به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، «تجزیه بریتانیا» روزهای گذشته، به یکی از دغدغههای جدی مقامات انگلیس- از بالاترین سطوح تا پایینترین آنها- تبدیل شده بود و طبق گزارش رسانههای انگلیس، این اواخر حتی ملکه این کشور نیز نتوانست به دلیل حساسیت موضوع، به سکوت هدفدار خود که شاید به منظور کماهمیت جلوه دادن این مسئله صورت میگرفت، ادامه دهد. وی چند روز مانده به موعد همهپرسی، تلاش کرد با طرح اظهاراتی جهتدار، به سهم خود، نقشی در ممانعت از کوچکتر شدن قلمروی حکومتی خود ایفا کند.
دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس که آینده سیاسیاش به نتیجه این همهپرسی گرهخورده نیز، در آخرین تلاشهای خود برای جلوگیری از تجزیه کشورش و در جریان سفرهای پی در پی خود به مناطق مختلف انگلیس، به تهدید و تطمیع روی آورد و مدام از عواقب تجزیه استقلال و اثرات مخرب و بعضا جبرانناپذیر آن برای استقلالطلبان سخنرانی کرد.
به گزارش اخیر اشپیگل، افزایش بیسابقه تمایلات استقلالطلبانه در اسکاتلند، نه فقط انگلیسیها بلکه کل اروپا را به وحشت انداخته است. با توجه به این مقدمه، سوالی مطرح میشود مبنی بر اینکه چرا استعمار پیر و اروپا اینقدر از این همهپرسی به وحشت افتادهاند و چرا یک «احتمال» اینگونه آنها را بر آشفته است؟ برای یافتن پاسخ بخوانید:
۱- در اسکاتلند جمعیتی بالغ بر ۵/۵ میلیون نفر زندگی میکنند. ۸۰ درصد منابع نفت و گاز دریایشمال در این منطقه قرار دارد و ساکنان این منطقه به لحاظ استانداردهای زندگی، در سطحی به مراتب بالاتر از انگلیسیها قرار دارند. این منطقه با حدود ۷۹ هزار کیلومترمربع، کاملا صنعتی است و ظرفیتهای علمی، تحقیقاتی، فنی و... آن به طرز چشمگیری بالاست. شاید باورکردنی نباشد اما اقتصاد اسکاتلند، زمانی که قدرتمندترین اعضای اتحادیه اروپا و منطقه یورو در حال دست و پنجه نرم کردن با سختترین بحران مالی خود بودند، از رشد اشتغالزایی و افزایش تولید ناخالص داخلی برخوردار بود و در برخی عرصههای اقتصادی از بسیاری کشورهای منطقه یورو و انگلیس جلوتر بود. بنابراین، استقلال این منطقه تبعات اقتصادی بسیار سنگینی برای انگلیس خواهد داشت. آیا چنین تبعاتی برای کشوری که دچار بحرانهای جدی اقتصادی است، کافی نیست تا از شنیدن واژه «همهپرسی استقلال» به لرزه بیفتد؟
۲- تقویت جنبشهای استقلالطلبانه، آن هم در سراسر اروپا، حقیقت ترسناک دیگری است که علائم آن در حالی که هنوز این همهپرسی آغاز نشده، نمایان گشته است. اشپیگل در تشریح این جملات مینویسد: تشکیل کشور اسکاتلند یعنی تقویت جنبشهای استقلالطلبانه در سرتاسر اروپا و این یعنی، فروپاشی اتحادیه اروپا. بد نیست بدانیم منطقه «فلاندر» در بلژیک، «کاتالونیا و باسک» در اسپانیا، ایالت «تیرول جنوبی» در ایتالیا و... چهار چشمی به همهپرسی امروز اسکاتلند چشم دوختهاند.
ساکنان این مناطق به دلیل اینکه به لحاظ اقتصادی در شرایط مناسبی قرار دارند، با از راه رسیدن بحران مالی و برای در امان ماندن از عواقب اجرای سیاستهای ریاضتی دولتهای مرکزی، تمایلی به متحد ماندن با دولت ندارند و خواستار استقلال هستند.
در صورت موفقیت اسکاتلندیها، این تمایلات، با قطع و یقین شدیدتر خواهد شد همانطور که اعلام آخرین نتایج نظرسنجیها درباره افزایش تمایلات استقلالخواهی در اسکاتلند، این تمایلات را شدیدتر کرده است. به عنوان مثال، استقلالطلبان در «ولز» و «ایرلند شمالی»، تاکید کردهاند در صورت موفقیت اسکاتلندیها، آنها نیز به تلاشها برای جدایی از انگلیس، جدیتر از گذشته ادامه خواهند داد. نگاهی به موضعگیری برخی نمایندگان مجلس انگلیس نیز به خوبی نگرانیها از گسترش احساسات ناسیونالیستی در این دو منطقه را تایید میکند.
۳- آینده سیاسی دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس به همهپرسی امروز اسکاتلند گره خورده است، هرچند که وی این حقیقت را تایید نکرده باشد. کامرون، سه روز مانده به برگزاری همهپرسی و در سفری به منطقه نفتخیز «آبردی» واقع در دریای شمال از تکه پاره شدن ارتش بریتانیا، به عنوان فقط یکی از عواقب استقلال اسکاتلند نام برد. این دو یعنی تبعات سنگین سیاسی و نظامی، پاسخ دیگری برای سوال ابتدای این نوشتار است.
۴- سقوط پرستیژ انگلیس در مجامع بینالمللی و تضعیف یا حتی لغو عضویت این کشور در سازمانهای بینالمللی، نیز عواقبی هستند که به گفته خود انگلیسیها با «آری» گفتن اسکاتلندیها به همهپرسی امروز، میتواند محقق شود. «جان میجر» نخستوزیر اسبق انگلیس طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۷، در این باره میگوید، استقلال اسکاتلند، میتواند لندن را در حوزه توانمندیهای هستهای به شدت تحت تاثیر قرار داده و بدین ترتیب نقش این کشور در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را تضعیف کند. به گفته این سیاستمدار کهنهکار انگلیسی، این مسئله حتی میتواند، عضویت دائم انگلیس در شورای امنیت سازمان ملل را هم به خطر اندازد.
نتیجه رفراندم امروز هرچه باشد و به استقلال اسکاتلند از انگلیس منجر بشود یا نشود، در این واقعیت کمترین تردیدی ایجاد نمیکند که اروپا آبستن بحرانی سخت و شکننده است، چرا که جنبش استقلالطلبانه اسکاتلندیها با توجه به گستره و جدیت آن، حتی چنانچه در همهپرسی امروز به نتیجه نرسد، خاموش شدنی نخواهد بود و از سوی دیگر، دامنه آن به حرکتهای استقلالطلبانه در چند کشور اروپایی دیگر نیز شتاب میبخشد، ضمن آنکه شمار بیشتری از کشورهای اروپایی با تمایلات ریشهدار استقلالطلبانه در پارهای از مناطق خود روبرو هستند که حرکت اخیر اسکاتلندیها این تمایلات را آشکار ساخته و عملیاتی خواهد کرد.
منبع: کیهان