به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، سید مختار موسوی در وبلاگ مدافع ولایت آورده است؛ امروز با شنیدن نام هیئت، اولین معانی و نشانههایی که در اذهان متبادر و متجلی میشود، ماه محرم، مجلس عزاداری، پیراهن سیاه، روضه خوانی و سینه زنی و زنجیرزنی است.
نگارنده معتقد است، که شرح وظایف و مأموریتی که میتوان برای یک هیئت مذهبی اصیل، اسلامی و انقلابی تعریف کرد و ازهیئات مدعی اصیل، اسلامی وانقلابی بودن آن را مطالبه کرد، خیلی فراتر از اینگونه مراسمهاست.
و شاید آنچه در صدر مطلب آمده، جزو فروع وظایف و مأموریتهای یک هیئت اصیل، اسلامی و انقلابی باشد.
شایان ذکر است که این یادداشت، به منظور ارتقاء کیفیت مراسماتی که بصورت سنتی در ماه محرم و صفر انجام میشود و بالا بردن محتوای آنها و بصیرت افزایی به آن؛ و همچنین گسترده معرفی کردن حوزه و حیطه مأموریت و شرح وظایف هیئتهای مذهبی وا ینکه وظایف هیئتها، محدود به ماه محرم و صفر یا ماه مبارک رمضان نمیشود و هر ۱۲ ماه سال و هر روز از ۳۶۵ روز سال سال، هیئتها باید برنامه وفعالیت داشته باشند، به رشته تحریر درآمده است.
نخستین مراسم عزاداری که بصورت رسمی و با امنیت کامل پس از حماسه جاویدان عاشورا تشکیل و اجرا شد، مراسمی بود که توسط یزید ملعون در شام بعمل آمد.
پس بنابراین صرف برگزاری مراسم عزاداری و برسر و سینه زدن، هنر نیست و اینگونه اقدامات، کار و برنامهای نیست که امروز از هیئتهای اسلامی و انقلابی انتظار میرود و مطالبه میشود.
متأسفانه، امروز در خیلی از اشعار، مرثیهها، مداحیها و روضهها، به اندازهای که به اسب سید الشهدا و قمر بنی هاشم و زور بازو و چشم و ابروی شهدای کربلا سلام الله علیهما اجمعین، پرداخته میشود، به بُعد اصلی که عبارت است از چیستی و چرایی واقعه عاشورا و اهدافی که اباعبدالله الحسین (ع) دنبال میکردند، و آرمانهای مقدس و اصول و ارزشهایی که شهدای کربلا، برای حفظ و پاسداری از آنها، داوطلبانه و آگاهانه جان و مال و عزیزان خود را فدا کردهاند، توجه نمیشود.
توحید به معنای واقعی و با احتساب تمامی مراتب و انواع آن، جامه عمل پوشیدن به کلمة الله و شعار توحید (لا اله الالله) یعنی نفی و ترد عملی، و ابراز انزجار و تنفر و اعلام برائت از هرگونه مظاهر شرک و نماد سلطه فرعونی.
یعنی زیر سلطه و حاکمیت غیر خدا نرفتن (استکبار ستیزی)، یعنی مبارزه جدی فکری و عملی، یا به تعبیری جهاد عقیدتی و نظامی با مظاهر ظلم و ستم (ظلم ستیزی)، و جلوگیری از سلطه و برتری باطل بر حق، (حق مداری و حق گرایی) بیتفاوت نبودن در برابر ظلم ظالم و گناهِ گناه کاران و اشتباه خطا کاران (امر به معروف ونهی از منکر).
اعلام دشمنی با دشمنان خدا و اهل بیت و دوستی با دوستان خدا و اهل بیت (تولی و تبری) اطاعت بلاقید وشرط و عاشقانه قمر بنی هاشم (ع) و راز سقاء شدن آن پهلوانی که بنا بر نقلهای رسیده قدرت فیزیکی و ضرب شمشیر و زور و بازوی فوق العادهای داشت و علمدار سپاه بود (معرفت توحیدی ولایت مداری و ولایت پذیری).
تشخیص، شناخت و قبول ولایت، بعنوان رکن رکین واصل اصیل و کلید قلعه یا دژ مستحکم توحید، که در رفتار و ولایتمداری یاران امام حسین (ع) درشب عاشورا متبلور بوده است.
یکی دانستن دیانت و سیاست و اعتقاد قلبی و التزام عملی به سیاسی بودن واقعه کربلا و حماسه جاویدان عاشورا، که در فعل عدم بیعت و افشاگری سید الشهدا (ع) در برابر حکومت یزیدی و اقامه نماز در ظهر عاشورا، که به بهترین شکل ممکن، سیاسی و عبادی بودن قیام عاشورا به نمایش گذاشته شد.
رئوس دروسی است که از حماسه جاویدان عاشورا اقتباس و تحصیل شده و باید در هیئاتی که عَلَمِ عاشورا و پرچم ولایت در سر در آن به اهتزاز درآمده مورد توجه قرارداده شود.
نگارنده بر این باور است که، فلسفه و هدف نهایی از تشکیل و ثبت و فعال کردن هیئتهای مذهبی، در دسترس همگان بودن مرکزی جهت آموزش و پرورش، تدریس و تحصیل مسائل عقیدتی و سیاسی و نشر معارف اسلامی و تربیت دینی، سیاسی و انقلابی اقشار مختلف، خصوصاً نوجوانان وجوانان، هر شهر و دیاری از این مرز و بوم است.
حداقل و کف انتظاری که از این هیئتها متصور است، منظور هیئتهای اصیل اسلامی وانقلابی و در یک کلمه هیئتهای ولایی، این است که افرادی که در مراسمات و برنامههای هیئت شرکت میکنند، به آسانی با فلسفه عاشورا و اهداف اباعبدالله الحسین (ع) در قیام خود علیه حکومت فاسد یزید، چیستی و چرایی بیعت نکردن آن حضرت با حکومیت یزیدی، میزان و فادارای و ولایت مداری و ولایت پذیری شهدای کربلا، فواید و محاسن امر به معروف و نهی از منکر و انواع معروفها و منکرات و راههای صحیح و اصولی مبارزه و مقابله با آنها و سرانجام رموز دلدادگی به خدا و تزریق حب ولایت و عشق به اهل بیت (ع)، آموزش راه و رسم مقاومت و ایستادگی در برابر انواع سلطههای فرعونی، زیاده خواهیهای دشمنان و شناسایی و خنثیسازی انواع فتنهها، بیاثر کردن تحریمها و تهدیدهای داخلی وخارجی و از قوه به فعل درآوردن دروس عاشورا که قبلاً به آنها اشاره شده است، را آشنا شده و معارف لازم را کسب و تحصیل کند.
از این رو مسئولیتی بس حساس و خطیر متوجه دست اندرکاران و هیأت امنای هیئات، به ویژه روحانیون بزرگواری که در اینگونه هیئات فعالیت محوری دارند است.
چرا که وظیفه دارند یا خودشان اگر علم و تخصص آن را دارند، یا با دعوت از خطبای ولایی و ارزشی، قبل از اجرای مراسم عزاداری، اینگونه اطلاعات و آگاهیها را به افراد حاضر در مجلس با انجام سخنرانیها و برگزاری جلسات پرسش و پاسخ عقیدتی و سیاسی، تزریق و انتقال دهند؛ تا عزاداری که قرار است انجام شود و اشکی که قرار است ریخته شود، همراه با بصیرت و بینش باشد.
امروز کار هیئات فقط این نیست که بنشینند و زیارت عاشورا، دعای کمیل و ندبه بخوانند، بلکه وظیفه دارند که قبل از قرائت این ادعیه، درسهای عاشورا را فراگیرند و زیارت عاشورا را با امروز جامعه تطبیق و تطابق دهند.
و بالتبع عمر و عاصها، ابوسفیانها، معاویهها، یزیدها، شمرها، مروانها، خولیها و خوارج زمان را بشناسند و از آنها و کارهایشان برائت بجویند.
ضمن اینکه صد البته باید به حسین زمان خود معرفت کافی داشته باشند؛ اهداف قیام و فلسفه عاشورا را آموزش دهند و پیامهای زیارت عاشورا را تفسیر، تشریح و تدریس کنند و فرازهایی از دعای کمیل و ندبه که باید توسط شیعیان مولا علی (ع) و منتظران ندبه خوان فعلیت پیدا کند و جامه عمل پوشانیده شوند را به خود و دیگران بیاموزند و به آن عمل کنند.
هیئات باید در نقش مدرسه عقیدتی، سیاسی و معارف اسلامی ظاهر شوند و به فکر ارتقاء موقعیت علمی مدعوین خود در اصول عقاید و معارف اسلامی و از همه مهمتر به فکر افزایش بصیرت سیاسی آنها باشند.
هیئتی که فقط هفتهای یک ساعت، به بهانه محفل هفتگی، برای قرائت قرآن و ادعیه بدون هرگونه تحلیل سیاسی و بدون توجه به مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که مبتلا به جامعه است فعال است، هیئتهایی که به روضه خوانها و مداحان میگویند که امام حسین (ع) و عاشورا را سیاسی نکنید و بگذارید با گریه بر امام با او حال کنیم هرگز نمیتوانند در انجام مأموریت خود موفق باشند
و در قامت یک هیئت اصیل و موثر و کارگشا خودرا نشان دهند؛ بلکه چنین هیئتی، به مرام و منش سکولاریسم نزدیکتر است تا یک هیئت اسلامی که باید عَلَمِ اسلام ناب محمدی (ص) و ولایت مطلقه فقیه در عصر غیبت امام معصوم (ع) بر سردر آن به اهتزاز درآمده باشد. و تردیدی نیست که در هر هیئتی که دارای رویکرد سکولاریسمی است، بازهم قراعت قرآن و ادعیه انجام میشود.
آری وجه افتراق یک هیئت اسلامی و انقلابی با یک هیئت با رویکرد سکولاریسم، در به روز بودن فعالیتهای سیاسی، میزان دخالت و نقش آفرینی آنها در حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی شهر، بالا بودن بصیرت سیاسی، بینش دینی اعضای هیئت و میزان ولایت مداری و ولایت پذیری آنهاست.
رکن اصلی هیأتهای مذهبی، سیاسی بودن آنهاست؛ آن هم سیاست علوی نه سیاست اموی؛ سیاستی که مبتنی بر اطاعت بلاقید وشرط از ولایت و منطبق بر شاخصهایی که خدا، رسول گرامیاش (ص)، مولاعلی (ع) و یازده فرزند معصومش علیهم السلام برای ما ترسیم کردهاند.
هیئأت مذهبی، علماء و روحانیون که نماد اسلامیت و مظهر جوانمردی و عدالت ولایتمداری هستند و در نقش الگو دهی و الگو سازی برای دیگران ایفای نقش میکنند، نباید از غیر خدا بترسند، نباید در دلشان جایی برای غیر خدا وجود داشته باشد، نباید در امر اطاعت از ولایت به خود تردید راه بدهند، نباید امر به معروف ونهی از منکر را رها کنند، نباید عشق به مال و فرزند و زرق و برق دنیا چشمشان را کور کند، چرا که تاریخ شیعه آبستن حوادث تلخ ناشی از عدم رعایت این امور است؛ از جمله این حوادث حادثه سقیفه، واقعه عاشورا و فتنه ۸۸ است.
آری، اگر کسانی که امروز لباس مقدس روحانیت بر تن کرده و بر منابر تکیه زدهاند و در حقیقت جای علما مجاهدین فی سبیل الله را به خود اختصاص دادهاند، و کسانی که بعنوان امنای مردم در هیئأت مذهبی و مساجد جا خوش کردهاند، اولاً خودشان و بعد دیگران را از حرام خواری و جمع آوری مال حرام و مشکوک منع و سپس امربه معروف نهی از منکر نکنند و از غیر خدا بترسند و ستمکاران و مفسدین را از اعمال زشتی که انجام میدهند، منع و نکوهش نکنند یا خدای ناکرده بخواهند به روش ابوموسی اشعریها عمل کنند و مقام عظمای ولایت را تنها بگذارند، بدون تردید باید در انتظار به قدرت رسیدن امویان دوران و تکرار واقعه عاشورا و بر نی رفتن سر حسین زمان بود.