گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، در ماههای اخیر و بهویژه بعد از اعلام وصول طرح استیضاح وزیر علوم از سوی هیأت رئیسه مجلس، همسو با رسانههای معاند نظام و انقلاب اسلامی، جوسازیها و فشارها از سوی رسانههای اصلاحطلب برای زیر سؤال بردن هدف اصلی استیضاح وزیر علوم و سیاسی جلوه دادن آن شدت بیشتری یافته است و وزیر علوم و دوستان وزارتی ایشان چنین القاء میکنند که دلیل اصلی طراحان استیضاح، پیگیری پرونده بورسشدگان در دولت قبلی است و در این مدت به جای اینکه به سؤالات استیضاحکنندگان پاسخ قانع کنندهای بدهند، سعی کردهاند با فضاسازی و جوسازی رسانهای و تهدید نمایندگان مجلس به افشای اسامی بورس شدگان به اصطلاح غیر قانونی، آنها را وادار به پس گرفتن طرح استیضاح کنند.
اما مطابق آنچه که در متن استیضاح نامه وزیر علوم آمده است، دلایل اصلی نمایندگانی که طرح استیضاح وزیر علوم را امضاء کردهاند، منصوب کردن عناصر دارای سابقه مشخص فتنه ۸۸ در مسئولیتهای مهم ستادی وزارتخانه و عزل اشخاص عالم، متعهد و مدبر از برخی دانشگاهها و منصوب کردن برخی افراد افراطی و تند به ویژه در مسئولیتهای میانی دانشگاهها، عدم پذیرش پذیرفته شدگان قانونی بورسیههای تحصیلات تکمیلی و متاسفانه ارایه پذیرش مجوز افراد رد صلاحیت شده در این دورهها علیرغم تاکید مراجع ذیصلاح و قانونی در کشور و بازگرداندن برخی اساتید اخراج شده توسط هیاتهای رسیدگی به تخلفات یا مراجع ذیربط دانشگاهها، اعزام گروههای سیاسی بعضا دارای سوابق تندرو در قالب کارشناسان، ارزیابی عملکرد روسای دانشگاهها که زمینه ایجاد تنش را در دانشگاهها فراهم کرده و تغییر شیوه انتخاب روسای دانشگاهها بر خلاف رویه جاری شورای عالی انقلاب فرهنگ و خلاف دستور صریح ریاست محترم جمهوری است و عدم مواجهه درست با تحرکات سیاسی ضد نظام و برخی عناصر در دانشگاهها و میدان دادن به برخی نشریات دارای رویکرد ضد دینی و گرایشات شدیداً قومی و تجزیه طلبانه در محیطهای دانشگاهی و احیای برخی تشکلهای افراطی و آشوب طلب میباشد.
وزیر محترم علوم در این چند مدت که موضوع استیضاح وی مطرح شده است، به جای اینکه توضیح و پاسخ قانع کنندهای در رابطه با دلایل فوق برای استیضاح خود ارائه بدهند، سعی نمودهاند از پاسخ دادن به این موضوع طفره رفته و دلیل اصلی استیضاخ را پیگیری پرونده بورس شدگان و به اصطلاح تخلفات صورت گرفته در فرایند بورس در دولت قبلی معرفی نمایند.
هر چند ممکن است افرادی در فرایند بورس غیر قانونی پذیرش شده باشند و یا از قضا ممکن است در بین بورس شدگان افرادی هم باشند که پدران آنها در آن برهه زمانی مسئولیت دولتی داشتهاند. اما اینکه چون پدران بعضی از بورس شدگان دارای سمت و مقام بودهاند، دلیل و حجت بر این نمیشود که در بورس شدن آنها تخلف صورت گرفته است و به این بهانه، ادعا کرد که ۳۰۰۰ نفر غیر قانونی بورس شدهاند و این ادعا را به همه بورس شدگان تعمیم داد. خیلی از افراد بورس شده در رشتههای محتلف، شاید بزرگترین منصب والدین آنها یا اقوام درجه یک، درجه ۲، سسببی و نسبی آنها این باشد که کارمند عادی دولت هستند یا اصلاً هیچگونه مسئولیت و مشاغل دولتی ندارند. چرا وزارت علوم سعی دارد با این قضیه نگاهها به بورس را سیاسی جلوه دهند؟
آیا همه ۵۱ نماینده محترم مجلس شورای اسلامی که طرح استیضاح وزیر علوم را امضاء نمودهاند، فرزندانشان جزو بورس شدگان بودهاند که همفکران وزارتی و دانشگاهی ایشان با چنین قاطعیت اعلام میدارند که دلیل اصلی و پنهان نمایندگان برای استیضاح وزیر علوم، پیگیری پرونده بورس شدگان در دولت قبلی است (که به فرض وجود چنین امری نیز نمیتوان ادعا نمود که تخلف صورت گرفته است و دلیل اصلی استیضاح این موضوع است). آیا این تهمت و توهین به شعور نمایندگان محترم مجلس امضاء کننده این طرح نیست؟
به فرض اینکه اگر تخلفی هم صورت گرفته باشد، آیا لازم نیست این موضوع از طریق نهادهای نظارتی و مسئول پیگیری شود. بنابراین، پیشنهاد میشود که مسئولان محترم قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی وارد عمل شوند و وضعیت بورس را در دولتهای مختلف بررسی نمایند تا واقعیتها روشن گردد و اگر تخلفی هم صورت گرفته بود، با آنها برخورد شود.
ایشان در خصوص اینکه چرا آقای میلی منفرد را با اینکه مجلس محترم شورای اسلامی به ایشان رای عدم اعتماد داده بود، به عنوان معاون آموزشی خود منصوب نموده است و اینکه با چه ادلهای آقای توفیقی را در حالی که سابقه ایشان در دوران فتنه سال ۱۳۸۸ معلوم و مشخص است به عنوان مشاور ارشد خود نصب نموده است، هنوز دلیل و پاسخ قانع کنندهای ارائه نداده است. آیا این انتصابها دهن کجی به رای و تصمیم نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نبوده است؟
وقتی که آقای توفیقی در زمان حضور خود در وزارت علوم به عنوان سرپرست، بزرگترین چالش اصلی وزارتخانه و نظام آموزش عالی کشور را جایگاه و سیاستهای شورای عالی انقلاب فرهنگی میداند، آیا مشاورههای ایشان به وزیر علوم در نسبت شورای عالی انقلاب فرهنگی که به مثابه قرارگاه فرهنگی کشور و یکی از نهادهای اصلی سیاستگذار در حوزه آموزش عالی است، میتواند مستقل از مبانی فکری و اندیشهای وی باشد؟ آیا شخصی که چنین دیدگاهی به شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد، میتواند در عمل پایبند به اصول و آرمانهای نظام در حوزه آموزش عالی باشد؟ وزیر محترم علوم حتماً یک قرابتها و اشتراکات نظری خاصی بین دیدگاه خود و آقای توفیقی یافتهاند که چنین سعی بر استفاده ایشان تحت هر عنوانی ولو تحت عنوان مشاور ارشد خود دارند.
اصولاً وقتی که طراح اصلی برنامهها و سیاستهای وزارت علوم، آقای توفیقی است و در یکی از جلسات وزارتخانه (در روز بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی (آقای فرجی دانا) برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس) هم تأکید میکنند که اینکه بنده وزیر باشم یا فرجی دانا باشد، فرقی در اصل موضوع ایجاد نخواهد کرد. بلکه موضوع اصلی اجرایی نمودن برنامههایی است که برای وزارت علوم و دانشگاهها طراحی شده است. آیا بای این وضعیت، آقای فرجی دانا به عنوان وزیر علوم میتواند مستقل از نظرات مشاور ارشد خود عمل نماید و تصمیمات لازم را بگیرد؟!
آقای فرجی دانا و همکاران وزارتی و دانشگاهی ایشان به جای اینکه این روزها به دنبال جوسازی و تهدید نمایندگان طراح استیضاح باشند، بهتر است در فرصت باقی مانده تا روز استیضاح به دنبال دفاع از عملکرد خود و پاسخ قانع کننده به دلایل اصلی مطرح شده از سوی آنها باشد و گرنه جریان سازی و پاسخ به موضوعی که سؤالی برای آن مطرح نشده است و یک بازی جدید وزارت برای سرپوش گذاشتن اقدامات خود است، تفاوتی در اصل موضوع ایجاد نخواهد کرد.