گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ علوم انسانی در هر کشور در واقع پایه و اساس ارتقا سطح درک و بینش فرهنگی، اجتماعی، سیاسی را تشکیل می دهد، از این نظر است که می بینیم مکاتب مختلف فکری شکل گرفته در طول تاریخ به ویژه در کشورهای اروپایی بر مدار این علوم می چرخد و زمام داران این ممالک از اندیشمندان این حوزه حمایت کرده اند.
با این وجود در حالی که امت اسلام و در این میان ایران بعد از اسلام متفکران بزرگی را به جامعه بشریت معرفی کرد، اما به دلایل مختلفی اندیشه آنان آنچنان که باید در میان نسل های بعد رشد نیافت و در نتیجه به نوعی اندیشه های وارداتی جایگزین آنها شد که صدمات عمیقی را بر بدنه علوم انسانی در ایران به بار آورد. در نتیجه به ویژه در طول دهه اخیر بسیاری از اندیشمندان با مبنا قرار دادن سخنان و تاکیدات مقام معظم رهبری بحث تحول علوم انسانی را ملاک کار خود قرار دادند هرچند که با وجود تمامی تلاش ها این رویکرد آنچنان که باید و شاید جایگاه خود را در میان جامعه آکادمیک علمی ایران پیدا نکرد.
در راستای بررسی جایگاه بحث تحول علوم انسانی و اساسا ماهیت این امر با حجت الاسلام سید ابراهیم میرباقری، استاد فلسفه و فقه حوزه و مدرس دانشگاه به گفت وگو پرداختیم.
«خبرگزاری دانشجو»- به عنوان اولین سوال بفرمایید علت اینکه با وجود گذشت سال ها از طرح مساله ضرورت تحول در علوم انسانی، همچنان آن طور که باید شاهد تحول اساسی بر پایه منابع اسلامی در این حوزه از دانش نیستیم، علت چیست؟
میرباقری: مهمترین علت را باید در این مساله جست وجو کرد که اساس مطالعه و به بیان دیگر فراوانی مطالعات دانشگاهی ما بر اساس منابع و آثار نویسندگان مسلمان نیست. عیب بزرگ دانشگاه ما این است که کتاب هایی که بچه های می خوانند ترجمه های اروپایی است، هرچند وقت یکبار یک نفر در اروپا حرفی می زند، مکتبی درست می کند، کلاسی در دانشگاه برای خودش راه اندازی می کند و کتاب هایی تنظیم می کند و این منابع را به دانشجویان معرفی می کند.
ببینید، کتاب های ترجمه شده در حوزه علومی چون علوم طبیعی خوب است، اما علوم انسانی مربوط به تربیت روحی و معنوی انسان است و چنین مساله ای در جامعه اسلامی چیزی نیست که برای آن نسخهای به جز نسخه اسلامی پیچیده شود.
غرب در وهله اول انسان را موجودی مادی دانسته و ساحت معنوی برای او قائل نیست. اما ما در اسلام معتقد به این هستیم که انسان روح ماورا لطبیعه دارد و بعد از مرگ زنده است و حتی این بدن در همین دنیا نیز ابزاری است برای ارتقا روح. در نگاه اسلام انسان موجودی ذوابعاد است و خداوند زمانی که انسان را خلق کرد او را خلیفه خود در زمین قرار داد.
در زمان خلقت آدم فرشتگان خطاب به خداوند گفتند آیا موجودی را خلق می کنی که در زمین فساد و جنگ به پا می کند؟ خداوند نفی نکرد، اما از روح خود در وجود آدمی دمید و در واقع سجده بر انسان بر اساس همین ارزش او بود که روح خداوند در وجودش دمیده شد. بنابراین بدن مرکزی برای تکامل روح انسان است. این چنین فکری که ریشه در شاکله دین مبین اسلام دارد به طبع سنخیتی با مکتب غربی نخواهد داشت، مکاتب غربی از هر نوع و گروهی که باشند معتقد به این مساله هستند که انسان در هر شرایطی بهترین استفاده از غرایز خود را داشته باشد.
موضوع بعد این است که با همین طرز فکر کتاب هایی از سوی متفکران غربی نوشته می شود که شاید مطابق با جامعه خودشان باشد، اما برای جامعه اسلامی کاربردی ندارند، بعد زمانی که می آیند و این کتابها را ترجمه و به خورد دانشجو می دهند نباید انتظار داشته باشیم که دانشجویی با این طرز فکر تربیت شود که علوم انسانی اسلامی برایش موضوعیت داشته باشد و نسبت به آن شأن قایل شود.
«خبرگزاری دانشجو»- مهمترین قدم در راستای تحول علوم انسانی با توجه به مواردی که اشاره کردید چیست؟
میرباقری: باید کتاب ها عوض شود و منابع جدید نوشته شود، مثلا در حوزه روان شناسی و جامعه شناسی از بن مایه اسلام بهره ببریم، البته هرگز نفی نمیکنم که دستاورد دیگران مورد مطالعه باشد به هرحال باید بدانیم که دیگران چه گفته اند، اما گفتار آنها نباید تبدیل به منبع شود، این آسیبی است که در دانشگاه ما با وجود اینکه منابع زیادی در اختیار داریم، دیده می شود.
مثلا در حوزه جامعه شناسی کتاب های «وبر» در دانشگاه های ما تدریس می شود، نوع نگاه این متفکر به انسان تفاوت صد درصدی با نگاه اسلام دارد بعد چه طور می توان سخنان او را به عنوان یک منبع درسی ارایه کرد. پس مکتب ما و حرف ما با آنها تفاوت دارد.
«خبرگزاری دانشجو»- بایدها و نبایدهای تحول علوم انسانی با توجه به آنچه که تاکنون عنوان کردید، از نگاه شما چیست؟
میرباقری: باید سایه نگاه مادی از سر علوم انسانی برداشته شود، به بیان دیگر نگرش نسبت به این علوم باید محتوا محور باشد. علوم انسانی مانند سایر علوم نیست که زودبازده باشد و انتظار داشته باشیم که محصول آن را همین امروز برداشت کنیم، علوم انسانی یعنی فکر و فکر نیازمند پرورش است. بنابراین مهمترین مساله آن است که بتوانیم حمایت از تحقیقات گستره علوم انسانی را به درجه بالایی ارتقا دهیم.
«خبرگزاری دانشجو»- به نظر شما گفتمان سازی از مسیر برگزاری کرسی های آزاداندیشی تا چه اندازه می تواند در احقاق این امر موثر باشد؟
میرباقری: قطعا موثر است، اندیشه در گرو رفت و برگشت چندباره است ، یعنی باید از سوی محققان مختلف حلاجی شود، در حال حاضر نیز موسساتی در تهران و قم چنین فعالیت هایی دارند که از جمله آنها می توان به موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اشاره داشت که تاکنون فعالیت های گسترده ای در حوزه علوم انسانی اسلامی داشته است و اتفاقا به گفتمان سازی موفقی در حوزه علوم انسانی اسلامی منجر شد.
«خبرگزاری دانشجو»- به عنوان یک پژوهشگر در راستای تحول و اسلامی سازی علوم انسانی چه پیشنهاداتی دارید؟
میرباقری: قدم اول بهروز کردن منابع دانشگاهی بر اساس منابع اسلامی است و در این راستا نباید تعلل کرد، چراکه با هر تعللی دسته ای دیگر از دانشجویان ما با همین متدها و منابع غربی تربیت می شوند و در نتیجه نگاه دانشجو نسبت به مقوله تحول در وقفه زمانی غوطهور میشود. در عین حال باید توجه کنیم که این امر با تحقیق و پژوهش ممکن است و با ضمیمه کردن چند آیه و روایت علوم انسانی فعلی اسلامی نمیشوند.