به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، امیر انتظام، عباس که از یاران نزدیک بازرگان و سخنگوی دولت موقت بود. شاخصترین فردی است که به دنبال افشای اسناد لانه جاسوسی متهم، محاکمه و به حبس ابد محکومشد. وی پس از دوم خرداد سال 1376، به دلایل انسان دوستانه از زندان آزاد شد. و از آن زمان هم خود، هم طرفدارانش تحرکاتی را برای بیگناه جلوه دادن خود آغاز کردند. به عنوان مثال، خود امیرانتظام مدعی شد که اسناد لانه جاسوسی همه جعلی هستند و برای مخدوش کردن چهرهی ملیون، از سوی دانشجویان و آمریکاییان جعلشدهاند.
وی تأکید کرد که همه ارتباط هایش با سفارت آمریکا، از طرف نهضت آزادی و دولت موقت بوده و ماهیت جاسوسی نداشته است. اما در مقابل، اسناد لانه جاسوسی نشان میدهد که عباس امیرانتظام از اوایل دهه 1960 میلادی (1340 هجری شمسی)، یعنی هفده سال پیش از پیروزی انقلاباسلامی، با مأمور سیا به نام «جرج کیو» با اسم مستعار «آدلسیک» همکاری داشتهاست. در آن زمان، سیا برای امیرانتظام از کد مستعار «اس. دی پلاد» استفاده میکردهاست و به منظور حفاظت از او، از ذکر نام اصلی وی خودداری میشده است.در اسناد به دست آمده، به جزئیات تماسهای دههی 1960 میلادی امیرانتظام با سیا اشارهاینمیشود، لیکن گویا این ارتباط مدتها قطع بود تا آنکه در سال 1357 ه. ش، امیرانتظام دوباره تماسهای خود را با آمریکاییها از سر میگیرد.
وی در 19 دیماه 1357، در ملاقات با کارشناس سیاسی سفارت آمریکا ـ از قولنهضت آزادی ـ میگوید که با دولت بختیار مقابله و رقابت نخواهد شد. از امیرانتظام دراین سند، به عنوان منبع جدید نهضت آزادی ـ که باید قویاً محفوظ بماند ـ یاد میشود. تماس و اطلاعرسانیهای امیرانتظام با آمریکاییها ادامه پیدا میکند و وی بعد از پیروزی انقلاب در مذاکرات خود، نظرات جالبی را ابراز کرده است که به هیچ وجه از نماینده سیاسی یک دولت نزد نماینده دولتی دیگر سر نمیزند و هر فرد آشنا به آداب دیپلماسی و کنسولی، چنین اظهار نظرهایی را خلاف عرف میداند. نمونههایی از ایناظهارات به شرح زیر است:
«امیرانتظام تمایلات دولت را برای عادی کردن روابط اعلام داشت، ولی ظاهراً از موانعی که تشکیلات موازی دولت در دولت ]نیروهای ارزشی و اصولگرا[ دراین راه پیش آورده بودند، خیلی ناراضی بود. او اضافه کرد که خودش و بقیه همکارانش در دولت، امید پیشرفت روابط بین دو کشور را دارند. من ]مأمورسفارت[ جواب دادم که ما حداکثر سعی خویش را خواهیم نمود که با توجه به اینکه اختلاف عمدهای در خط مشی نداریم، جریان را عادی کنیم.»
امیرانتظام در همین سند، هنگامی که با این سؤال مواجه میشود که چرا برایخدمت در پست سفارت به سوئد میرود، چنین پاسخ میدهد:
«این برای ما سادهتراست تا با یکدیگر در استکهلم صحبت کنیم!»
جالب آنکه وی در ادامه، از حضورمردم انقلابی ایران در صحنه، ابراز نارضایتی کرد و گفت: «فکر میکردیم که بیشتر از چند ماه به طول نخواهد انجامید تا مسائلمان را حلکنیم؛ ولی این مردم دخالتهایشان را ادامه میدهند.»
وی همچنین در سند دیگری مهندس بازرگان را چنین توصیف میکند: «او تنها کسی است که غیر عملی بودن برنامهای که به وسیلهی عوامل مذهبیارتجاعی پیشنهاد شده است را تشخیص میدهد، چرا که آنها میخواهند زمان را هزار سال به عقب برگردانند.»
امیرانتظام چنان مورد علاقه آمریکاییها بوده است که هنگامی که به عنوان سفیر به سوئد فرستاده میشود، بروس لینگن ـ کاردار آمریکا در تهران ـ نامهای اداری ـ ولیغیررسمی ـ برای سفیر آمریکا در سوئد مینویسد و امیرانتظام را چنین توصیف میکند:
«در اینجا خیلی زیاد محصور انقلاب است، اما به سختی در روش و ظاهر، انقلابی به نظر میآید. او مدت قابل توجهی را در کشور ما گذرانده و ایالاتمتحده را بسیار خوب میشناسد و آنجا را دوست دارد. مطمئناً شما از او خوشتان خواهد آمد.»
در ادامه، سفیر آمریکا در سوئد به برقراری ارتباط با امیرانتظام و کسب اطلاع از ویتشویق میشود. بد نیست که در اینجا به یکی از اسنادی که امیرانتظام در آنها با اسم رمز خود (س.د.آهستهرو.1) مورد خطاب قرار گرفتهاست نیز اشاره کنیم. واکنش امیرانتظام درقبال شنیدن خبر حضور احتمالی شاه در آمریکا چنین گزارش شده است:
«عکسالعمل س.د.آهستهرو.1 این بود که این جریان، زحمات آن کسانی را کهخواهان گسترش روابط با آمریکا هستند، مشکلتر میکند.»
همچنین در ادامهی سند از رئیس ایستگاه سیا در پاریس چنین سؤال شدهاست:
«لطفاً به ما اطلاع دهید که آیا ستاد مرکزی هنوز از ایستگاه میخواهد که بهس.د.آهستهرو.1 بگوید که آقای کیو میخواهد هرچه زودتر او را در اروپاملاقات کند یا نه؟»
نکتهی دیگر آنکه به نظر میرسد با وجود ادعاهای اخیر امیرانتظام مبنی بر اینکه مذاکرههای وی با هماهنگی نخستوزیر دولت موقت، یا به نمایندگی از نهضت آزادیانجام داده میشده، حداقل در برخی موارد، اطلاعات مربوط در اختیار دولت موقت قرار نمیگرفته است. به عنوان مثال، در یکی از اسناد سفارت سابق آمریکا و از قولجاسوس آمریکایی چنین میخوانیم:
«شما نباید موضوع ملاقات ]با امیرانتظام[ را با یزدی و نخستوزیر در میان بگذارید. اگر این سؤال به میان آمد، شما باید از تمام مقامات رسمی که در اینجلسه شرکت خواهند کرد، آگاه شوید و بگویید که بعد از تماسهای بیشتر باواشنگتن، به آنها جواب خواهید داد.»
در یکی دیگر از اسناد، امیرانتظام با کمال عجز از یک جاسوس سیا میخواهد که به وی راه حلی برای مسأله کردستان ارائه کند. امری که باعث شگفتی جاسوس مذکورهم میشود:
«س.د.آهستهرو.1 گفت که آنها آرزو داشتند که ادلسیک (نام مستعار جاسوسسیا) پیشنهادهای سازندهای برای اینکه دولت ایران چگونه میتواند خود را ازمسأله کردها خلاص نماید داشته باشد. اگرچه باور نکردنی به نظر میرسد، اما آنچه واقعاً از ما میخواهند این است که راه حلی برای ]این[ مسأله پیدا کنیم.»
آنگونه که به نظر میرسد، پیدا کردن راه حل مشکلات داخلی یک کشور با استفادهاز نظرهای کارشناسی جاسوس سیا ـ از دید امیرانتظام ـ عملی مقبول و پسندیده درعرف دیپلماتیک محسوب میشده است! این اسناد گویای عملکرد امیرانتظام، در دوران تصدی پستهای مختلف در دولت موقت است. عباس امیرانتظام در تاریخ 29/9/1358، به اتهام جاسوسی برای سیا (سازمان جاسوسی آمریکا) دستگیر و پس از محاکمه و ارائهی اسناد و مدارک به حبسابد محکوم شد.
منبع: مشرق