به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، شاید یکی از فواید رعایت حجاب، «حفظ وحدت اجتماعی» باشد، اما علت و ضرورت رعایت حجاب این نیست و یا دست کم همهٔ علت این نیست.
از حکمتهای اجتماعی حجاب (مانند سایر احکام اجتماعی اسلام)، صیانت از «حقوق فردی و اجتماعی» است و باید دقت نمود که همهٔ حقوق فردی و اجتماعی، اعتباری نیستند که در ملّتی حقوق قلمداد گردند و در ملّت یا جامعهی دیگری حقوق تلقی نگردند. بلکه حقوق عقلی و فطری اختصاص به جامعهٔ خاصی ندارد.
الف - بد حجابی، نمایش عمومی و رایگان جاذبههای جنسی است که به گواهی فطرت، عقل، شعور، منطق، علم و مطالعات انسانشناسی، جامعهشناسی، رفتارشناسی، جرمشناسی و …، سبب تحقیر شخص، تخریب فرهنگ، ایجاد ناهنجاریهای متفاوت رفتاری، به مخاطره افتادن امنیت روانی و جانی شخص و جامعه، گسترش انحرافات متعدد در شئون مختلف و در نهایت انحطاط میگردد و زمینه را برای حاکمیت بیشتر «نظام سلطه» فراهم میسازد. چه سلطهٔ نفس و شهوات نفسانی بر مملکت وجود و چه سلطهٔ طواغیت بیرونی بر کشور و جامعه.
هم چنین نقش بدحجابی را نباید فقط در تحریک جنسی افراد خلاصه نمود [که آن نیز ظلم و تعدّی به حقوق است] و عواقب تحریک جنسی عمومی را نیز نباید کوچک شمرد. بلکه نقش آن در نظام سلطه چنان است که از یک سو جهان غربِ مدعیِ تمدن، دموکراسی و حقوق بشر با آن به شدت مقابله میکند و از سوی دیگر رییس جمهور امریکا به عنوان یک ابر قدرت متخاصم، در دستورالعملها تاکتیکیاش برای مقابله با ثبات و داوم نظام جمهوری اسلامی ایران، رواج بدحجابی (با تأکید بر مینیژوپ) را در ردیف سایر تاکتیکهای سیاسی، تبلیغاتی، نظامی، اقتصادی و …، بر میشمرد.
پس، نمیتوان گفت: اگر آنها با حجاب مخالفند، مانیز با بدحجابی مخالفیم، پس چرا آنان را محکوم میکنیم؟! آنچه ما محکوم میکنیم، مطابق عقل، فطرت بشری و حقوق فردی و اجتماعی است و آنچه آنان محکوم میکنند، محکومیت ارزشها و محکومیت «سلامت و امنیت» است.
ب - نباید گمان شود که واقعاً استکبار جهانی، همه مشکلاتش حل شده و اکنون نگران شهوت جنسی ما و چگونگی ارضای آن مانده است! آیا این سرمایهگذاری کلان حکومتهای جبار برای رواج به اصطلاح سکس آزاد، همجنسبازی، شهوترانی با حیوانات … [که از افتخارات عملکرد اوباما نیز محسوب میگردد]، به خاطر نگرانی از چگونگی و میزان شهوترانی ملت امریکا، اروپا و دیگر ملل است؟!
به طور قطع اگر «مرگ» ما به خاطر منافعشان، به واسطه جنگهای سرد و انواع سلاحهای شیمیایی و کشتار جمعی و نسل کشی و بچه کشی برایشان مهم نیست، چگونگی و میزان تحریک و ارضای شهوات ما نیز برای آنان مهم نمیباشد، پس اهداف بالاتر و دیگری را دنبال میکنند و ما نیز به خاطر ممانعت از تحقق همان اهداف، بر اسلام و مسلمانی تأکید داشته و باید همّت بگماریم.
آیا همین مخالف شدید با موضوع حجاب در کشور ما و زیر سؤال بردن نظام جمهوری اسلامی ایران به خاطر تأکید بر رعایت حجاب، یک موضع سیاسی با اهداف سیاسی نیست؟!
ج - نکتهٔ قابل توجه دیگر آنکه در مقایسهٔ سیاستها و عملکردها، نباید فقط شکل فیزیکی آنها مورد مطالعه قرار گیرد، بلکه ارادهها، اهداف و مقاصد شرط و اصل است. در یک جنگ، هر دو طرف سلاح به دست گرفته و با طرف مقابل میجنگند، میکشند و کشته میشوند، هم در دستان شمر و خولی شمشیر هست و هم در دستان امام حسین و حضرت عباس علیهماالسلام، آیا میتوان گفت: اگر اینها در این جنگ مُحق هستند، آنها هم هستند، چون هر دو میجنگند؟! یا آنکه باید مقاصد و اهداف را در نظر گرفت و حق را ملاک و محک قرار داد؟
آیا میتوان گفت: اگر امریکا با ما دشمنی دارد، ما نیز با امریکا دشمنی داریم، پس هر دو برابریم، پس چرا مواضع امریکا محکوم میکنیم؟!
آیا میشود گفت: اگر رژیم اشغالگر و جلاد صهیونیستی و حکومت جعلی اسرائیل، با فلسطینیها میجنگد، آنها نیز متقابلاً با از تجاوزگر میجنگند، پس چه فرقی دارند؟!
منبع: شبهه