به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، اگر جشنواره فیلم فجر را پر سر و صداترین اتفاق سینمای ایران بدانیم، سخنی به گزاف نگفتهایم چرا که حجم وسیع انتشار اخبار از حواشی آن باعث شده است تا جشنواره فیلم فجر، از یکی دو ماه قبل از برگزاری و چندین هفته پس از اختتامیه، سوژه عموم رسانهها باشد.
اعتبار و آوازه این جشنواره اگر چه آنچنان در سایر ممالک نپیچیده است، اما مخاطبان داخلی سینما، عموماً حواشی جشنواره فجر را دنبال میکنند و بیش از اتفاقات بزرگترین جشنوارههای دنیا، اخبارش را مورد توجه قرار میدهند.
در این بین انتقادات زیادی به جشنواره وارد میشود و حتی حامیان آن نیزگاه و بیگاه بر وجود بعضی ایرادات، صحه گذاشتهاند؛ ایراداتی که سبب شده است تا بهای کمتری به محتوای فیلمها داده شود و داوری آثار، بیشتر براساس تنیکهای ساخت فیلم اعم از کارگردانی، موسیقی، بازیگری و سایر عوامل مشابه انجام شود.
متأسفانه این رویه غلط، امسال نیز در جشنواره ادامه داشت؛ رویهای که میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد.
* ضعف در جذب آثار بینالمللی
متأسفانه بخش بینالملل جشنواره فجر، عموماً یا فرمایشی برگزار شده است و یا تعطیل و نیمهتعطیل بوده.
بهیقین حضور آثار خارجی مناسب و قابل دفاع در جشنواره فجر، میتواند هم بر برد بینالمللی آن بیفزاید و جشنواره داخلی ما را به یک بِرند بینالمللی تبدیل کند، و هم میتواند بر داغ شدن رقابتها و افزایش جذابیتهای آن اثرگذار باشد.
وقتی قرار باشد در سینمایی که با ضعفهای مختلف اما شناخته شده و شایع دست و پنجه نرم میکند - منظور همین سینمای خودمان است- یک مسابقه یا رقابت داخلی انجام شود، دیگر دلیلی ندارد تا محتوا، عامل اصلی سنجش مرغوبیت فیلمها شود.
در چنین شرایطی، کوچکترین نوآوریها ولو در حد استفاده از چند فریم متفاوت و یا چند جمله خاص در یک فیلم و یا ایفای یک نقش نهچندان خاص از سوی فلان بازیگر، میتواند معیار اعطای جایزه باشد تا هم نیازی به بررسی و کنکاش میان مفاهیم بعضاً مشکلدار فیلمهایمان نداشته باشیم، هم هنرمندان عرصه سینما مجبور نباشند تا رنج پاسخگویی را تحمل کنند.
* یک حقیقت جدانشدنی به نام حاشیه
حاشیهها یکی از حقایق جداناشدنی از سینمای رایج در دنیاست. متأسفانه سینماگران ما در عرصههای مختلف از سینمای روز دنیا عقب هستند اما در عرصه حاشیهسازی، چنان موفق بودهاند که بعید بهنظر میرسد بازیگران سایر ممالک، حتی به گرد پای این عزیزان هم برسند.
با این اوصاف، کاملاً طبیعی است که جشنواره فیلم فجر که محل گردآمدن حاشیهسازان این سینماست، پر از انواع حاشیهها باشد.
متأسفانه در جشنوارهای که حشایهها بر متن پیشی بگیرد، دیگر مجال و فضایی برای پرداختن به اصل و عصاره فیلمها که همان محتوای اثر است، باقی نخواهد ماند.
* جایی برای تبلیغات و بازاریابی
اخبار منتشر شده از مراحل ساخت فیلمها و اتفاقات مراحل فیلمبرداری و تدوین و... در سراسر جهان سینما بهعنوان ابزار تبلیغات برای جذب مخاطب محسوب میشود.
در این بین سینماگران ما نیز کوشیدهاند تا ضمن عقب نماندن از قافله جهانی سینما، با تقلید از نسخه غربی که حاصل از نگاه خاص آنها به حوزه هنر است، از همه فرصتها برای بازاریابی و فروش بیشتر فیلم خود بهره بگیرند.
جشنواره فیلم فجر، امروزه در جایگاه تبلیغات و ازاریابی فیلمهای ایرانی قرار دارد. البته اینجایگاه، در حقیقت یکی از کارکردهای عموم جشنوارههای سینمایی دنیاست.
این در حالیست که در بعضی از نمونههای جشنوارههای سینمایی مانند جشنواره فیلم فجر، موضوع جذب تماشاگر، تبدیل به اولویت کار میشود و همین امر موجب توجه کمتر به محتوا و بهبود کیفی آثار خواهد شد.
* جشنواره فیلم فجر دنبال چیست؟
نمایش فیلمهایی که قرار است طی سال آینده به نمایش در بیایند و تازهترین و بعضاً داغترین تولیدات سینمای کشور محسوب میشوند، شاید اصلیترین عملکرد جشنواره فیلم فجر از نگاه مخاطبان عام آن باشد.
حک شدن این امر در ذهن مخاطبان اصلی سینما سبب شده است تا توقعی از سوی آنها برای هر چه بالاتر بردن نگاه کیفی به جشنواره وجود نداشته باشد.
اصولاً پرداختن به محتوای آثار خصوصاً در حوزه داوری، نیازمند یک نگاه جامع و و جود هدفی مشخص در ورای برگزاری جشنواره است؛ دقیقاً به همین علت است که جشنواره فیلم فجر نتوانسته است به سوی «محتوا محور» شدن پیش برود.
این مشکل باعث شده است تا جشنواره فیلم فجر، رویدادی مشابه سایر جشنوارههای جهان باشد؛ با این تفاوت که اهداف آنها (خصوصاً نمونههای غربیاش) مشخص است و اهداف جشنواره فجر نامشخص.
* یک دورهمی دوستانه برای سینماگران!
جشنواره فیلم فجر اکنون در مقام یک گردهمایی سالیانه سینماگران قرار دارد. این اجتماع صنفی که خالی از اتفاقات غیرسنمایی نیست، رفتهرفته در جایگاه سرگرمی اهالی سینما و عاشقان سینهچاک این هنر قرار گرفته است.
این جشنواره اکنون کارکردهای جالبی دارد که البته از اساسیترین کارکردهای آن است؛ گویی جشنواره فجر برگزار میشود تا تعدادی از بازیگران و عوامل تولید فیلم، فیگورهای مورد علاقه خود را جلوی دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری تمرین کنند. تعدادی از سینما دوستان و علاقهمندان به فلان چهره خاص سینما هم بتوانند عکس یادگاری و امضا از بازیگر محبوبشان بگیرند و بساط بگوبخندها و گپهای دوسانه و بعضاً هنجارشکنانه گرم شود.
طبیعی است که از چنین جشنوارهای نمیتوان انتظار داشت که حتی اگر محتوا محور هم شود، مطابق نیازهای فرهنگی جامعه رفتار کند.
* محتوای یکسان میان عموم فیلمها
اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای داخلی، یا براساس اتفاقات تکراری عاشقانه ساخته میشود، یا روایت دسته چندم از فلان فیلم مشهور است، یا سوژههای قدیمی و نخنما را تکرار میکند، یا برای ترویج غم و یأس و اندوه جلوی دوربین رفته است و یا به زور بازی گرفتن از چند بازیگر مشهور ساخته شده است؛ بازیگرانی که چهرهشان هم مثل بازیهایشان تکراری شده است وگاه تا پنج فیلم و یا بیشتر را در طول یک سال، به حضور خود میآرایند!
حال خود را جای داورهای جشنواره فیلم فجر بگذارید و بگویید آیا میتوان تفاوت خاصی میان محتوای فیلم و جهتگیری آثار قایل شد؟
* عدم ثبات در مدیریت و داوری
وقتی با تعویض وزیر ارشاد و یا دولت، اساس سیاست برگزاری جشنواره فیلم فجر عوض میشود، دیگر چگونه باید توقع داشت تا مجالی برای توجه به محتوا و جود داشته باشد؟
خصوصا اینکه در جشنواره سی و دوم برای نخستین بار دو عنوان جایزه هم از سوی دولت برای اهداء به فیلمهای مورد علاقه دولتیها درنظر گرفته شد که در آن هیچ فیلمی شایسته جایزه اعتدال دانسته نشد!
* ابتذالی که دیگر پنهان نیست
و اما داستان ابتذال در سینمای ایران (ابتذال هم به معنای تکرار مکررات و هم به معنای مسایل خاص آشکار اخلاقی در فیلمها و خارج از آن) حکایتی دیگر دارد.
قصه ابتذال در سینمای ما آنچنان ریشهدار است که در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر امسال، بازیگران و سینماگران ذوقزده، علناً از جرثومههای فساد در سینمای متعفن قبل از انقلاب نام بردند و آنها را مورد تقدیر قرار دادند و صد البته توانستند صدای کف برخی مسئولان را هم بشنوند!
این فضا بهتنهایی میتواند عرصه را برای نگاه دوراندیشانه و جهتگیری طولانی مدت در برنامهریزیها و سیاستگذاریها مسدود کند و موضوع محتوامحور شدن را به حاشیه ببرد.
* توقعی که ظاهرا بیمورد است!
و اما اگر توقع داشته باشیم که بهطوری تحولی در این جشنواره با هدف محتوا محور شدن صورت بگیرد، ره به بیراهه بردهایم؛ چرا که بدنه سینمای ما علاوه بر مشکلات فوق، معضلی بهنام «نگاه قشری و سیاسی» به عرصه هنر دارد و در این بین هرگز اجازه ورود مخالفان و منتقدان را به بدنه خود نداده و با همه توان برای ادامه راه فعلی کوشش میکنند.
منبع: فرهنگ نیوز
سلام!دمت گرم!"دور همي" رو خيلي خوب اومدي!