گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ جایگاه یک گفت وگوی علمی در سطح حوزه و دانشگاه و اساسا برپایی مناظرات علمی در قالب کرسی های آزاداندیشی به اندازه ای حایز اهمیت است که می توان چنین قلمداد کرد که بسیاری از توانایی های دانشجو در خلال برپایی همین کرسی های نقد و نظر قوام می یابد.
با این وصف، اما و با وجود تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) روند برپایی کرسیهای آزاداندیشی چندان که باید قابل قبول نیست و علی رقم برگزاری کرسی های متعدد هنوز به مرحله نظریه پردازی برگرفته از مباحث طرح شده در کرسی های آزاداندیشی نرسیده ایم، در این راستا با دکتر حسن قنبری، استاد گروه فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم به گفت وگو نشستیم.
«خبرگزاری دانشجو»- به عنوان نخستین سوال اساسا ضرورت برپایی کرسی های آزاد اندیشی چیست و فکر می کنید این کرسی ها باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
قنبری: ببینید، واقعیت این است که ما با مباحث متعددی در حوزه علوم انسانی مواجه هستیم و این مساله از گستردگی این دسته از علوم ناشی می شود. موضوع بعد این است که اساسا تولید نظریه از مواجهه و تبادل آرا و بحث و نظر ممکن خواهد شد اما با این وجود مشکلاتی در این رابطه در سطح دانشگاه وجود دارد.
برای مثال بیان نظریه و ارایه مباحث متعدد در قالب کرسی های آزاداندیشی نیازمند آن است که قدرت نقدپذیری و پذیرش نظرات دیگران را داشته باشیم. گفت وگوی در قالب کرسی آزاداندیشی چه در سطح اساتید و چه در سطح اساتید و دانشجویان مستلزم آن است که بتوانیم فارغ از هرگونه دسته بندی نظریات علمی را مطرح کنیم.
این مساله باید به صورت توامان از سوی فردی که مقاله و بحث خود را ارایه می کند لحاظ شود و هم از سوی افرادی که شنونده این مناظره هستند.
«خبرگزاری دانشجو»- به عنوان یکی از اساتید حوزه فلسفه اسلامی، تاکنون در کرسی آزاداندیش شرکت داشتید؟ در صورتی که در این کرسی ها حضور داشتید نظرتان درباره روند برپایی کرسی های آزاداندیشی چیست؟
قنبری: بله، اتفاقا چندین بار با کرسی های آزداندیشی مواجه شدم و مباحثی که ارایه می شد را دیدم، تجربه خودم رامی گویم، یکبار در کرسی آزاداندیشی در حوزه علوم انسانی شرکت داشتم، بحث حول قرائت های مختلف درباره دین بود، یادم هست مباحث خوبی ارایه شد اما میزان پذیرش نقد پایین بود، مثلا اگر من نوعی بحثی را مطرح می کردم ممکن بود با نظر فرد دیگری متفاوت باشد که البته این مساله ای طبیعی است اما متاسفانه قدرت پذیرش فکر و نظر مخالف و نقدپذیری وجود نداشت.
این مساله نه تنها در سطح آکادمیک که در سطح جامعه نیز نمود دارد. به طبع چنین روندی منتهی به تضارب آرا نمی شود. لذابه نظرم باید قدرت نقدپذیری را بالا ببریم که این امر نیاز به آموزش از همان دوران کودکی دارد.
«خبرگزاری دانشجو»- فکر می کنید چرا با وجود برپایی جلسات مناظره متعدد در سطح حوزه و دانشگاه باز هم شاهد نیستیم که فضای مناظره در سطح فضای فکر و اندیشه کشور گسترش یابد، به بیان دیگر علت اینکه مناظرات حوزه علوم انسانی در کشور ما معمولا آنچنان که باید و شاید به سرانجام نمی رسند چیست؟
قنبری: نکته ای که لازم می دانم مطرح کنم آن است که در مباحث فلسفی و دینی و بخشی از حوزه های علوم انسانی نباید انتظار اجماع داشته باشیم چون فضای تبادل و تضارب آرا است، این فضای جامعه علمی ما است که تشخیص می دهد مناظره تا چه اندازه موفقیت آمیز بوده و منجر به ارایه نظریه جدید شده است، متاسفانه علت اینکه مباحث معمولا به سرانجام نمی رسند همین مساله است که هرکس در پی به کرسی نشاندن نظر خودش است و تحمل نظریه رقیب را ندارد، لذا می بینیم که به توفیق چندانی دست نیافته ایم.
«خبرگزاری دانشجو»- ایجاد رویکرد نقدپذیری نیازمند چه بایدها و نبایدهایی است؟ آیا نباید این روند را از همان دوران کودکی به افراد جامعه آموزش دهیم؟
قنبری: قطعا، اما متاسفانه ما تازه وقتی فرد وارد جامعه می شود یادمان می آید که به او بگوییم چه کند و چه نکند، در حالی که در کشورهای دیگر با استفاده از متدهای مختلف از جمله فلسفه برای کودک که از همان کودکی به بچه ها فکر کردن و تحمل ایده و نظر مخالف را آموزش می دهند. به بیان دیگر فرهنگ شدن یعنی آموزش از همان زمان کودکی، لذا مواردی از این دست یعنی نقدپذیری و توان تفکر چالشی به نگاه تربیتی و آموزشی افراد جامعه باز می گردد.
«خبرگزاری دانشجو»- الان شرایط خاصی که در حوزه علوم انسانی حاکم است چیست؟ آیا گفت وگومحوری در این فضا وجود دارد؟
قنبری: واقعیت این است که در حوزه فلسفه گفت وگو آنچنان که باید رشد نداشته است، با اینکه این حوزه بسیار نیازمند آن است که بتواند مباحث را در خلال گفت وگو و کرسی های آزاداندیشی از صافی بگذراند. علت هم این است که تلقی ما از فلسفه به عنوان علمی که به وجود یا موجودات می پردازد محدود شده است، یعنی تکیه بر مباحث عینی و ملموس فلسفه کرده ایم و بعد فکر می کنیم فلسفه خاص گروهی از افراد است که در خلا با یکدیگر بحث می کنند و حرف های قلمبه سلمبه ای می زنند که فقط خودشان می فهمند در حالیکه چنین نیست و فلسفه دانشی پایه برای تمامی علوم محسوب می شود.
«خبرگزاری دانشجو»- آیا در سطح کلاس های خودتان و مواجهه ای که با دانشجویان تان دارید روال گفت وگو محوری حاکم است؟
قنبری: بله، مباحث خوبی مطرح می شود به ویژه اخیرا مباحث خوبی طرح می شود که امیدوارم با حمایت های لازم این رویکرد تقویت شود. به نظر من برای ارتقای سطح گفت وگومحوری و مناظره در حوزه علوم عقلی باید قائل به فضای علمی و به دور از هرگونه پیش فرض باشیم.
«خبرگزاری دانشجو»- برخی نیز عنوان می کنند که نبود فضای گفت وگو و جهش مناظره محور در دانشگاهها ناشی از دروس تکراری یا وارداتی است، نقش اساتید در این رابطه چیست؟
قنبری: ببینید، به شخصه قبول دارم که بر خی دروس تکراری است، بعضا استاد نیز دچا روزمرگی می شود، اما بحث این نیست که استاد دست به قلم نمیشود یا ترجمه نمیکند، دو مساله وجود دارد، یک مساله بعد مالی قضیه برای اساتید است چراکه کار پژوهشی هزینهبر و زمانبر است و کسی که در دانشگاه به عنوان استاد تدریس دارد به لحاظ زمانی در مضیقه است، اما این علاقه وجود دارد، به شخصه کارهای پژوهشی متعددی دارم و با علاقه آنها را پیگیری می کنم اما یک مساله ای که وجود دارد آن است که دانشجو نیز باید طالب باشد نه اینکه صرفا از استاد جزوه بخواهد، لذا شکل گیری فضای گفت وگو محوری و مناظرات در سطح رشته های علوم انسانی نیازمند آن است که بتوانیم به طور کلی و در سطح توامان اساتید و دانشجویان شرایطی ایجاد کنیم که شور علمی و انگیزه علمی مضاعف شود.