به گزارش خبرنگار آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»، برگزاری کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها یک ضرورت برای تحول علوم انسانی است؛ چراکه از ورای نقد و نظر است که می توان نظریهای جدید را تدوین کرد. بنابراین کرسیهای آزاداندیشی یک فرصت قلمداد میشود که در صورت استمرار در برگزاری میتواند به مثابه یک حرکت جریان ساز در عرصه علمی کشور به شمار آید.
در راستای بررسی وضعیت کنونی کرسی های آزاداندیشی با تقی آزاد ارمکی، استاد گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به گفتگو نشسته ایم که از نظرتان می گذرد:
«خبرگزاری دانشجو»- در بخشی از سخنان خود در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، عنوان کردید «کرسی های آزاداندیشی باید به دانشگاه ها برگردد»، حال سوال آن است که آیا در حال حاضر این چنین شرایطی بر کرسیهای آزاداندیشی حاکم نیست و اساسا چه شرایطی را در سیر برگزاری این کرسی ها مشاهده کردید که قایل به این مسأله هستید؟
آزاد: کرسی های آزاداندیشی بیش از اینکه به واسطه دانشگاهها (گروههای آموزشی) با محوریت اساتید و پژوهشگران سروسامان یابد، به واسطه حوزه مدیریتی است. وقتی حوزه اندیشه و فکر و تولید دانش از حیطه قدرت و مدیریت استاد و محقق خارج می شود هر چند که به خوبی و با کمترین هزینه هم انجام شود، نتیجه علمی نخواهد داشت. اگر این اصل و فرض را پذیرا باشیم باید جستجوگری کنیم و ببینیم که چه کسانی در مسیر توسعه فضای کرسی های آزاداندیشی در ایران می باشند.
من با اصل کار مشکلی ندارم. از ضروریات است و بایستی ما به جای اینکه به انباشت علم و اطلاعات اقدام کنیم و مواد خام را برای دیگرانی که بیشتر متعلق به فضاهای خارجی هستند و منافع غیرملی یا ضد ملی را دنبال میکنند بهره برنده از نتایج کار ما هستند، تهیه می کنیم اجتناب ورزیم. اصلی ترین راه و گام در این مسیر تحقق نظریه پردازی و ازاداندیشی در ایران است.
وقتی محققی آزاد باشد تا یافته های علمیاش را بازگو کند آنوقت نیازمند تولید اطلاعات انبوه نخواهیم بود. یک مجموعه اطلاعات برای نظریه پردازی و ازاداندیشی کافی خواهد بود. اما شواهد نشان از این دارد که کار ما وقتی که خیلی خوب باشد در حد جمع آوری داده هاست حتی پردازش داده ها را هم به دیگران موکول میکنیم.
این شروع مشکل در حوزه علم و دانش است. این است که ما بیش از اینکه تولید کننده دانش وعلم باشیم مصرف کننده ایم. همانطور که در حوزه کالاهای صنعتی مصرف کننده باقی ماندهایم در حوزه فرهنگ و علم و دانش هم مصرف کننده باقی ماندهایم. اگر خواستیم از موقعیت مصرف کننده خارج شویم و از حد تولید داده ها و اطلاعات و مواد خام برای دیگران گذر کنیم راهی به جز نظریه پردازی از طریق آزاد اندیشی نداریم.
خوب تازه رسیدهایم به بحثی که بسیار هم مفید و مهم است. آزاداندیشی راهی در نظریه پردازی اصل است. سوال این است که چگونه می شود بین آزاد اندیشی و نظریه پردازی رابطه برقرار کرد. این کار که به خودی خود صورت نمیگیرد. اولی مقدمه دومی است و دومی در توسعه اولی موثر و مهم است. وقتی که آزاداندیش بودیم انوقت است که اهل فکر و فضل می شویم و در نهایت به جای مصرف کننده ای در حوزه علم و دانش به ساحت تولید می رسیم. انتقال از ساحت و وضعیت مصرف کنندگی به تولید کنندگی اولین اقدام است. اجازه دهید تا نحوه این تبدیل شدن را معلوم کنیم.
آزاد اندیشی یعنی چه و تحت چه شرایطی محقق می شود؟ اگر آزاداندیشی به این سادگیها بود انوقت همه ادمها و کشورها و دولتها با کوچکترین اقدام ازاداندیش میشدند و هزاران اتفاق دیگر برای آنها ممکن می شد. آنها هم می توانستند در تحقق اهداف متعالی شرکت کنند. در حالی که حتی ما شاهد هستیم که بسیاری از انقلابیون منتقد به مستبدان ، بعد از انقلاب خودشان نماد استبداد و ضدیت با آزادی و ازاداندیشی می شوند.
این شواهد نشان از این دارد که تبدیل ساحت استبداد به آزاداندیشی و تبدیل ساحت آزاداندیشی به تولید علم و دانش به سادگی نیست. در این صورت ما با این سوال روبرو هستیم که اصل ماجرا چیست؟ چرا این سختی وجود دارد؟ چه عواملی در ایجاد این سختی تعیین کننده است؟ شرایط و زمینه های تعیین کننده در سختی کار کدامند؟ موانع کدامند؟ چگونه می توان از موانع گذر کرد؟ و ...
«خبرگزاری دانشجو»- از نگاه پژوهشگر و یک استاد دانشگاه، لازمه برپایی کرسیهای آزاداندیشی را در چه موارد می دانید و اساسا کرسی آزاداندیشی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
آزاد: در ایجاد کرسیهای آزاد اندیشی مجموعهای از شرایط لازم است. شرایطی که در آن سخن و فعل آزادانه جرم نباشد اولین الزام است. ما نمی توانیم از آزاداندیشی سخن بگوییم و برای ان انقدر حد و مرز و الزام ایجاد کنیم که اصل ماجرا فراموش شود. مثلا وقتی که قرار است جوانی بعد از دریافت گواهینامه رانندگی سوار ماشین شود و مسافتی را طی کند باید آزادی عمل داشته باشد در حدی که قانون رانندگی برای او تعیین کرده است.
اما اگر دیگران بسیار مهم و دوست داشتنی مانند مادر و پدر و همسر و برادر و خواهر هم به او تذکرهای مکرر بدهند همه اصول آموخته شده در رانندگی فراموش خواهد شد یا اینکه بی حاصل خواهد شد و جوان مشتاق رانندگی یا از خیر رانندگی خواهد گذشت یا اینکه دچار حادثه خواهد شد. درست است که عزیزان راننده جوان بایستی دلسوزی کنند تا جوان دچار حادثه نشود. یعنی خامی نکند.
اما اینکه به او تذکرات بسیار داده شود اموخته هایش کم اثر خواهد شد. به عبارتی او کمتر توان تصمیم گیری خواهد داشت. جریان آزاداندیشی هم همینطور است. وقتی قرار است که افراد وارد این عرصه شوند باید با کمترین خطوط قرمز روبرو شوند تا اندیشه آنها قلیان یابد و کار به پیش برود. اما وقتی قرار شد که همه حاضران در مورد اندیشه و ازاداندیشی اندیشه اظهار نظر کنند دیگر امکانی برای عمل نخواهد ماند.
در این صورت است که اولین شرط باور به ازاداندیشی است. دومین شرط ایجاد فضاهای مناسب تحقق آزاداندیشی است. سومین شرط کاهش فشار و محدودیت در این جریان است. به عبارت دیگر، کمترین الزام و اجبار در این زمینه است. چهارمین شرط هم تخصصی شدن بحث و مخاطب و فضای نقد و بررسی است. این شرط از همه شروط دیگر مهم تر است. زیرا شروط سه گانه قبلی زمینه های شکل گیری و شروع کرسی های آزاداندیشی است. و این شرط (شرط چهارم) راز و رمز بقا و استمرار جریان کرسی های ازاد اندیشی است. من به تحقق این شرط خیلی اهمیت می دهم.
«خبرگزاری دانشجو»- در این رابطه برای ملموس تر شدن مباحث مثالی را عنوان بفرمایید.
آزاد: به طور مثال وقتی قرار شد که فردی یا افرادی به طرح مباحثی خاص بپردازند که مخاطب غیر تخصصی بیابد، هیاهوی وا اسلاما و واعلما سرداده خواهد شد و جریان مخالف تفکر و اندیشه ورزی شکل خواهد گرفت. ولی وقتی که گوینده و طراح بحث و مخاطبان بحث و فضای ایجاد شده بسیار تخصصی باشد، از شکل گیری فضاهای سیاسی و عوامانه ضد اندیشه ورزی اجتناب شده و در استمرار جریان است که جریان کرسی های ازاد اندیشی نتیجه بخش خواهد شد.
اما تجربه امروز ما به گونه ای دیگر است. افرادی که بیشتر مدیر هستند از فردی که داعیه سیاسی دارد دعوت می کنند تا در موضوع نظریه پردازی و آزاد اندیشی قرار گرفته و با مخاطب عام اعم از دانشجو و کارمند و روزنامه نگار و دیگرانی که فرصت حضور داشته یا دعوت به حضور شده اند سخن می گویند.
همین وضعیت منشا عدم شکل گیری فضای فکری و اندیشه ای آزاد می شود. هر چه گفته می شود همان لحظه وارد فضای مجازی و بعد از ان وارد فضای مطبوعاتی شده و مخالف و موافق سیاسی می یابد. در حالی که قرار بود بحث های تخصصی و بسیار ضروری که مورد توجه عوام نیست به واسطه متخصصان مطرح شود و طی زمان با نقد و بررسی های مکرر به نتیجه ای مطلوب با محوریت متخصصان برسد.