شاید اولین کسانی که از عدم برقراری ارتباط کارآمد میان صنعت و دانشگاه به سودهای کلان میرسند...
گروه علمی «خبرگزاری دانشجو»؛ کشورهای صنعتی در طول دو قرن گذشته در زمینه افزایش بهره وری با افزایش همکاری صنعت و دانشگاه تجربه های فراوانی بدست آورده اند که کشور ما نه تنها فاقد چنین تجاربی است؛ بلکه تحولات بومی نیز در این زمینه از سرعت کمی برخوردارند و به جز اقدامات محدودی در حوزه تقنین و حرکت های جهادی جزیره ای، حرکت سراسری و ساختارمندی در این زمینه صورت نگرفته است.
در کشور انگلیس مراکز متعددی در تلاشند تا پیوستگی میان صنعت و دانشگاه را حفظ نموده و ارتقا بخشند. یکی از این مراکز نهادی تحت عنوان Creative Skillset (توانمندان خلاق) است که به طور ویژه بر روی نواقص موجود در مسیر صنعت انگلیس مطالعه می کند. این نهاد موظف است تا با بر طرف ساختن مشکلات صنعتی با استفاده از دانش موجود، مانع بروز آسیب صنعتی به کشور شود و در این مسیر سازوکارهای قانونی تسهیل شده ای در ارتباط گیری با دانشگاه های این کشور دارد.
کشورهای فرانسه، ایتالیا، آمریکا، روسیه، کانادا، آلمان، ژاپن، چین و ... نیز هر یک مجموعه ای از ساختارهای کارآمد در مسیر توسعه دانشگاه و صنعت را تست کرده اند و امروزه در چنین بستری سخت افزارها و نرم افزارهای صنعتی شدن را به طور کامل در اختیار خود در آورده اند. در حالی که در ایران با وجود آنکه زمان زیادی از ورود دانشگاه و صنعت به کشور می گذرد اما همچنان کارکرد عمده این بخش، چیزی جز مونتاژ و واردات نیست.
هر کشوری برای رسیدن به اقتصاد بومی نیازمند یک پایگاه کامل دانش است. به طور کلی عنصر نیاز و نیازمند بودن در دانش راهبردی برای هر کشوری یک نقطه ضعف محسوب می شود. در عرصه فردی، اجتماعی و ملی هر فرد، جامعه و ملتی به همان میزان که به دیگران نیازمند باشد به همان میزان نیز از طرف آنها در معرض آسیب و فشار قرار دارد. در جامعه بین الملل امروز نیز استقلال هر کشور بر مبنای علم، تولید و اقتصاد آن کشور تعریف می شود. البته در کنار اقتصاد، گفتمان سیاسی و فرهنگی کشورها نیز تاثیر غیر قابل انکاری در استقلال آن ملت دارد اما این استقلال منهای اقتصاد بومی هرگز به ثمر نخواهد نشست.
یکی از نتایج مثبت برقراری ارتباط کارشناسی میان صنعت و دانشگاه، بالا رفتن تجربیات علمی دانشمندان و نیز افزایش کیفیت تولید محصولات و پایین آمدن هزینه های تولید بر اساس دانش های نوین است. زمانی که با به کارگیری صحیح دانش، کیفیت و قیمت محصولات داخلی بهینه سازی شود میزان رجوع بازار مصرف به تولیدات خارجی کاسته می شود و در نتیجه رونق تولید موجب رشد اقتصادی می شود. از سوی مقابل عدم بهره مندی صنایع تولیدی از دانش روز برای به روز رسانی کالا و خدماتی که ارائه می دهند موجب رجوع بیشتر بازار عرضه و تقاضا به کالا و خدمات وارداتی می شود.
شاید اولین کسانی که از عدم برقراری ارتباط کارآمد میان صنعت و دانشگاه به سودهای کلان می رسند، وارد کنندگان هستند که میزان بالا رفتن سود آنها ارتباط مستقیمی با عدم کیفیت مناسب نمونه های داخلی دارد. در عین حال اولین گروهی نیز که از این پدیده متضرر می شوند ملت ایران و تولید کنندگان داخلی خواهند بود.
تفکر وارداتی و وابسته نگه داشتن جمهوری اسلامی ایران، مربوط به دوره های استبداد قاجار و پهلوی است که همراه با دخالت استعمارگران بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد. گروه هایی نیز در زمان حال در جمهوری اسلامی ایران هنوز صاحب برخی مقام های اجرایی و رسانه ای هستند که بنیان فکری شان در این زمینه همان نگاه دوره های استبدادی است.
مشی این تفکر چنین تعریف شده است که سرمایه گذاری های کلان در بخش صنعت های راهبردی توجیه پذیر نیست و تا زمانی که ایران، اقتصاد مردمی خود را سامان نداده است نباید برای صنایع راهبردی برنامه ریزی و سرمایه گذاری نماید. در یکی از شماره های روزنامه شرق پس از روی کار آمدن دولت روحانی، گزارشی به چاپ رسید که در آن با بی فایده قلمداد نمودن صنعت فضایی، سرمایه گذاری ایران برای فرستادن انسان به فضا تخطئه شد. در حالی که صنعت هوافضا امروز به عنوان یکی از پیچیده ترین صنایع فوق پیشرفته، نقش غیر قابل انکاری در افزایش اقتدار علمی هر کشور و توسعه صنعتی میان بخش های مرتبط با این صنعت مادر را دارد.
این در حالی است که در کشورهای دیگر هزینه های عظیمی در بخش های مختلف علوم مدرن سرمایه گذاری می شود و به سرعت با پتنت کردن دانش به دست آمده در مسیر درآمدزایی و تجاری سازی حوزه مورد نظر گام برداشته می شود. روسیه با سرمایه گذاری هایی که در صنعت هوافضا (در ادامه فعالیت های شوروی) انجام داد امروزه در حوزه های مختلف علمی و تجاری این صنعت، یکی از قطب های فضایی جهان است. EDB Fakel یک شرکت پیشگام در صنعت هوافضا با تمرکز بر پیشرانه های الکتریکی است که وزن مهمی در جایگاه هوافضای روسیه دارد. این شرکت با سرمایه گذاری های فراوان در مسیر سوخت های موشکی و پیشرانه ها به عنوان مشاور و مدیر پروژه با کشورهای دیگر قرارداد همکاری امضا می کند.
عدم اطمینان صنعت به دانش دانشمندان داخلی، یکی از موانع اصلی در به کارگیری دانش بومی در صنعت و تولید است. با وجود تمام تلاش هایی که در این زمینه صورت گرفته اما همچنان قالب صنعتگران و تولید کنندگان داخلی با دانش ملی آشتی نکرده اند. این پدیده ی دو سر باخت، علاوه بر واردکنندگان داخلی، شرکت های خارجی را هم به سودهای هنگفت می رساند و نه تنها اقتصاد بیگانه با ریال های ایرانی تقویت می شود؛ بلکه در حوزه مناسبات سیاسی نیز به خاطر نیازمندی ایران به واردات، دست برتر را برای طرف های مقابل ایران به ارمغان خواهد آورد.
از این رو به طور کلی می توان آسیب های حاصل از عدم اجرایی شدن رابطه موثر میان صنعت و دانشگاه را در موارد ذیل خلاصه نمود:
1-عدم توسعه دانش محور صنایع
2-تبدیل شدن دانشگاه ها به تولید کننده صرف کادر فنی بخش صنعت
3-عدم بروز نوآوری های پیشرفته در صنایع
4-عقب ماندگی دانشگاه ها در برنامه های آموزشی و پژوهشی
با توجه به تاریخ صنعت و دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران طرح ریزی برقراری این ارتباط پس از انقلاب اسلامی شکل گرفت. پیش از انقلاب به جهت تعریف ایران به عنوان یک بازار مصرف بزرگ از جانب ابرقدرت های وقت، زمینه ای برای شکل گیری دانشگاه و صنعت مستقل وجود نداشت و طبعاً ارتباطی نیز بین آنها برقرار نبود. اما پس از انقلاب و از سال 62 به بعد اهمیت برقراری این ارتباط ضروری قلمداد شده و رفته رفته اقدامات تقنینی و اجرایی مختلف در این مسیر انجام گرفت.
با نگاهی به تاریخ صنعتی کشورهای توسعه یافته به خوبی نمایان می شود که رابطه صحیح و کارشناسی میان صنعت و دانشگاه تاثیر چشم گیری در رشد تولید ناخالص کشورها دارد. همین طور در جهت مقابل زمانی که حتی کشورهای توسعه یافته به دلایل گوناگون از جمله افزایش درامدهای حاصل از استعمار، نسبت به افزایش و به روز بودن ارتباط صنعت و دانشگاه غفلت کرده اند با نتایج رکود اقتصادی مواجه شده اند. بحران های اقتصادی آمریکا در دهه های 30 و 70 از نگاه کارشناسان ارتباط مستقیمی با همین مفهوم دارد.
عملکرد جزیره ای صنعت و دانشگاه به عبارت ساده و صریح نوعی بهره برداری از اصل سرمایه است به طوری که هیچ هدف گذاری میان مدت و بلند مدتی برای آینده آنها ترسیم نشده است. در این مدل دانشگاه تنها به سمت تحقیقات آزمایشگاهی خود در علوم پایه و ارتقای مدارج علمی اساتید و پژوهشگران می پردازد و صنعت نیز بر اساس طرح های قدیمی و پر هزینه و یا با افزایش وابستگی خود به دانش غیر بومی تنها به درامدزایی مغایر با اهداف آینده نگرانه خواهد پرداخت.
اگر چه همان طور که گفته شد گروه هایی محدود در داخل کشور که مرتبط با صنعت و دانشگاه هستند از چنین شرایطی سودهایی خواهند برد اما در صورت نگاه جامع و کلان به آینده اقتصادی کشور باید صراحتا اعلام کرد که از عدم برقراری ارتباط هدفمند میان صنعت و دانشگاه هیچ کس سودی نخواهد برد.