به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اخیرا سریالی از یکی از شبکههای سیما پخش شد که قصد نقد آن و سایر سریالها را ندارم؛ به جز بیارتباط بودن آنها با ماه مبارک رمضان که عرض کردهام...
اما در دل داستان آن سریال، ماجرای «انتخاب همسرِ» یک دختر خانم جوان، نقد شد و خیلی جدی به مخاطب پیامی اخلاقی داده شد که «یک دختر خانم معتاد به شیشه، با خانوادهای گسیخته و نابسامان و پدری خلافکار» نباید با یک پسر خلافکار ازدواج کند؛ بگو خب!
اما پیام دیگر سریال مذکور این بود که «یک خانم معلمِ متدین، فرهنگی و عاقل با خانوادهای خوب و بسامان و پدری با مرام و پهلوان و برادری غیرتی» هیچ اشکالی ندارد که با یک مرد خلافکار ازدواج کند! بگو خب...
حالا باید پرسید جوانها در موقعیتهای مشابه، برای تصمیم گیری در قبال ازدواج با عشقشان! خودشان را جای کدام گزینه قرار میدهند؟ «دخترِ بد با خواستگار بد» یا «دختر خوب و خواستگار بد»؟
شاید به بهانهٔ این سریال ذکر سه نکته مهم مرتبط به انتخاب همسر و ازدواج، ضروری به نظر میرسد:
1. دخترم؛ پسرم؛
آیا یک دختر خوب و مومن و سربه راه، باید ازدواج کند تا قربانی شود؟! زخم روی زخم بخورد و صبوری کند؟!
دخترم! تو ازدواج نمیکنی که قربانی شوی، زخم بخوری و منتظر زخمهای بعدی باشی، -اشاره به دیالوگهای خانم خوبه- نباید در مرحله انتخاب همسر و قبل از عقد! ترحم کنی، نباید تصمیمت این باشد که نقش پدر یا مادر را برای شوهر آیندهات ایفا کنی.
دخترم؛ پسرم؛
ازدواج؛ مددکاری نیست!
ازدواج؛ روان درمانی نیست!
ازدواج؛ ایفای نقش پدر و مادر برای خواستگار نیست!
ازدواج؛ ترحم کردن و اعانه دادن نیست!
ازدواج؛ هدفش آرامش است؛ آرامش دو نفر! نه فدا شدن و نابودی تو برای آرامش دیگری!
ازدواج؛ راهی است به سوی کمال؛ کمال ایمان و اخلاق نه آغازی به سمت مشکلات و تباهی.
ازدواج و تشکیل خانواده و ایفای نقش والد برای فرزندانت به جا و مقدس است نه برای همسرت.
ازدواج و عشق ورزی و فداکاری برای همسرت و خانوادهات مقدس است و ستودنی -خدای مهربان روزی همه شما کند- بله این عشق و فداکاری مقدس است اما نه با نقشه قبلی او؛ با این زبان حال: با من ازدواج کن فدام شو.
2. «انتخاب آگاهانه» و دور از هیجانات تنها راه درست و قابل اطمینان برای رسیدن به یک «ازدواج موفق و زندگی عاشقانه» است.
اگر کسی به قصد رسیدن به ازدواج موفق و عاشقانه، از راه انتخاب آگاهانه و خردمندانه حرکت کند و خدای نکرده به هر علتی قبل یا بعد از ازدواج، متحمل رنجی شود، در پیشگاه خدا معذور و مغفور است ان شاءالله و الا هم کامش تلخ شده و هم باید به خدای متعال بابت تلخ کامیهایش پاسخ دهد. (این به یک توضیح کوتاه نیاز دارد: اگر کسی جوری ازدواج کند که از پیش برایش معلوم باشد و یا عقلاء به او تذکر دهند که این ازدواج و زناشویی، پر دردسر و دردسر آفرین است؛ بابت اعصاب خوردیها و هر رنج و مشقتی که به خود و یا همسرش و دیگران تحمیل کند، باید پاسخگوی خدا باشد. چرا که جسم و روح ما امانتی الهی است در دست ما و کسی حق ندارد به خودش ظلم کند و موجبات غم و غصه خودش را فراهم کند. البته آدمی مادامی که زنده است میتواند بابت ظلمها و خطاهایش و تمام گناهانش از طریق توبه و استغفار با خدا در دنیا تسویه حساب کند. انّه هو الغفور الرحیم)
چقدر خوب است هر کسی، در مواقع خاص و حساس زندگی خود مثلا قبل از تصمیمهای مهم؛ خلوتی کند و یا با یک مشاور خردمند، انتخابها و آرزوهایش را بررسی و تحلیل کند. خصوصا با توجه به «تاریخ تولید» آنها؛ شاید زمانی که آرزو کرده، یا تصمیم گرفته و یا انتخاب کرده، آن انتخاب؛ کودکانه و یا خشم گینانه و یا ناآگاهانه و... خلاصه تحت تاثیر هیجان بوده، ولی خودش میتواند از سر شعور و آگاهی «تاریخ انقضاء» آن را تعیین کند چون بعضی از آرزوها، هدفها و انتخابهای «تاریخ گذشته» حتما خطرشان از مصرف شیر و شکلات «تاریخ گذشته» بیشتر است!
3. وقتی فرد بزرگتر میشود حتی اگر تحصیلاتش را ادامه ندهد، تجربیاتش بیشتر میشود، موقعیت اجتماعی او و نظام پسندهایش نیز تغییر میکند و... معمولا افراد بعد از دوران جوانی باید بتوانند عشق و نفرت را شناسایی و کنترل کنند و به این باور نادرست ادامه ندهند که «عشق اول» بهترین و کاملترین عشق است. «هیچ چی عشق اول نمیشه!»
اگر کسی پذیرفت که عشق اول اشتباه بوده، نباید خودش را سرزنش کند و نباید دوباره آن اشتباه را تکرار کند! در چنین شرایطی نباید با عشق اول خاطره بازی کرد.
اساسا اگر ازدواجی غلط بوده و یک طرف یا دو طرف به هم ظلم کردهاند و کینه به دل گرفتهاند؛ نباید «رفتار اسلامی و پسندیدهٔ عفو و گذشت» را، با تکرار آن اشتباه و خطا و «ازدواج مجدد» اشتباه گرفت. عفو کن ولی خطا را تکرار نکن! عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.
اشتباهی که شاید در برخی داستانهای مکتوب یا نمایشها ستوده شود و تکرار مجدد یک اشتباه، به غلط «فداکاری» و ایثار جلوه داده میشود و به سادگی! تعقل، درایت و تجربه فرد عاقل در داستان، نادیده گرفته میشود و تحت تاثیر درام این غفلت معمولا به چشم نمیآید.
منبع: سایت شهاب مرادی
خيلي تحليل دقيق و ريزبينانه اي است.
از ايشان ممنونم
کاملا منطبق با روانشناسي نظام ارزش گذاري ذهني
واقعا سپاسگزارم حاج آقا كه به فكر ما جوونا هستيد و پيامدهاي بد سريالها را به ما گوشزد ميكنيد كه ما هوشيار باشيم.