به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وی پیش از این مدیرکل محیطزیست استان تهران بوده است. هرچند اشرفیپور پس از چندین بار پرسش، حاضر نمیشود درباره «ارجحیت ریزگردها یا پارازیت» سخن بگوید اما مستقیما اشاره میکند که خانم معصومه ابتکار (به عنوان مطرحکننده موضوع پارازیت) در زمانی که سدهای کرخه و دیگر سدهای رود کارون ساخته و بهرهبرداری میشد ریاست سازمان محیطزیست را بر عهده داشت اما در آن دوران هرگز توجهی به تاثیرات منفی سدسازیها در ایجاد ریزگرد نشد، سدهایی که نهتنها 70 درصد ظرفیتشان بدون استفاده ماند بلکه تاثیر زیادی در بیابانزایی داشت.
***
جناب اشرفیپور! ایران از نظر اقلیمی در کمربند خشک دنیا قرار گرفته است و بسیاری از کشورهای خاورمیانه بویژه کشورهای همسایه ما نیز همین شرایط را دارند. در چنین شرایطی اولویت این کشورها چه باید باشد؟
در این وضعیت، مدیریت منابع آب و پوشش گیاهی بسیار مهم است، چرا که هم در کشور ما و هم در کشورهای همسایه، مناطق بیابانی زیادی وجود دارد. از سوی دیگر میانگین بارندگی در ایران، سالهای قبل 250 میلیمتر در سال بوده اما اکنون با توجه به خشکسالیهای یکدهه اخیر به کمتر از این میزان رسیده است. متاسفانه در چند دهه گذشته در مدیریت جامع منابع آب از سوی ایران و برخی کشورهای همسایه، ضعفهای زیادی وجود داشته و این موجب شده است بخش قابل توجهی از اراضی زراعی پاییندست بسیاری از رودهای مهم منطقه، خشک و لمیزرع شود. همین مناطق تبدیل به کانونهای ایجاد ریزگرد شدهاند.
درباره نقش ترکیه در ایجاد ریزگردها بگویید. گویا این کشور نیز با سدسازیهای بدون مطالعه، نقش مهمی در بروز بحران گرد و غبار داشته است.
بله! ترکیه 14 سد روی رود فرات و 8 سد هم روی دجله زده است که از مهمترین آنها میتوان به سد «آتاتورک» روی فرات و سد «ایلیسو» روی دجله اشاره کرد. اینها باعث شده قسمت قابل ملاحظهای از آب این رودخانهها پشت سدها جمع شود و بهرغم اینکه کشور ترکیه در زمان ساخت این سدها قول داده بود حقابههای پاییندست داده میشود، متاسفانه به این تعهد خود پایبند نبوده است. به عنوان مثال در حوزه رود فرات بهرغم اینکه قبلا بیش از 30 میلیارد متر مکعب آب از فرات وارد خاک سوریه میشد الان به کمتر از 10 میلیارد مترمکعب رسیده است. شبیه همین شرایط را درباره دجله شاهد هستیم. متاسفانه شرایط کشورهای عراق و سوریه به گونهای بوده است که نتوانستند موضعگیری مناسبی درباره اقدامات ترکیه داشته باشند.
در ایران چطور؟ شبیه همین سدسازیهای ترکیه را خودمان در ایران داشتهایم.
در داخل کشور ما نیز سدسازیها تاثیر قابل ملاحظهای در خشکی بیش از حد مناطق جنوبی داشته است بویژه سد کرخه و دیگر سدهایی که در دهه هفتاد روی کارون ساخته شد. یکی از آثار منفی این سدسازیها در ایران و برخی کشورهای همسایه، علاوه بر لمیزرعشدن اراضی کشاورزی، خشک شدن و کاهش قابل ملاحظه سطح تالابهای بینالنهرین است که از مهمترین آنها میتوان به هورالعظیم اشاره کرد که دو تغییر عمده داشته است. یکی قبل از دهه 1370 شمسی که حدود 2 میلیون هکتار وسعت داشته است و دیگری تا سال 1381 که به 500 هزار هکتار کاهش یافت.
همه این سدسازیها (از جمله در ایران و ترکیه) موجب شد بخش قابل توجهی از اراضی در سوریه و اراضی کشاورزی منطقه بویژه شمالغرب کشور عراق خشک و لمیزرع شوند. به طوری که از سال 1388 به بعد شاهد گستردگی زیاد دامنه انتشار ریزگردها در کشور خودمان هستیم؛ یعنی اقداماتی که دورههای قبل در حوزه سدسازی انجام شد، برخی آثار منفی و زیانبار خود را از سال 87 و 88 به بعد نشان داد.
اگر به اندازه ریزگردهایی که از سالهای 88 به بعد در کشور ما دیده شده، دقت کنید متوجه میشوید «بسیار ریز» هستند و قطر آنها عموما کمتر از دو و نیم میکرون است و البته مشخص شده که بخش زیادی از «ریزگردهای ریز» که تا تهران و حتی کریدورهای تهران- شمال نفوذ میکند مربوط به اراضی لمیزرع شمالغرب عراق است. البته کانونهای گرد و غبار دیگری نیز در منطقه داریم. مانند صحرای عربستان و یمن که گرد و غبار ناشی از این مناطق بیشتر حاشیه منطقه خلیجفارس و استانهای جنوبی و جنوبغرب کشور را تحتتاثیر قرار میدهد.
در آن زمان، رئیس سازمان محیطزیست یا بهعبارتی متولی اصلی مسائل زیستمحیطی در ایران چه کسی بود؟ چرا هیچ کارشناسی هشدار نداد سدسازی بیرویه و بدون پشتوانه مطالعاتی و پیوست زیستمحیطی، آثار سویی به جا میگذارد؟
برخی نظرات کارشناسی نیز تایید میکند میتوانستیم به جای سدسازی از گزینههای دیگری برای تامین آب شرب و کشاورزی مناطق جنوبی و جنوبغرب کشور استفاده کنیم، چرا که مطابق آمار، اکثر سدهای ما زیر 40 تا 50 درصد آبگیری شدهاند و این بدان معناست که ما در دورهای این همه از بیتالمال هزینه سدسازی کردیم اما واقعا آنچنان که باید، کارشناسی و همراه با مطالعات دقیق و کافی نبوده است.
خانم ابتکار در همان سالها که این سدسازیها انجام شده یا به بهرهبرداری رسیدند، ریاست سازمان محیطزیست را برعهده داشت و قطعا آن زمان باید مطالعات زیستمحیطی این سدها به درستی انجام میشد که متاسفانه توجهی نشد.
سدسازیها پدر طبیعت را درآورد. رودخانه یک «سیستم زنده و پویا» است. وقتی سد میزنیم و حجم قابل توجهی از آب را پشت سد نگه میداریم، این سیستم از حالت پویایی خود خارج میشود.
دولت ایران تاکنون چه اقداماتی برای مقابله با پدیده گرد و غبار انجام داده است؟ چه قدر توانستهایم کشورهای همسایه را با خود همراه کنیم تا آنها هم برای حل معضلی که گریبان منطقه را گرفته است مشارکت داشته باشند؟
جمهوری اسلامی ایران را باید پرچمدار مقابله با ریزگردها در منطقه بدانیم و اقدامات خوبی در این باره انجام داده است. از سال 1388 شاهد اقدامات عملی کشورمان برای کاهش آثار زیانبار ریزگردها هستیم. در سالهای 88 تا 91 تفاهمنامههایی بین دولتهای ایران و عراق برای مقابله با ریزگردها منعقد شد. همچنین دو نشست منطقهای در سال 89 به میزبانی کشورهای ایران و ترکیه برگزار شد که عراق، ترکیه، سوریه، ایران و قطر در آنها حضور داشتند و دبیرخانه موقت منطقهای مقابله با پدیده ریزگردها در ایران (در سازمان حفاظت محیطزیست) دایر شد.
از سوی دیگر گزارش اقدامات ایران برای مقابله با ریزگردها، در کنوانسیون بینالمللی بیابانزدایی در آرژانتین ارائه شد. با این حال کشورهای عراق و سوریه در سطح تفاهم و بررسی موضوع مشارکت خوبی داشتند اما از نظر عملی به خاطر شرایط داخلی خود هنوز نتوانستهاند اقدام فوری و موثری انجام دهند.
در سال 88، دولت آییننامهای را برای مقابله با پدیده گرد و غبار مصوب کرد. این آییننامه مهمترین اقدام و توجه قانونی به این موضوع به شمار میرود که وظایف دستگاههای مرتبط با موضوع را مشخص و آنها را درگیر این کار کرد. دو سال بعد از آن با اعمال اصلاحاتی، این آییننامه تکمیل شد و بر اساس آن دبیرخانه ملی مقابله با پدیده ریزگردها در کشور آغاز به کار کرد.
بر اساس آخرین تفاهمها بین ایران و عراق قرار شد کارشناسهای عراقی را آموزش دهیم که دو دوره آموزش آنها نیز در اهواز برگزار شد. حتی پیشطرح مقابله با پدیده گرد و غبار در کشور عراق را نیز کارشناسان ایرانی تهیه کردند.
پس از بیانات رهبر حکیم انقلاب در روز درختکاری درباره لزوم وفاق همه دستگاههای دولتی برای مقابله با ریزگردها، قطعا مسؤولیت و وظیفه دولت سنگینتر و بیشتر میشود.
درست است. بیانات مقام معظم رهبری درباره پدیده ریزگردها که در روز درختکاری به آن اشاره فرمودند باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. ایشان تاکید داشتند که حل پدیده ریزگردها وفاق تمام دستگاههای دولتی را میطلبد. بنده به عنوان کارشناس حوزه محیطزیست باید بگویم یکسری اقدامات خوب بویژه از سال 88 به بعد در کشور انجام شده است. آنچه مسلم است این است که ما باید پدیده ریزگردها را در منشأ مدیریت کنیم نه در مقصد. چرا که در مقصد قابل مدیریت نیست. منشأ، هم داخلی است و هم خارجی. بنابراین تکلیفی بر دوش دستگاههای اجرایی کشور هست که همدل باشند و با یک نقشه مهندسی مشخص، پای کار بیایند و مدیریت این معضل زیستمحیطی را سامان دهیم.
اکنون 208 نقطه بحرانی بیابانی در داخل کشور داریم که نیازمند مدیریت هستند. به عبارتی اقدام برای مالچ پاشی و تثبیت مکانیکی و بیولوژیک در این مناطق باید شدت و قوت بگیرد. همچنین به حقابههای زیستمحیطی مناطق پاییندست سدهای احداثی باید توجه ویژه شود بویژه احیای تالابها و آبگیرهای طبیعی و محلی ما نیازمند توجه است.
سه کانون بسیار مهم داریم که باید اعتبارات لازم برای آنها منظور شود. این سه عبارتند از تالاب هورالعظیم، منطقه هامون در زابل و دریاچه ارومیه. در این سه منطقه، احیا و بازسازی تالابها و انجام عملیات آبخیزداری ضرورت فوری دارد.
شرایط عراق برای مشارکت و همکاری با ایران در حذف کانونهای ایجاد گرد و غبار چگونه است؟ آیا این کشور که بهطور معمول درگیر مشکلات داخلی خود است واقعا میتواند در حل معضل ریزگردها با ایران همراه شود؟
اکنون باید در این کشور وارد فاز عملیاتی شویم. یکی از مهمترین محلهای کار این افراد میتواند همین مناطق شمالغرب عراق باشد که آسیب زیادی را به کشور ما وارد میکند. البته ایران بارها تاکید کرده است که امنیت مهندسان ما باید در عراق تامین باشد.
در کنار عراق باید با کشور عربستان هم نشستهای مدیریتی برگزار شود. سوریه هم شرایط خاص خود را دارد آنجا اصلا شرایط کار وجود ندارد. در اینگونه کشورها فعلا حفظ جان مردم در برابر خطرات تروریستی در اولویت قرار دارد نه مقابله با ریزگردها.
در ایران کدام نهاد متولی اصلی مقابله با پدیده ریزگردهاست؟
دبیرخانه ملی این موضوع در سازمان محیطزیست است و این سازمان مسؤول است که در قالب آییننامه مقابله با پدیده ریزگردها، هماهنگی لازم را بین دستگاههای مسؤول ایجاد کند. اینکه بگوییم فقط یک نهاد متولی است، درست نیست، چرا که دیگر نهادها را از پرداختن به وظیفهشان بازمیدارد. همه دستگاهها مطابق فرمایش رهبر معظم انقلاب مسؤول هستند. دستگاههایی که عضو کارگروه ملی مقابله با آلودگی هوا و پدیده ریزگردها هستند از جمله وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت نیرو، وزارت امور خارجه، وزارت راه و شهرسازی و سازمان هواشناسی کشور. تمام دستگاهها باید با هماهنگی سازمان محیطزیست وارد عمل شوند.
اخیرا مصاحبه یکی از مدیران زیستمحیطی استان خوزستان منتشر شد که در آن از حذف مالچپاشی خبر داده شده بود، چرا که به گفته آن مقام مسؤول، وزارت نفت بودجهای برای مالچپاشی در نظر نگرفته است.
مقام معظم رهبری حجت را تمام کردند. دیگر برای مردم قابل قبول نیست که یک دستگاه بودجه ندهد یا دستگاه دیگر به دنبال گلایه از دیگر دستگاهها یا بهانهتراشی باشد. مردم بعد از اتمام حجت رهبر معظم انقلاب، فقط و فقط اقدام عملی و کارشناسی از مسؤولان انتظار دارند.
چرا مسؤولان حوزه محیطزیست به ریزگردها توجه ندارند؟ به عبارتی، ریزگردها دغدغه آنها نیست. پارازیت برای آنها دغدغه است اما ریزگرد نه؛ درحالیکه حتی سازمان جهانی بهداشت نیز در گزارشهای خود از عدمتاثیر پارازیت بر سلامت میگوید.
بیتردید ریزگردها جزو اولویتهای دولت است. با این حال خواهش من این است که سلیقههای سیاسی را وارد مسائل زیستمحیطی نکنیم. شاید نگاه سیاسی من متفاوت از مسؤولان فعلی سازمان محیطزیست باشد اما این دلیل نمیشود که در اظهارنظرم از نگاه کارشناسی فاصله بگیرم و محیطزیست را با سیاست گره بزنم. مسائل زیستمحیطی با کسی تعارف ندارد و ما باید کاملا شفاف و کارشناسیشده برخورد کنیم. شرایط نامناسب زیستمحیطی، موضوع انشا نیست که بخواهیم درباره آن هرچه به ذهنمان رسید را بنویسیم و بگوییم، چرا که شرایط محیطزیستی میتواند باعث دگرگونی تمدنها و جابهجایی هنجارهای اجتماعی و اقتصادی جامعه شود. این حوزه دقیقا با حق و حقوق و زندگی و نفس کشیدن مردم مرتبط است و حق نداریم سلایق سیاسی خود را در حوزه محیطزیست دخالت دهیم اما جای تاسف دارد که بعضا شاهد این مسائل هستیم و محیطزیست فدای یک نگرش سیاسی یا شخصی میشود.
اکنون در اظهارات رئیس سازمان محیطزیست نشانی از نگرانی درباره ریزگردها نیست اما درباره پارازیتها هست.
اینکه بگوییم تا به حال توجه نشده، اشتباه است. متاسفانه گاهی میشنویم که برخی میگویند هیچ اقدامی نشده. نه! اینطور نیست و من درباره اقدامات مهم و ارزشمند دولت جمهوری اسلامی (فرقی نمیکند این دولت یا دولتهای قبل) توضیح دادم. الان هم این توجه وجود دارد. ما در سال 87 برای نخستین بار وزیر محیطزیست عراق را به همراه یک تیم کارشناسی از آن کشور به ایران آوردیم. این تیم از مناطق بیابانی ایران بازدید کرد و در نهایت، منجر به انعقاد نخستین تفاهمنامه بین ایران و عراق شد و ارتباطات دو کشور تا سالها ادامه داشت. شناسایی کانونهای ریزگرد در کشور عراق از ثمرات همین تعامل بود. بنابراین قسمت قابل توجهی از کارهای برنامهای و تفاهمات در این باره انجام شده و الان باید به اصل موضوع توجه کنیم.
یادم هست سال 87 وقتی میخواستیم موضوع ریزگرد را با برخی کشورهای همسایه مطرح کنیم آنها میگفتند این اصلا در اولویتهای ما نیست و ما اصلا به آن فکر نمیکنیم اما همان کشورها بهخاطر پافشاری و برنامهریزی دولت و مجلس ایران، پای کار آمدند و برای انعقاد تفاهم و انجام کارهای تحقیقاتی اعلام آمادگی کردند. اکنون هم قطعا دولت جمهوری اسلامی برای وارد کردن این کشورها به مرحله اقدام عملیاتی برنامهریزی خواهد کرد.
ما مشخص کردیم که در طول یک دوره 5 ساله یک میلیون هکتار از عرصههای دارای استعداد ریزگرد در عراق را مالچپاشی و تثبیت کنیم.
این دوره 5 ساله از چه زمانی آغاز شده است؟
از سال 91.
یعنی ما باید در خوشبینانهترین حالت تا سال 96 با ریزگردهایی که از عراق وارد کشورمان میشود درگیر باشیم؟
[سکوت...]
منبع: وطن امروز