به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، من و همکارانم در این ستون و این صفحه مطالب انتقادی زیادی درخصوص عملکرد صدا و سیما بخصوص در دوران مدیریت مهندس ضرغامی نوشتهایم، درباره بسیاری از اتفاقات ناصحیح در این رسانه گزارش و یادداشت و مطلب نوشتهایم، اما لازم است به مجموعه صدا و سیما به خاطر یک اتفاق مهم در این رسانه تبریک بگوییم.
این هفته مستند «فیلمی ناتمام برای دخترم سمیه» از شبکههای تلویزیون پخش شد. این فیلم در جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمده بود و همان زمان نگاه و توجه بسیاری را به خود جلب کرد، ولی کمتر کسی فکر میکرد، صدا و سیمای محتاط دوران ضرغامی، بتواند انتخابی به درستی و شجاعت پخش این مستند داشته باشد؛ اتفاقی که افتاد و البته باعث حیرت شد.
«فیلمی ناتمام برای دخترم سمیه» به کارگردانی مرتضی پایهشناس روایت مستند زندگی مردی است که به دنبال نجات دو فرزندش از اردوگاه اشرف پایگاه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) است، اما خوشبختانه فیلم برخلاف بسیاری از آثاری که معمولاً کارگردانان سیاسی ایران میسازند، کمتر شعار داده و قضاوتهای مستقیم در آن کم است، اما صدبرابر یک فیلم با نریشنهای کوبنده و شعاری، تاثیرگذار است.
اهمیت این فیلم به خاطر حضور چهرههای سیاسی، کارشناسان و استادان دانشگاه که معمولاً عصا قورت داده در برابر دوربین مینشینند و جملات شیک تحویل مخاطب میدهند نیست، بلکه به خاطر حضور آدمهایی معمولی است که اتفاقاً در دل رویدادها هستند، پیرمردی روستایی که از ایران به عراق رفته است و پشت سیم خاردارهای اردوگاه التماس میکند که پسرش را ببیند، مردی ارمنی که در زمان جنگ اسیر شده و فریب مجاهدین را خورده است، و یکی از اعضای کادر مرکزی سازمان که بعد از هشت سال زندان انفرادی معنای مخالفت با دستور مسعود رجوی درباره طلاقهای ایدئولوژیک را میفهمد.
این مستند پر است از لحظههای عجیب و تکان دهندهای که احساسات هر انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد. اهمیت این لحظهها در مستند بودن و ویرایش نشدگی آن هاست. در یکی از دیدارهای پدر با فرزندانش، پسر سرانجام به حرف میآید و با وجود اینکه سالها نقش یک رزمنده راضی از موقعیت خود را بازی کرده است در برابر پدر و خواهرش اعتراف میکند که فرماندهان بالادستی او در سازمان مجاهدین به طور مرتب در تمام این سالها به او تجاوز میکردهاند و شکایتهای او در این خصوص راه به جایی نبرده است و او برای حفظ خود تصمیم گرفته است، دیگر شبها نخوابد. پسر در هنگام برزبان آوردن این جملات دایماً دچار لکنت است و نمیتواند و نمیخواهد حرفش را با وضوح به زبان آورد و همین لکنت هاست که بر غنای حسی این لحظات در فیلم میافزاید.
«فیلمی ناتمام برای دخترم سمیه» سندی تصویری است از عملکرد فرقه فاشیستی مسعود رجوی و نشان دهنده اوج دنائت و رذالت این گروه در پیشبرد اهداف سیاسیاش. شکنجه، حبس و قتل مخالفان فکری؛ سلب تمامی آزادیها و انتخابهای شخصی، گروکشی از خانوادههای اعضا در جهت اهداف تبلیغی و نمایشی و مجموعهای از اقدامهای ضدبشری دیگر از زبان اعضای سابق و خانوادههای اعضای فعلی این سازمان بیان میشود. نکته مهم در این باره اصرار بر پخش جهانی و گسترده این فیلم است. مردم جهان باید بدانند دولتهایشان چه تروریستهای خطرناکی را از فهرست سیاه خارج کردهاند و نیز مطمئن شوند، اصرار ایران بر استرداد اعضای سازمان نفاق بیشتر از همه به سود خود آنهاست که در چنبره تصمیمات زن و شوهری دیکتاتور و دیوانه اسیر شدهاند و راهی برای فرار ندارند.
منبع: قدس