به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، هفته جاری یکی از مهمترین برههها برای دولت یازدهم به حساب میآید. سفر رئیسجمهور به سازمان ملل خواه خاتمی باشد، خواه احمدینژاد و خواه روحانی از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که تریبون سازمان ملل قرار است شنوای مواضع اصولی جمهوری اسلامی باشد. سال گذشته جناب آقای روحانی برای اولین بار بهعنوان رئیسجمهور ایران اسلامی در پشت آن تریبون قرار گرفت و با ایراد سخنرانی حساب شده، دقیق و متقن از مواضع ایران درباره ساختار دستگاههای جهانی، تعامل اصولی با کشورهای مختلف، راهکارهای مبارزه با تروریسم و ایجاد صلح در جهان سخن گفت؛ مواضعی که حتی سفارتخانههای زنجیرهای مکتوب آمریکا و دیگر کشورهای غربی در ایران را نیز مورد رنجش قرار داد.
اما از آنجا که همه سیاست دولت یازدهم در سیاست خارجه و آن هم از مسیر تعامل با کدخدای مدنظر آقای روحانی بسته شده بود، در واپسین لحظات حضور آقای روحانی در نیویورک تماس تلفنی از سوی اوباما به وی همه سفر رئیسجمهور را تحتالشعاع قرار داد.
پس از این تماس تلفنی، داخل کشور به 2 جبهه تقسیم شد، جریانی که مدافع این اقدام بود و آن را سرآغازی برای گسترش روابط ایران و آمریکا میدانست و جبههای که این کار را یک خطای استراتژیک بزرگ برای دولت میدید.
رهبر انقلاب پس از سفر نیویورک در سال گذشته که در آن وزیر امور خارجه با وزیر خارجه آمریکا مذاکره کرد و رئیسجمهور نیز – در آخرین ساعات حضور خود در نیویورک - با رئیسجمهور آمریکا گفتوگوی تلفنی کرد، در بیاناتی فرمودند: «ما از تحرک دیپلماسی دولت حمایت میکنیم، پشتیبانی میکنیم. در کنار آمادگیهای همهجانبه ملت ایران - چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ امنیت داخلی، چه از لحاظ استحکام ساخت درونی نظام اسلامی، چه از لحاظ وحدت ملی و چه از لحاظ نظامی- به تلاش و تحرک دیپلماسی هم چه در این قضایای سفر اخیر و چه غیر از آن، اهمیت میدهیم و از آنچه دولت ما انجام میدهد و تلاشهای دیپلماتیک و تحرکی که در این زمینه میکنند، حمایت میکنیم البته برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود؛ لکن ما به هیات دیپلماسی ملت عزیزمان و دولت خدمتگزارمان خوشبین هستیم؛ البته به آمریکاییها بدبینیم؛ به آنها هیچ اعتمادی نداریم. به دولت آمریکا اعتمادی نداریم، به مسؤولان خودمان اعتماد داریم، خوشبین هستیم، از آنها میخواهیم که با دقت، با ملاحظه همه جوانب گامها را درست بردارند، محکم بردارند، منافع ملی را یک لحظه به فراموشی نسپارند». (13/۷/92)
این انتقاد علنی رهبری از عملکرد مسؤولان ارشد دولت، در شرایطی که برخی مسؤولان دولتی و رسانههای طرفدار دولت تمام توان خود را صرف نشان دادن اتفاقات سفر نیویورک (و به خصوص صحبت تلفنی رئیسجمهور با اوباما) به عنوان یک پیروزی و موفقیت بزرگ میکردند، آن هم در زمانی که تنها 2 ماه از آغاز به کار دولت جدید میگذشت و مشی رهبری همواره حمایت از دولتها بویژه در ماههای اول شروع به کار آنها و عدم انتقاد صریح و عمومی در این بازه زمانی بوده است، نشان از اهمیت بیان این انتقاد علنی و تبیین نابجا بودن این اتفاق داشت.
اما آنچه بعد از این اتفاق رخ داد نشان از بصیرت بالای رهبری در این باره داشت چرا که چند ماه بعد از این تماس، توافق ابتدایی ایران و 1+5 پیرامون مساله هستهای صورت گرفت و قرار بر آن شد که آمریکا و همپیمانانش تحریم دیگری را نداشته باشند و تحریمهای فعلی را نیز کم کنند؛ اتفاقی که در عمل نیفتاد و لیست تحریمها افزایش یافت. چنانچه در جدول شماره یک قابل مشاهده است. علاوه بر افزایش تحریمها، الفاظ آمریکاییها هم گستاخانهتر و اهانتآمیزتر شد چنانکه در جدول شماره 2 مشاهده میشود.
با این اوصاف، سخنگوی دولت در جمع خبرنگاران تاکید کرد بهرغم قطعی شدن سفر رئیسجمهور به نیویورک، هیچ تصمیمی برای دیدار با اوباما صورت نگرفته است. به نظر میرسد این موضع سخنگوی دولت در واقع بیش از هر چیز ناشی از تجربهای باشد که بهواسطه گفتوگوی سال گذشته روحانی با اوباما در دولت بهوجود آمده است، چنانکه با وجود گذشت یک سال از آن حرکت، حجم تحریمها و دشمنیهای آمریکا علیه ایران نه تنها تفاوتی نکرده بلکه آنچنان که دیدیم، افزایش هم پیدا کرده است. ظاهرا این پیام به دولت منتقل شده که گفتوگوی تلفنی و حضوری با رئیسجمهور آمریکا تاثیری بر کاهش خصومت آمریکا نسبت به ایران ندارد و تنها باعث تزلزل هژمونی جمهوری اسلامی ایران در میان ملتهای آزاده منطقه و جهان میشود. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب نیز یک ماه قبل در جمع مسؤولان وزارت امور خارجه و سفرای کشورمان بالاترین سطح مجاز گفتوگو با آمریکا را در سطح «وزرای 2 کشور» مشخص کرده و فرمودند: «در گذشته میان مسؤولان ما و مسؤولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بهخاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسؤولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.» بدیهی است رئیسجمهور در سفر پیش روی خود به نیویورک، براساس فرمایشات صریح رهبر معظم انقلاب و ادله فراوان عقلی و منطقی، به هیچ عنوان نباید اسیر حاشیهسازیها و هرگونه حرکت مشکوک برای به دام انداختن ایران شود، خواه این مساله به اختیار رئیسجمهور باشد و خواه در پوشش حرکتی «غیر عمدی» و «اتفاقی» تفاوتی نمیکند، در هر صورت آقای روحانی خود به خوبی از «خطوط قرمز» نظام در این باره آگاه است و میداند کوچکترین اشتباهی در این زمینه، شرایط را بیش از هر زمان دیگر دشوار خواهد کرد.
گفتنی است پیش از این نیز تختروانچی، معاون وزیر امور خارجه در گفتوگو با شرق، به تایید اظهارات منتقدان گفتوگوی تلفنی اوباما و روحانی پرداخت و آن را بدون تاثیر در روابط 2 کشور خواند: «اگر فکر کنیم این گفتوگوی تلفنی در مسائل ایران و آمریکا تغییر ایجاد کرد، یا اینکه موجب تغییری در سیاستهای ما و آمریکا شد، نه اینگونه نبود، چون اگر تغییری ایجاد شده بود باید حس میکردیم چون چندماه از آن گفتوگو میگذرد و اگر قرار بود تغییر ایجاد شود، باید حس میکردیم... اصلا به این شکل نبود که به این گفت وگو به عنوان حرکتی نگاه کنیم که به عنوان یک پازل و در کنار یکسری حرکتهای دیگر، به جای بزرگی برسد. نظر شخصی من این است که این موضوع بیش از حد بزرگ شد. واقعا برخی فکر میکنند، شاید این کار به عنوان یک حرکت کوچک شروع شد تا قدمهای بعدی برداشته شود، در حالی که اینطور نیست... به نظر من آن موضوع بیش از حد بزرگ شد».
منبع: وطن امروز