به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، از بین رفتن عاطفه میان زن و شوهر تاثیرات بسیار منفی و ویرانگری در زندگی مشترک زوجین می گذارد. از بین رفتن احساس عشق و مهربانی و عاطفه موجب مرگ عاطفی می شود.
رعایت نکردن موازین اخلاقی: از مهم ترین زمینه های ایجاد کدورت و از بین رفتن علاقه میان زن و شوهر، رعایت نکردن اخلاق اسلامی و انسانی در زندگی است. رفتارهایی از قبیل: توهین و بی حرمتی به یکدیگر، تندی، بد ربانی، پرخاشگری، کینه توزی، طعنه، و کنایه زدن و نداشتن روحیه عفو و گذشت و...
در مقابل، رعایت اخلاق، خوش زبانی، و احترام متقابل، علاقه زن ومرد را به یکدیگر افزایش می دهد.
جر وبحث مداوم نیز زمینه کاهش محبت میان زن و شوهر، بگو مگوهای مداوم در مورد مساله مختلف و شاید بهتر باشد گفت: چیز های بی ارزش و بیهوده است، که در آخر هم به تفاهم و نتیجه مشخصی هم نمی رسند.
عدم انعطاف پذیری
عدم انعطاف پذیری نسبت به مسائلی که در زندگی با آن روبرو هستیم. مثلا اگر تعصب روی روش و سلیقه های خود داشته باشیم. و به علاقه ها، سلیقه ها و شیوه های زندگی همسرمان، مکرراً انتقاد کنیم یا از آن بدتر ، اهانت کرده یا مسخره بگیریم.
امام هادی (علیه السلام) می فرمایند: گفتگوهای خصوصمت آمیز، دوستی های دیرین را از بین می برد و پیوند های محکم را زایل می کند و کم ترین نکته موجود در این جدال ها آن است که هر یک از طرفین می خواهد بر دیگری غلبه کند واین خود، مایه ی اصلی افتراق وجدایی است. پس زن و شوهر باید بدانند که جر و بحث بیهوده به هیچ وجه در زندگی آنها اثر خوبی نخواهد گذاشت و آرامش و نشاط زندگی را خواهد گرفت.
در مرگ روابط عاطفی زندگی زناشویی، چهار مرحله وجود دارد که کارشناسان خانواده به این صورت تقسیمبندی میکنند: مخالفت، رنجش و عصبانیت، عدم پذیرش یا طرد و سرکوبی.
مخالفت
در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله به کرات اتفاق میافتد زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است. اگر مخالفتهای کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید، این مخالفتهای کوچک جمع شده و کمکم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل میشود.
رنجش و عصبانیت
در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت میکنید و فرد مقابل هم عکسالعمل نشان میدهد و شما را مورد حمله قرار میدهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بیربطی دعوای بزرگی راه میافتد علت آن را باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستجو کنید. اگر رنجش و عصبانیت، مدام تکرار شود شما در مقام جلوگیری از آن، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم میگذارید.
عدم پذیرش و طرد
بعد از یک دعوای مفصل، در را به هم میکوبید و از منزل خارج میشوید. شما در منزل و زیر یک سقف هستید ولی به یکدیگر بیاعتنایی میکنید و یکدیگر را مورد بیتوجهی قرار میدهید. در واقع طرف مقابل را هم از دیده و هم از دل بیرون میکنید. بیشتر جداییها و طلاقها در این مرحله اتفاق میافتد. این دوره بحرانی ترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاشهای عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترکشان میباشد.
سرکوب
سرکوبی نوعی احساس کرخی و بیحسی است. شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمیکنید اما در مقابل، بهای بزرگی میپردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درک نخواهید کرد. آنچه این مرحله را فاجعهآمیز میکند نوع رابطهای است که بین زوجین وجود دارد. به این ترتیب که همه چیز خوب و مرتب به نظر میرسد و طرفین به ظاهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند اما در واقع بسیاری از استعدادها و مهارتهای عاطفی خود را فراموش کردهاند و به یک جسد ماشینی و متحرک تبدیل شدهاند که زندگی محدود و بیطراوتی را دنبال میکند.
داریم از هم دور میشویم!
زمانی که روابط عاطفی مناسبی در میان زن و شوهر وجود داشته باشد خانواده با آرامش بیشتری به فعالیت خود ادامه میدهد و در انجام امور بیرون از خانه نیز موفقتر عمل میکنند. زن وشوهری که ذهن و رفتار یکدیگر را درک کنند، روابط عاطفی مثبتی هم با یکدیگر برقرار میکنند. روانشناسان تنها راهحل این مسأله را داشتن هوش عاطفی زن و شوهر در خانواده میدانند و میگویند: «هوش عاطفی مجموعهای از مهارتها و شاخصها برای شناخت احساس خود، کنترل احساس خود، شناخت احساس دیگران و تنظیم روابط با دیگران است که در خانواده جایگاه بسیار بالایی دارد.»
هشدار رئیس انجمن جامعهشناسان
رییس انجمن جامعهشناسان ایران با انتقاد از اینکه اعضای خانواده در کشور ما بیشترین وقت خود را در محیط خانه صرف تماشای تلویزیون و استفاده از وسایلی همچون رایانه و تلفن میکنند، گفت: «نتایج آخرین تحقیقات و بررسیها نشان داده است که در خانوادههای ایرانی، افراد به طور متوسط روزانه شش ساعت از وقت خود را به تماشای تلویزیون اختصاص میدهند.»
دکتر معیدفر گفت: «در سالهای اخیر با ورود وسایل جدید ارتباطی این وضعیت دامنه وسیعتری پیدا کرده است و تاسف بارتر اینکه بگوییم در برخی خانهها به جای یک تلویزیون، دو تا سه تلویزیون وجود دارد و هریک از اعضای خانواده ترجیح میدهند جدای از یکدیگر به تماشای برنامههای مورد علاقه خود بنشینند.»
در واقع مسایل مختلف در خانوادهها باعث شده است تا فرصت تعامل و گفتگو بین اعضای خانواده کاهش یابد. متاسفانه ماشینی شدن زندگیها و بروز مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی مانع از انسجام بین اعضای خانواده شده است و میان پدر و مادر و فرزندان در برخی خانوادهها فاصله عاطفی زیادی ایجاد شده که این امر امکان تبادل نظر و ایجاد همدلی را بین اعضای خانواده به حداقل رسانده است.
منبع: جام