگهداشتن ایشان از مردم و تحتالشعاع قرار دادن ایشان در حوزه نجف اشرف بود. اما اوجگیری نهضت و رهبری بلامنازع امام موجب شد تا رژیم شاه مجددا به فکر محدود کردن امام باشد. به همین دلیل با عادیسازی روابط خود با رژیم بعث عراق، رسماً درخواست کرد که دولت عراق فعالیتهای امام را محدود نماید. دولت عراق توسط نیروهای امنیتی خود منزل امام را محاصره و رفت و آمدها را محدود و کنترل کرد.
در نهایت سیزده سال پس از ورود حضرت امام به عراق و اقامت در نجف اشرف، با فشار دولت بعثی عراق و محدود کردن فعالیتهای سیاسی، ایشان تصمیم گرفت عراق را ترک نماید. حضرت امام به همراه فرزندشان حاج سید احمد آقا خمینی و چند تن از نزدیکان و یاران روز 12 مهر، امام خمینی نجف را به قصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیری کرد. دولت کویت پس از ساعتها معطلی اجازه ورود نداد. امام و همراهان ناگزیر به بصره باز گشتند.
پیام امام به مردم در توضیح هجرت خود به پاریس
قبلًا صحبت از هجرت امام به لبنان و یا سوریه بود اما اجازه ورود از سوی مقامات سوری و یا امکان فعالیت سیاسی در آنجا مشخص نبود. امام پس از مشورت با فرزندشان (حجتالاسلام حاج سیداحمد خمینی) تصمیم به هجرت به پاریس گرفت. ایشان به هنگام هجرت به پاریس در پیامی به ملت ایران، دلایل این هجرت را چنین بیان نمودند: «اکنون که من به ناچار باید ترک جوار امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را نمایم و در کشورهای اسلامی دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم که مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستید، باز نمیبینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه، ممانعت نمودهاند، به سوی فرانسه پرواز میکنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست؛ عمل به تکلیف الهی مطرح است. مصالح عالیه اسلام و مسلمین مطرح است. ما و شما، امروز که نهضت اسلامی به مرتبه حساسی رسیده است، مسؤول هستیم. اسلام از ما انتظار دارد».
واکنش امام به ممنوعیت فعالیت سیاسی خود در فرانسه
در روز 14 مهر ایشان وارد پاریس شدند و دو روز بعد در منزل یکی از ایرانیان در نوفل لوشاتو (حومه پاریس) مستقر شدند. مأمورین کاخ الیزه نظر رئیس جمهور فرانسه را مبنی بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسی به امام ابلاغ کردند. ایشان نیز در واکنشی تند تصریح کرده بودند: «ما فکر میکردیم که اینجا مثل عراق نیست. من هر کجا بروم حرفم را میزنم. من از فرودگاهی به فرودگاه دیگر و از شهری به شهر دیگر سفر میکنم تا به دنیا اعلام کنم که تمام ظالمان دنیا دستشان را در دست یکدیگر گذاشتهاند تا مردم جهان صدای ما مظلومان را نشنوند. ولی من صدای مردم دلیر ایران را به دنیا خواهم رساند. من به دنیا خواهم گفت که در ایران چه میگذرد».
ژیسکاردستن، رئیس جمهور وقت فرانسه در خاطرات خویش نوشته است که دستور اخراج امام از فرانسه را صادر کرده بود ولی در آخرین لحظهها نمایندگان سیاسی شاه که در آن روزها در نهایت درماندگی قرار داشت، خطر واکنش تند و غیرقابل کنترل مردم را گوشزد کرده و در مورد عواقب آن در ایران و اروپا از خود سلب مسئولیت کرده بودند.
در مدت اقامت چهار ماهه امام در پاریس، نوفل لوشاتو مهمترین مرکز خبرى جهان بود و مصاحبههاى متعدد و دیدارهاى مختلف امام دیدگاههاى ایشان را در زمینه حکومت اسلامى و هدفهاى آتى نهضت براى جهانیان بازگو مى کرد. به این ترتیب، جمع بیشترى از مردم جهان با اندیشه و قیام ایشان آشنا شدند و از همین جا بود که بحرانىترین دوران نهضت را در ایران رهبرى کرد. امام (ره) تا روز 12 بهمن در نوفللوشاتو حضور داشتند و با فرار شاه و پیروزی انقلاب به ایران بازگشتند.
منابع:
1. پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران
2. سایت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
3. مرکز اسناد انقلاب اسلامی