به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، نياز سازمانها به حضور يا وجود افراد كارآمد، پر تلاش، سالم، علاقهمند و خلاق، همانند نياز آدمي به تغذيه مناسب است.
نيروي انساني با قابليتها و تواناييهاي بالقوه خود چنانچه به خوبي مورد توجه قرار گيرد ميتواند نقش مهم و اساسي در راستاي رسيدن به رشد و توسعه اقتصادي ايفا كند. بنابراين بايد در سازمانها زمينهاي فراهم شود كه بتوان علاوه بر جذب و نگهداري نيروي انساني، حداكثر استفاده را از تواناييها و استعدادهاي افراد كرد.
رضايت شغلي كاركنان يكي از مسائل رفتاري بسيار مهم در حوزه انساني سازمان بوده كه خود تعيينكننده بسياري ديگر از متغيرهاي سازماني است. مطالعات متعدد نشان داده است كه رضايت شغلي از عوامل مهم افزايش بهرهوري، دلسوزي كاركنان نسبت به سازمان، تعلق و دلبستگي آنان به محيط كار، افزايش كميت و كيفيت كار، برقراري روابط خوب و انساني در محل كار و بالابردن روحيه كاركنان است.
بدون شك، مديران بايد درباره رضايت يا عدم رضايت كاركنان حساسيت داشته باشند زيرا باور بر اين است كاركناني كه از كار خود رضايت شغلي دارند، در مقايسه با آنان كه احساس رضايت نميكنند، بازدهي يا توليد بيشتري دارند. همچنين رضايت شغلي بر مسائل مهمي مانند ميزان تأخير، غيبت و ترك خدمت تأثير ميگذارد.
به صورت ساده ميتوان گفت «رضايت شغلي ميزاني است كه مردم شغلشان را دوست دارند»؛ به طوري كه بعضي از مردم از كار لذت ميبرند و آن را يك بخش مهم زندگي ميدانند و برخي ديگر از كار متنفرند و آن را تنها به اين دليل انجام ميدهند كه مجبور به انجام آن هستند.
به بيان ديگر شغل فرد، چيزي بيش از كارهاي مشخصي چون كارگر يا كارمند يك اداره يا كارخانه يا رانندگي يك كاميون سنگين است. شغل فرد ايجاب ميكند كه او با همكاران، سرپرستان و رؤسا رابطهاي متقابل داشته باشد، مقررات و سياستهاي سازمان را رعايت و اجرا كند، عملكردش طبق استانداردهاي تعيينشده باشد، در شرايط كاري كه معمولاً چندان هم مطلوب نيست، كار بكند و. . . اين بدان معناست كه ارزيابي فرد درباره كارش و ابراز رضايت يا نارضايتي از آن كار، يك نتيجه كلي از مجموعهاي از اركان متفاوتي است كه درمجموع، شغل او را تشكيل ميدهد. كاركنان سازمان براي پنج عامل حقوق و دستمزد، فرصت ارتقا، ماهيت كار، خطمشيها و سياستهاي سازمان و شرايط كاري، طرز تلقيهاي خاصي دارند؛ درجه رضايت كاركنان از هريك از اين عوامل، متفاوت است؛ بهطور نمونه ممكن است فردي در مورد دريافتيهاي خود احساس عدم رضايت كند و همزمان با آن، از ساير عوامل رضايت داشته باشد.
كارهايي كه چالشگر هستند
افراد، مشاغل يا پستهايي را ترجيح ميدهند كه بتوانند با توجه به فرصتهايي كه در آنجا پيشميآيد، از توانايي در مهارتهاي خود استفاده كنند و درنهايت، استعدادهاي خود را آزادانه بروز دهند. اين ويژگي شغلي را «چالشگري» مينامند. كارهايي كه چالشگر نباشد، موجب كسالت فرد ميشود. از سوي ديگر، اگر چالشگري شغلي بسيار زياد باشد، موجب خواهد شد كه كارگر يا كارمند، مستأصل شود و احساس سرخوردگي، ناكامي و شكست به او دست دهد؛ بنابراين اگر كار از نظر چالشگري، حالت افراط و تفريط نداشته باشد، شاديآفرين و رضايتبخش ميشود.
برابري حقوق و مزايا
مطابق اين عامل، اگر ميزان حقوق و مزايا معقول و عادلانه باشد، رضايت شغلي بهبار خواهد آمد زيرا افراد دوستدارند سيستم پرداخت و سياست ارتقا، عادلانه و بدون ابهام و مطابق با انتظاراتشان باشد. بسياري از افراد، آگاهانه و از روي ميل ميپذيرند كه پول كمتري بگيرند اما در جايي كار كنند كه مطابق ميلشان باشد يا در جاهايي كه احساس ميكنند تبعيض كمتر است اما رمز اصلي در راه مرتبطساختن ميزان حقوق با رضايت شغلي، در كل مبلغي كه شخص دريافت ميكند نهفته نيست، بلكه اين امر در گرو پنداشت، برداشت يا دركي است كه فرد از رعايت انصاف و عدالت در سازمان دارد؛ يعني كاركنان دوستدارند كه سازمان در عمل و اجراي سياستهاي مربوط به حقوق، پاداش و ارتقاي آنان، عدل و انصاف را رعايت نمايد؛ بنابراين كسانيكه چنين بينديشند كه سياست حقوق و مزايا و ارتقاي سازمان بر پايه عدل و انصاف گذاشته شده، رضايت شغلي بيشتري خواهند داشت.
شرايط مناسب كاري
نتايج تحقيقات نشان ميدهد كه كاركنان، محيطي را ترجيح ميدهند كه خالي از خطر و بدون ناراحتي باشد؛ بنابراين مقدار نور، سر و صدا و ساير عوامل محيطي نبايد به حد افراطي كم يا زياد باشد.
همكاران مساعد
از نظر بيشتر كاركنان، محيط كار بايد نيازهاي اجتماعي فرد را تأمين كند؛ بنابراين جاي شگفتي نيست كه داشتن همكاران صميمي و يكدل، موجب افزايش رضايت شغلي شود. همچنين بررسيها نشان داده كه اگر رئيس يك واحد از نظر كاركنان صميمي باشد، افراد را درك كند، به عملكرد خوب پاداش نيكو بدهد، به نظرها و ديدگاههاي كاركنان احترام بگذارد و درنهايت، به افراد توجه كند، رضايت شغلي افزايش خواهد يافت.
پيامدهاي رضايت شغلي بر عملكرد
پيامدهاي رضايت شغلي فقط به درون سازمان محدود نميشود، بلكه بر مشتريان نيز تأثير ميگذارد. كاركنان شاد، موجب شادي مشتريان ميشوند. حتي در بيمارستان، پزشكان و پرستاران راضي، موجب شادي بيماران ميشوند. در بازاريابي نيز تحقيقات نشان داده كه رضايت كاركنان در رضايت مشتريان و سودآوري شركت مؤثر است، حتي وفاداري مشتري و ادراك مشتري از كيفيت و ارزش خدمات نيز از رضايت شغلي كاركنان تأثير ميپذيرد. رضايت شغلي، موجب ايجاد احساسات و خلقيات مثبت در فرد ميشود؛ بنابراين در تعامل با مشتري، دوستانه و با ابراز احساسات مثبت برخورد ميكند و اين امر موجب ايجاد احساسات مثبت در مشتري ميشود؛ بهطور كلي وقتي مشتريان با كارمند شاد و خوشبرخورد مواجه ميشوند، به سازمان وفادار ميمانند.
منبع : روزنامه جوان