به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ سومین نشست از سلسله نشستهای نیاز انسان به عرفان با عنوان بررسی عرفانهای نوظهور با حضور دکتر محمد اسدی گرمارودی مدیرگروه معارف دانشگاه صنعتی شریف و احمد حسین شریفی عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی عصر امروز در سالن جابربن حیان دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.
شریفی با اشاره به تعداد فرقههای موجود در جهان گفت: خانم مارگارد فینگر کتابی با عنوان فرقهها در میان ما نوشته و گفته ما 20 سال روی فرقههای امریکا و اروپا مطالعه و نزدیک به پنج هزار فرقه را شناسایی کردیم که اگر آسیا را هم مطالعه کنیم به حدود هفت هزار فرقه خواهد رسید، البته باید ببینم تعریف او از فرقه چیست؟ اما ارائه این تعداد حاکی از گستردگی مسئله است.
وی در مورد آمار فرقههای موجود در ایران گفت: آمار دقیقی از فرقههای ایران نداریم چون معمولان بعد از شکلگیری فرقهها و هنگامی که خلافی در آنها صورت میگیرد و پای آنها به محاکم قضایی کشیده میشود از وجود آنها مطلع میشویم، اما بنده به عنوان پژوهشگر 50 فرقه نوظهور وارداتی را در کشور میشناسم فرقههای داخلی هم فراتر از این تعداد هستند.
وی افزود: البته همه این فرقهها فعال نیستند، اما برخی از آنها خیلی جدی فعالیت میکنند کتابهای زیادی نیز از آنها در همین تهران ترجمه شده و حتی موسساتی نیز تشکل دادهاند یکی از مسئولان وزارت کشور عنوان میکرد که چهار هزار و 500 عنوان کتاب با تیراژ 200 میلیون جلد از سال 1370 تا 1389 از این فرقهها ترجمه شده و وارد بازار شده. این در حالی است که ما 45 کتاب هم در نقد اینها نداریم.
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی با بیان اینکه گاهی به این فرقهها معنویت و یا جنبشهای نوظهور دینی نیز گفته می شود اظهار داشت:ما بیشتر نام عرفان کاذب را برای اینها میپسندیم همچنان که دین کاذب هم داریم و کفر را نیز میتوان به عنوان کلید واژه نامگذاری کرد این عرفانهای میخواهند حس تعلق به ماوراء و خداجویی را به انحراف بکشانند و به همین دلیل است که این عرفانها بسیار مطرح میشوند.
وی با بیان مشخصههای عرفانهای نوظهور گفت: عرفانهای نوظهور هر تکنیکی را که باعث شادی شود، آرامشآور باشد و ما را امیدوار کند عرفان مینامند و همچنین به هر چیزی که این سه شاخص را داشته باشد معنویت میگویند این در حالی است که هدف نهایی آنها خداباوری و خداجویی نیست.
وی افزود: وقتی ما این عرفانها را نقد میکنیم نباید این تلقی وجود داشته باشد که همه این عرفانها تمام حرفهایشان دروغ است زیرا اگر باطل محض ارائه شود جز انگشتشماری آدم بیمار سراغ آنها نمیرود اینها تکهای از حق و باطل را میگیرند و آنها را به هم میآمیزند.
شریفی با اشاره به شاخصههای عرفانهای نوظهور گفت: یکی از شاخصههای این عرفانها انجام کارهای خارقالعاده است آنها به جای اینکه منطق عقلانی مکتب خود را بیان کنند همان ابتدا به شما میگویند چه چیزهای در کیف یا جیب شما وجود دارد و یا وقتی از خانه بیرون آمدی چه حرفهای بین شما و خانواده رد و بدل شده که اغلب هم درست میگویند یا اینکه روی آب راه میروند یا روی هوا پرواز میکنند که در گام اول بسیاری از افراد جذب این مسائل میشوند.
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی در اینجا چهار سوال مطرح میشود سوال اول این است که آیا انجام این کارها ممکن است یا اینکه این کارها جادوگری و یا شعبدهبازی هستند باید گفت در این زمینه شعبدبازی زیاد است اما این کارها هم شدنی است درهندوستان نیز مرتاضهای هندی از این کارهای خارقالعاده زیاد انجام میدهند سوال دوم این است که آیا انجام این کارها دلیل حقانیت این عرفانهاست برخی افراد در جامعه فکر میکنند اگر کسی کار خارقالعادهای انجام داد باید دل و دین را به او سپرد اما این کارها دلیل بر حقانیت آنها نیست چون شاخص حقانیت این است که آن کار عقلانی و متکی بر شریعت باشد.
شریفی در ادامه گفت: فردی به نام بابا کارهای خارقالعادهای انجام میداد مثلا از فشردن انگشتهایش با یکدیگر خاکی میریخت که بسیار خوشبو بود اما او مدعی بود که معاد وجود ندارد همچنین منکر نبوت بود و میگفت انبیاء فقط آدمهای خوبی بودند نه اینکه وحی به آنها برسد و شریعت داشته باشند وی همچنین خدا را امری ذهنی میدانست.
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی اظهار داشت:به عارفی گفتند فلان عارف در هوا میپرد گفت تازه مانند مگس شده است گفتند کسی طیرالارض میکنند گفت تازه مانند شیطان شده است به او گفتند پس عرفان چیست گفت مرد آن است که زن خواهد و با مردم بشیند و دمی از خدا غافل نشود. عارف اصیل آن است که زندگی طبیعی دارد اما از یاد خدا غافل نمیشود.
وی سوال سوم را اینگونه مطرح کرد که چطور میشود کسی توانایی انجام اینکارها را کسب کند و گفت این تواناییها سه منشأ اصلی دارند یکی اینکه برخی اجنه را استخدام میکنند و از این طریق این تواناییهای را به دست میآورند قرآن فرمود شیاطین به دوستانشان وحی میفرستند یعنی به آنها پیامی سریع و پنهانی میرسانند. جن و استخدام جن وجود دارد اما روح به این آسانی به ما اجازه نمیدهد که به سمت این کار برویم. این جنها نیز عموما از راههای نامشروع استخدام میشوند مثلا من فیلمی میدیم که جنگیری را دستگیر کردند که خانهای سه طبقه داشت و سه هزار قرآن را در این خانه به زنجیر کرده بود و برآیات قرآن نجاست پاشیده بود و به این وسیله طلسم و جادو میکرد.
وی دومین منشأ کسب این تواناییها را امداد ملائکهالله دانست و یادآور شد: ملائکه به انسانهای پاک کمک میکنند در سوره فصلت آمده است کسانی که بگویند پروردگار ما خداست و روی حرف خود بایستند ملائکه به آنها نازل میشوند متأسفانه مطالعات ما نسبت به این مسائل ضعیف است درحالی که حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه توصیفهای بسیار جالبی در مورد ملائکه دارد اما اطلاعات علمی ما در مورد ملائکه صفر است ولی هالیوود دهها فیلم درباره ملائکه ساخته است.
وی سومین منشأ ایجاد تواناییهای خارقالعاده را توانمندیهای روح انسان دانست و اظهار داشت: مرتاضهای هندی عموما از این صنف هستند مثلا یک مرتاض هندی میگفت 40 سال دور خود دایرهای ترسیم کردم و این دایره بیرون نیامدم و از مدفوع خود تغذیه میکردم تا توانستم این تواناییهای را کسب کنم در فرهنگ اسلامی نیز اگر به ریاضتهای شرعی درست عمل شود این تواناییهای ایجاد میشود اما گفتن آنها و نشان دادن آنها دکانداری است عارف اصیل اسلامی خود را نمیبیند و باید ما را به خدا وصل کند اصلا کسی که عرفان بخواند برای اینکه عارف شود و کارهای خارقالعاده انجام دهد مشرک است.
وی چهارمین سوال را اینگونه مطرح کرد که تفاوت اینکارها با معجزه چیست و بیان داشت: انبیاء هم کارهای خارقالعاده انجام میدادند اما 12 تفاوت بین معجزه و این کارها وجود دارد که به دو تفاوت اشاره میکنم یک تفاوت این است که کارهای خارقالعاده آموزشی است و دوره و تمرین دارد اما معجزه آموزشی نیست و اصلا دست پیامبر نیست که این کار انجام بشود یا نشود. دومین تفاوت این است که در معجزه پیامبر تحدی میکند و میگوید من اختیاری ندارم و این کار را خدا انجام میدهد شما هم اگر میتوانید مانند این کار را انجام دهید این درحالی است که حتی یک نفر از افرادی که این کارها را انجام میدهند تحدی نمیکنند.
شریفی با اشاره به شگردهای جذب مخاطب توسط عرفانهای نوظهور گفت: یکی از شگردهای این عرفانها استفاده از ابزار موسیقی است زیرا جوانها و نوجوانها به موسیقی علاقهمند هستند مثلا آنها شیطانپرستی را نوعی عرفان و معنویت میدانند و معتقدند از طریق تحریک غضب و شهوت میتوان به معنویت رسید که این تحریک از طریق موسیقی انجام میشود.
وی بیان داشت: عرفانهای کاذب برای عقل زدایی از این موسیقیها استفاده میکنند زیرا برخی از موسیقیها اراده را تضعیف میکنند سازندگان موسیقی راک اند رول میگویند ما میخواهیم اراده را از انسان بگیریم اسلام هم به این دلیل موسیقی غنایی را حرام اعلام کرده که این نوع موسیقی عقل و اراده انسان را زائل میکنند.