گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو»، سال 91، سالی که ورزش ایران در المپیک خوش درخشید و با موفقیت ورزشکاران کشورمان همراه بود اما شیرینی این موفقیت ها دوام چندانی نداشت و در نهایت جز اختلاف و دو دسته گی بین کمیته ملی المپیک و وزارت وورزش و جوانان وقت چیز دیگری به همراه نداشت.
در ابتدا نسبت دادن این موفقیت به عملکرد خود عامل ایجاد این اختلاف شد اما در ادامه تاخیر در برگزاری مجمع انتخابات کمیته ملی المپیک که باید بالافاصله بعد از المپیک لندن برگزار می شد، بر شدت این اختلاف ها افزود و برخلاف آنچه قانون کمیته بین المللی المیپک بود خبری از برگزاری مجمع انتخابت این کمیته به گوش نمی رسید.
همه انتظار داشتند با آغاز سال جدید شاهد تغییر رفتار در مدیران ورزشی کشور، بخصوص مدیران وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک باشیم، اما شرایط بر خلاف انتظارات رقم خورد و این طور که به نظر می رسید که اختلافات بین مدیران ورزشی همچنان دامن ورزش را گرفته است.
اصلاح اساسنامه کمیته ملی المپیک نخستین بهانه بود تا ماه ها چرخ های ورزش کشور را پنچر کند و به مشکلی تبدیل شود که تیشه بر ریشه ورزش بزند و مدیران وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک هر روز بر این اختلافات دامن بزنند؛ اختلافاتی که مدیران فکر می کردنند آن را پشت اصلاح این اساسنامه پنهان کرده اند، اما بر همگان آشکار بود که این کشمکش ها چیزی جز رسیدن به صندلی ریاست کمیته ملی المپیک نیست.
انتخاب رئیس کمیته ملی المپیک که باید ماه ها قبل و پس از پایان المپیک انجام می گرفت، به مهم ترین مشکل ورزش کشور تبدیل شد و هیچ مرجعی برای پایان دادن به این اختلافات وارد عمل نمی شد؛ مشکلی که از ماه ها قبل از المپیک لندن آغاز با برکناری روسای برخی از فدراسیون ها به اوج رسید و در نهایت منجر به تعلیق چند فدراسیون ورزشی شد تا مرز تعلیق ورزش ایران پیش رفت.
این موضوع تا آنجا بالا گرفت که IOC با ارسال نامه به ایران خواستار اصلاح اساسنامه کمیته ملی المپیک، فدراسیون ها و بازگرداندن روسای برکنار شده فدراسیون ها شد و در نهایت نیز با ممنوعیت برگزاری مجمع کمیته ملی المپیک تا اجرای خواسته هایش، آینده ای نامعلوم را برای انتخابات کمیته ملی المپیک رقم زد و مسئولان ورزش را به اجرای خواسته های کمیته بین المللی المپیک وادار کرد، اما در این میان اصلاح و ارسال اساسنامه کمیته ملی المپیک بیش از هر چیز دیگری حاشیه ساز شد.
داستان تکراری «ارسال اساسنامه تا چند روز آینده» همه اهالی ورزش را حسابی خسته کرد و نشست های هفتگی اعضای هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک نیز بدون هیچ نتیجه ای همچنان ادامه می یافت.
این اختلافت همچنان ادامه داشت تا اینکه دولت دهم به کار خود پایان داد و دولت یازدهم در راس کار قرار گرفت اما باز هم رفت و آمد گزینه های انتخابی دولت برای حضور در وزارت ورزش فرصتی را ایجاد کرد تا فضای ورزش همچنان متشنج باشد و آیین نامه انتخابات کمیته به گونه ای تنظیم شود که راه ورود برخی از افراد را در عرصه انتخابات مسدود کند.
بالاخره با روی کار آمدن گودرزی و گرفتن سکان هدایت وزارت ورزش فشارها برای برگزاری هر چه سریعتر انتخابات این کمیته افزایش یافت تا در نهایت تاریخ نهایی برگزاری مجمع اعلام شد.
با وجود بسیاری از مشکلاتی که در مسیر برگزاری این انتخابت وجود داشت، گودرزی بر برگزاری هر چه سریعتر آن پیش از برگزاری بازی های آسیایی تاکید کرد و طی جلساتی که با مسئولان وقت کمیته ملی المپیک انجام داد بر تسریع در روند برگزاری انتخابت تاکید کرد.
در آن روزها گزینه های زیادی مطرح می شدند که برخی برای گرفتن رای از اعضای مجمع خود را گزینه وزارت ورزش معرفی می کردند اما وزارتخانه در نهایت بی طرفی خود را اعلام کرد تا شرایط برای برگزاری انتخابات بین تمام گزینه ها یکسان باشد.
از طرفی نامه سازمان بازرسی مبنی بر عدم حضور بازنشسته ها و دوشغله ها دربرخی از پست های کمیته شرایط را برای حضور افراد محدود تر کرد تا اینکه در نهایت روز انتخابات فرا رسید و با رای اعضای مجمع کیومرث هاشمی به عنوان رئیس، شاهرخ شهنازی به عنوان دبیر کل، علیرضا دبیر و رباب شهریان به عنوان نواب رئیس و شجاعی به عنوان خزانه دار انتخاب شدند.
همچنین محمود مشحون، محمدرضا پولادگر، علی کفاشیان، فضل الله باقرزاده، محمد علیپور و رسول خادم نیز به عنوان اعضای مجمع منصوب شدند.
با برگزاری انتخابات کمیته ملی المپیک و مشخص شدن تکلیف این بخش مهم از ورزش کشور، وزارت ورزش و کمیته با تعاملی نزدیک حضوری موفق در بازی های آسیایی را در دستور کار قرار دادند و وزیر ورزش بارها بر این مسئله تاکید کرد.
تشکیل کارگروه های ویژه متشکل از نمایندگان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک نوید بخش ایجاد همدلی بین این دو بخش از ورزش کشور بود؛ چیزی که طی سال های اخیر به یک حلقه مفقوده در ورزش کشور مبدل شده است.