وقتی اسماعیل در فراق یارانش گریست!
به بهانه سالگرد شهادت سردار اسماعیل دقایقی؛
می‌گفت: «همسرم مرا برای خرید نان به خیابان فرستاد و من دیگر به خانه برنگشتم و بدون هماهنگی با او، مستقیم به این جا آمدم. همسرم هنوز در انتظار نان نشسته که برایش ببرم...
ارسال نظرات
captcha
آخرین اخبار