گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، محمد ذوقی؛ اگر یکی از زوایای تحلیل کلان از انقلاب اسلامی را «نگاه تاریخی» به این واقعه ی تاریخی بدانیم، باید سخن از گذشته، حال و آینده ی را در زنجیره ای به هم پیوسته مورد بررسی قرار دهیم. برفراز تاریخ بایستیم و بر اساس عقاید و بینش اعتقادی خود خطّ سیر تاریخ را دنبال نمائیم و جایگاه انقلاب اسلامی را در این خطّ سیر فهم و ادامه ی این خطّ سیر را تا «پایان تاریخ» دنبال کنیم. نگرش های مختلف، سیر حرکت تاریخ و قواعد حرکت تاریخ و «پایان تاریخ» را متفاوت گزارش کرده اند. گزارش مارکسیسم از مراحل تاریخ و پایان تاریخ متفاوت است از گزارش لیبرالیسم. انقلاب اسلامی نیز مبتنی بر انگاره های شیعی خود، تاریخ را در مراحل، ادوار و پایانی متفاوت از سایر نگرش های مادّی مورد بررسی قرار می دهد. این نوشته در صدد است آینده ی انقلاب اسلامی و فرآیند تکاملی حرکت انقلاب اسلامی و ادوار آن را به نحوی اجمالی در بیانات رهبری مورد بررسی قرار دهد.
۱. عصر ظهور و رجعت؛ تمدن اسلامیِ کامل و حقیقی
انقلاب اسلامی به عنوان یک حرکت تاریخی، مبتنی بر مبانی اعتقادی شیعی، خود را در نسبت با یک آینده نورانی تعریف کرده است و «مقدمه سازی» آن آینده را رسالت تاریخی خود میداند. آن آیندهی روشن «عصر ظهور» و پس از آن «عصر رجعت» است. اگرچه تعبیر «پایان تاریخ» از حیث مقایسه با ادوار سابق برای آن دوره به کار برده می شود، ولی رهبری آن دوران را آغاز دوره ی جدیدی از حیات بشری دانسته اند که «سرعت تعالی» بشر با توجه به «عدم وجود موانع» و «عدم حیرت» بالاترین حد را دارا خواهد بود:
«نمونهى كامل اين دنيا در دوران ظهور حضرت بقيةاللَّه (ارواحنا فداه) اتفاق خواهد افتاد و از آنجا دنيا شروع خواهد شد. ما امروز در زمينههاى مقدماتىِ عالم انسانى داريم حركت مي كنيم. ما مثل كسانى هستيم كه در پيچ وخم هاى كوهها و تپهها و راههاى دشوار داريم حركت ميكنيم تا به بزرگراه برسيم. وقتى به بزرگراه رسيديم، تازه هنگام حركت به سمت اهداف والاست. بشريت در طول اين چند هزار سال عمر خود، دارد از اين كورهراهها حركت ميكند تا به بزرگراه برسد. وقتى به بزرگراه رسيد - كه آن، دوران ظهور حضرت بقيةاللَّه است - آنجا حركت اصلى انسان آغاز خواهد شد؛ حركت سريع انسان آغاز خواهد شد؛ حركت موفق و بىزحمت انسان آغاز خواهد شد. زحمت فقط عبارت است از همين كه انسان در اين راه حركت كند و برود؛ ديگر حيرتى در آنجا وجود نخواهد داشت.». همین معنی در یکی دیگر از بیانات رهبری طرح شده است:
«در دوران ظهور، تمدّن حقيقى اسلامى و دنياى حقيقى اسلامى به وجود خواهد آمد. بعضى كسان خيال مىكنند دوران ظهور حضرت بقيةاللَّه، آخرِ دنياست! من عرض مىكنم دوران ظهور حضرت بقيةاللَّه، اوّلِ دنياست؛ اوّلِ شروع حركت انسان در صراط مستقيم الهى است؛ با مانع كمتر يا بدون مانع؛ با سرعت بيشتر؛ با فراهم بودن همه امكانات براى اين حركت. اگر صراط مستقيم الهى را مثل يك جاده وسيع، مستقيم و هموارى فرض كنيم، همه انبيا در اين چند هزار سال گذشته آمده اند تا بشر را از كوره راهها به اين جاده برسانند. وقتى به اين جاده رسيد، سيرْ تندتر، همهجانبهتر، عمومىتر، موفقتر و بى ضايعات يا كم ضايعات تر خواهد بود. دوره ظهور، دورهاى است كه بشريّت مى تواند نفس راحتى بكشد؛ مىتواند راه خدا را طى كند؛ مى تواند از همه استعدادهاى موجود در عالم طبيعت و در وجود انسان به شكل بهينه استفاده كند. امروز از امكانات بشر استفاده بهينه نمى شود؛ استعدادها ضايع و نابود مى شود؛ استعدادهاى طبيعى هم همينطور. همه اين پديده هايى كه شما مى بينيد عليه محيط زيست و در آلوده سازى محيط زيست وجود دارد، ناشى از بد استفاده كردن از امكانات طبيعى است. بشر در اين راه افتاده است و پيش مى رود؛ اما اين راه درستى نيست؛ راه منحصرى نيست. راه دانش، راههاى فراوانى است. بشر مى تواند در سايه نظام الهى آن راه را بيابد و طى كند.»
۲. «تمدن اسلامی»ِ ماقبلِ ظهور، مقدمه ظهور تمدن اسلامی حقیقیِ عصر ظهور
اگر چه تمدن حقیقی و وجه نهایی تمدن اسلامی در زمان ظهور حضرت حجت رخ خداهد داد، امّا در بیانات رهبری تلاش برای تحقق مدنیت اسلامی –ولو به طور کامل محقق نشود- مقدمه ی آن اتفاق بزرگ دیده شده است: «خط كلّى نظام اسلامى چيست؟ اگر بخواهيم پاسخ اين سؤال را در يك جمله ادا كنيم، خواهيم گفت خط كلّى نظام اسلامى، رسيدن به تمدّن اسلامى است. اين يك پاسخ كلّى و قابل توضيح و تشريح... خطّى كه نظام اسلامى ترسيم مى كند، خطّ رسيدن به تمدّن اسلامى است.» در واقع در نگاه رهبری، قبل از تحقّق تفصیلی، کامل و حقیقی تمدن اسلامی، یک «تحقّق اجمالی» از تمدن اسلامی، به عنوان آرمان انقلاب اسلامی مطرح شده است. شکل گیری این تمدن اسلامی، که با نفوذ و تصرف در «منطقه ی جغرافیایی کوچک یا بزرگ از جهان» همراه است، در واقع مقدمه ی تمدن اسلامی کامل تری است که در در عصر ظهور شکل می گیرد: «تمدّن اسلامى مى تواند وارد ميدان شود و با همان شيوهاى كه تمدّنهاى بزرگ تاريخ توانستهاند وارد ميدان زندگى بشر شوند و منطقه اى را - بزرگ يا كوچك - تصرّف كنند و بركات خود يا صدمات خود را به آنها برسانند، اين فرآيند پيچيده و طولانى و پُركار را بپيمايد و به آن نقطه برسد. البته تمدّن اسلامى به صورت كامل در دوران ظهور حضرت بقيه اللَّه ارواحنا فداه است.» رهبری در بیست و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) ضمن ذکر اهمیت و ضرورت توجه به نقشه ی راه انقلاب اسلامی، مجدداً افق انقلاب اسلامی و هدف امام خمینی(ره) را این بار با تعبیر «نظم مدنی مبتنی بر عقلانیت اسلامی» مطرح کردند که قرائتی دقیق تر از واژه ی «تمدن اسلامی» است: «براى اینکه به هدف برسیم، باید راه را گم نکنیم؛ براى اینکه راه را گم نکنیم، باید نقشهى اصلى و اساسى، جلوى چشم ما باشد، آن را بشناسیم و بدانیم. نقشهى امام، کار اصلى امام، بناى یک نظم مدنى - سیاسى براساس عقلانیت اسلامى بود».
رهبری در تشریح و تبیین چیستی تمدن اسلامی آن را متمایز و فراتر از «تاسیس نظام های اسلامی» در گستره ای از جهان دانسته اند:« نه به معناى اينكه لزوماً نظام سياسىِ اسلامى در نقاط ديگر جهان هم قبل از عصر ظهور گسترش پيدا كند؛ نه. معنايش اين نيست؛ بلكه تمدّن بر اساس يك فكر جديد، يك حرف جديد، يك نگاه جديد به مسائل بشر و مسائل انسانيت و علاج دردهاى انسانيت است؛ يك زبان نويى است كه دلهاى نسلهاى نوى انسان و قشرهاى محروم جوامع گوناگون، آن زبان را مى فهمند و درك مى كنند.»
۳. فرآیند و مسیر تحقق تمدن اسلامی
در نگاه رهبری ایجاد تمدن اسلامی در یک فرآیند تکاملی رخ می دهد:«اين نظام اسلامى، نظامى است كه يك خطِّ حركت معقول و منطقى براى خود تصوير كرده است... يك حركت تكاملى است. از آغاز انقلاب اسلامى اين حركت به وجود آمد... بعد هم اين توفيق را پيدا كرد كه نظام اسلامى را به وجود بياورد». این فرآیند در چند نوبت و در بیانات متعدّدی تشریح شده است. در نگرش رهبری و طبق نظریه ی تمدنی ایشان، جنبش دینی ایران شیعی از مرحله ی نهضت و انقلاب اسلامی شروع شده است که با برهم زدن نظم سیاسی حاکم بوده است، و با عبور از مرحله ی نظام اسلامی به ثبات رسیده است و پس از ثبات نظام اسلامی مراحل و منازلی را تا تحقق تمدن اسلامی طی خواهد کرد. در دیدار با دانشجویان استان کرمانشاه این مراحل به عنوان «زنجیره های منطقی حرکت انقلاب» تصویر شده است :«حلقهى اول، انقلاب اسلامى است، بعد تشكيل نظام اسلامى است، بعد تشكيل دولت اسلامى است، بعد تشكيل جامعهى اسلامى است، بعد تشكيل امت اسلامى است؛ اين يك زنجيرهى مستمرى است كه به هم مرتبط است.» گفتمان هایی که رهبری در ده سال اخیر مطرح کرده اند، همچون «جنبش عدالتخواهی»، «جنبش نرم افزاری»، «تحول در علوم انسانی»، «تحول در حوزه های علمیه و توجه به فقه حکومت»، «الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت»، «اقتصاد مقاومتی»، «سبک زندگی» و ... در واقع زیربنای فکری و نظری این فرآیند هستند.