گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»؛ این روزها غم بزرگی بر سینه خانواده ورزش نشسته است. انتشاز خبر مفقودی سه کوهنورد جوان کشورمان در برودپیک، دوازدهمین قله مرتفع جهان مطلبی نیست که بتوان نسبت به آن بی تفاوت بود و به راحتی از کنار آن گذشت.
در نخستین روز انتشار این خبر همه امیدوار بودند که گروه های امداد و نجات بزودی آنها را بیابند و آنها بار دیگر به آغوش ملت و مادران خود بازگردند، اما با طلوع هر صبح امیدها کمتر و کمتر شد.
برودت هوا در ارتفاع 7500 متری، نداشتن مواد غذایی و آب و در ادامه ناتوانی در راه رفتن کار را برای آنها مشکل تر می کرد و امیدها را ناامیدتر.
تمام این داستان تلخ پس از پیروزی شیرین آغاز شد؛ 25 تیر ماه بود که آیدین بزرگی، مجتبی جراحی و پویا کیوان پرچم ایران را بر دوازدهمین قله مرتفع جهان برافراشتند و رویای گشایش مسیر ایران بر فراز برودپیک را محقق کردند.
آنها در میان سکوت خبری، رویای خود را به واقعیت تبدیل کردند تا اشک شوق بر گونه همه دوستداران این تیم بنشیند، اما این شادی تنها دو روز دوام داشت و در 27 تیر ماه بود که آیدین بزرگی از نزدیکی گردنه برودپیک با کیومرث بابازاده تماس گرفت و گفت که چادرشان پاره شده، حال یکی از اعضای تیم هم خراب است و نیاز به آب و غذا و کمک برای پایین آمدن دارند.
بابازاده بلافاصله تلاش ها را برای رساندن کمک به تیم آغاز کرد و مقداری آب و غذا هم به کمپ سوم رساندند و از آیدین خواست تا مختصات «جی. پی. اس» محل استقرار خود را پیامک کند تا فردا نیروی کمکی به آنها برسد.
در این زمان با کوهنوردان سوئیسی و آمریکایی و نمایندگان شرکت ATP صحبت شد و یک فراخوان برای کمک به تیم ایرانی برودپیک ارسال گردید و به باربران ارتفاع، در ازای مشارکت در کار جستجو و نجات، قول پاداش مالی خوب داده شد.
روز دوم: 28 تیر ماه
در ساعت 6 صبح بود که آیدین تماس گرفت و گفت مانند سابق زمینگیر شده اند و قادر به حرکت نیستند و دو ساعت بعد دو نفر باربر پاکستانی که نیمه شب از کمپ برای امداد حرکت کرده بودند در منطقه ای بالاتر از کمپ سوم در حال تراورس به طرف گردنه برودپیک و محدوده حضور تیم برودپیک حاضر شدند.
ساعت 9 صبح یک تیم دو نفره از کوهنوردان سوئیسی که نیمه شب از کمپ اصلی کی 2 برای امداد حرکت کرده بودند نزدیک کمپ 1 رسیده و اعلام کردند که قصد ادامه صعود دارند؛ ساعت 9:30 نیز سرپرست تیم سوئیسی اعلام کرد که تیم های دیگری تشکیل شده و قصد دارند به دنبال تیم نخست به بالا صعود کنند.
با وجود این تلاش ها ساعت 10 صبح آیدین مجدداً تماس گرفت و وضعیت شان را بحرانی اعلام کرد.
ساعت 13 در تماسی که با کمپ اصلی برودپیک برقرار شد، مشخص شد که باربرهای ارتفاع پس از تلاشی ناموفق برای رسیدن به گردنه، متاسفانه به کمپ سوم مراجعت کرده اند و همچنین تیم سوئیسی در تلاش برای رسیدن به کمپ دوم است.
تلاش ها برای نجات این سه کوهنورد همچنان ادامه داشت، اما هیچ خبر و تماسی از سوی آیدین گرفته نشد.
روز سوم، 29 تیر ماه؛ آخرین تماس آیدین
ضمن اینکه کماکان جستجوی دو باربر ارتفاع پاکستانی در حدود موقعیت گردنه ادامه داشت، به دلیل اتمام شارژ بی سیم، تماس با آیدین امکان پذیرنبود، اما در حدود ساعت 13:30 دو مرحله تماس تلفنی با آیدین بزرگی برقرار شد.
آنچه از صحبت های نامنظم و پراکنده وی به نظر می رسید، جز وضعیت نامناسب جسمانی و مشکلات ناشی از اقامت طولانی در ارتفاع نبود؛ مکالمه ای که کمک به یافتن نامبرده و یا اطلاع از وضعیت جسمانی همراهان وی (پویا کیوان و مجتبی جراهی) را امکان پذیر نکرد.
ساعت 19:30 آیدین زنگ زد و تقاضای کمک کرد؛ طی این تماس مشخص شد وی تغییر محل داده؛ او ارتفاع را 3500 متر اعلام کرد که اشتباه بود، اما سایر مشخصات با عکس ها و نقشه های منطقه مطابقت داشت؛ از آن زمان تماسی از آیدین دریافت نشد و مشخصات جغرافیایی تلفن وی نیز معلوم نگردید.
به نظر می رسید آیدین همان مسیر را که اشتباه پایین رفته بود و دوباره به سمت بالا برگشته و به تنهایی پایین می رود؛ گویی او به بالای سر یک دیواره مهیب رسیده است.
در این شرایط سعی شد از طریق موبایل آیدین مشخصات جغرافیایی «جی. پی. اس» به وسیله مقامات دولتی پیدا شود و هلی کوپتری که بتواند کوهنوردان را از بیس کمپ کی 2 به بیس کمپ برودپیک حمل کند، آماده پرواز شد.
روز چهارم؛30 تیر ماه
ساعت 8:25 صبح Thomas Lammle کوهنورد و راهنمای معروف آلمانی که در عملیات تجسس آرتور هایزر در گاشربروم شرکت داشت، توسط هلی کوپتر در کمپ اصلی برودپیک پیاده شد.
در برودپیک هلی کوپتر فقط در محدوده بیس کمپ توان نشست و برخاست داشت و رامین اعلام کرد که شاید بتواند توماس را به همراه چند کوهنورد دیگر در همین ساعت به بالا اعزام کند.
هلی کوپتر در چند پرواز تا حد ممکن از منطقه حادثه عکاسی کرد و توماس در این پروازها حضور داشت؛ پس از بازگشت هلی کوپتر به کمپ اصلی، رامین شجاعی با کمک برهمنی و چند نفر دیگر عکس ها را بررسی کردند.
افشین سعدی در کمپ 3 برودپیک با آب و غذا مستقر بود و رامین شجاعی در کمپ اصلی K2 مشغول مذاکره با کوهنوردان خارجی.
با بدست آوردن GPS تلفن ماهواره ای مشخص شد که تیم گردنه مابین قله اصلی و فرعی را با گردنه اصلی بین کمپ سوم و قله فرعی اشتباه گرفته و خود را در موقعیت خطرناکی قرار داده است.
روز پنجم، 31 تیر ماه
آیدین از ساعت 19:30شنبه، 29/4/92 دیگر تماسی نگرفت، در حالی که شرکت ATP جهت پرواز بالگرد در آمادگی کامل بود.
کوهنوردان مستقر در کمپ اصلی برودپیک و K2 بعد از دیدن محل آخرین اسکان بچه ها که از تلفن ماهواره ای آنها بدست آمد به علت دشواری مسیر، امداد را خارج از توان خود برآورد کردند.
روز ششم؛ 1 مرداد ماه
در روز ششم ناامیدی برای یافتن بچه ها بیش از بیش شد و در شرایطی که آیدین تماسی نداشت کمتر کسی به زنده بودن آنها امیدوار بود.
در این میان صحبت هایی مبنی خالی شدن بیس کمپ برودپیک از تیم های خارجی مطرح شد که نشان از قطع امید برای یافتن آنها بود.
در تمام روز تماس با شرکت ATP برقرار بود و چند باربر و دو فروند هلی کوپتر آماده عملیات بودند؛ این در حالی بود که باربران قادر به انجام کار فنی در ارتفاع بیش از 7000 متر نبودند.
روز هفتم، 2 مرداد ماه؛ پایان تلخ یک شروع شیرین
امروز ماس لامبل آخرین نظر خود را اعلام کرد تا تیر خلاص را زده باشد؛ وی گفت: «امروز من آخرین کنفرانس مطبوعاتی را داشتم و در آن نظراتم را بیان کنم. من کاملاً اطمینان دارم که به علت ارتفاع بالا و از دست دادن آب بدن (dehydration) هیچ کدام از این سه نفر دیگر زنده نیستند.
نظر دیگر من این است که به دلیل اینکه آنها جای بسیار دور از مسیر نرمال و در ارتفاعی حداقل 7500 متری قرار دارند هیچ شانسی برای پایین آوردنشان وجود ندارد. هلیکوپتر تنها می تواند نفرات را از ارتفاع 5800 متری به پایین بیاورد و هر چیزی که بالاتر از این ارتفاع باشد باید بوسیله انسان حمل گردد. در گذشته عملیاتی برای پایین آوردن افراد از این ارتفاع انجام شده، ولی از روی مسیر نرمال بوده است. برای ما دو محل وجود دارد که امکان دارد اجساد در آنجا باشد:
الف) محلی که آخرین تماس تلفنی ماهواره ای از آن صورت گرفته است
ب) نقطه زرد رنگ مشخص شده در عکس
هر دو نقطه در ارتفاع بالای 7500 متری و 500 متر زیر قله و خارج از مسیر نرمال هستند. هیچ شانسی برای پایین آوردن ایشان وجود ندارد! من بعنوان یک کوهنورد اعتقاد راسخ دارم که هیچ کدام از این سه نفر راضی نبوده اند که کسی برای پایین آوردن اجسادشان جان خود را به خطر بیندازد. آنها عاشق کوهستان بودند پس چرا نگذاریم در جایی که این قدر دوست داشتند در آرامش بمانند. دو نفر باربر ارتفاع پرچم ایران را در بالای قله اصلی پیدا کرده اند.
بنابراین مسیر ایرانیان به روی قله برودپیک به طور کامل و موفقیت آمیز توسط این سه کوهنورد صعود شده است. بنه ظر می رسد که آنها از روی قله سنگی یال اشتباه را پایین آمده اند.»
شاید باور این حقیقت برای همه ما سخت باشد و وقتی به چهره مادران آنها فکر می کنیم اشک از چشمانمان روانه شود، اما باید قبول کنیم که آنها در مسیر جان خود را از دست داده اند و به لیلا اسفندیاری، مهدی عمیدی و اوراز پیوسته اند.
آیدین، مجتبی و پویا، قله را در سفری بی بازگشت فتح کردند و برگی تازه در کوهنوردی ایران گشودند. آنها امروز آرام و بی صدا در بالای برودپیک خفته اند و خانواده هایی چشم انتظار آنها به قله خیره مانده اند.
آیدین بزرگی قبل از سفر درددل نامهای مینویسد و از رفیقش میخواهد پس از اعزام آن را منتشر کند. آیدین مینویسد: «این ماییم، دوباره اینجاییم. با هم هستیم، ولی تنهاییم. اینجاییم نه از برای خودخواهی، نه از برای خودنمایی، اینجاییم از سر عشق، اینجاییم از سر شور، از سر غرور. اینجاییم از برای رشد، از برای اوج، از سر جنون، اینجاییم برای پایان، پایان یک آغاز، پایانی که آغازی بلند پروازانه تر را نوید دهد.»