به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، هرچه آثار معنوى و مثبت و پرفايده در خوردن مال حلال است، ضدّش در مال حرام است! ترك نماز واجب، قساوت قلب، بى ميلى به حقايق اصيل، تاريكى دل، سرسختى نشان دادن در مقابل حق، كسالت روح، ظلمت جان، سستى در دين، دست زدن به كارهاى زشت و ناشايست و بسيارى از امور شيطانى از آثار شوم مال حرام و حرام خواری است.
مال حرام یک خاصیت عجیب دیگر هم دارد و آن اینست که در هر کاری مصرفش نمایی بی فایده و بیهوده خواهد بود و ثمری ندارد.
در همین رابطه روایت زیبایی از امام صادق (ع) نقل شده است:
«دخل علیه قوم من اهل خراسان فقال ابتدا من غیر مساله: من جمع مالا من مهاوش، اذهبه الله فی نهابر، فقالوا: جعلنا فداک لانفهم هذاالکلام، فقال علیه السلام: "از باد آید به دم شود"!»
(بحار، ج۴۷، ص۸۴)
«عده ای از اهالی خراسان خدمت امام صادق (ع) مشرف شدند، حضرت قبل از آنکه مسئله ای را بپرسند فرمودند: هرکس مالی از راه های غیر مشروع به دست آورده، خداوند متعال آن مال را در راه های حرام و بیهوده ای تباه می سازد که نفعی به او نداشته باشد. عرض کردند: ما معنای سخن شما را نفهمیدیم. حضرت به فارسی فرمودند: از باد آید به دم شود!»
سه نکته:
* باد آورده!
عبارت امام که فرمودند: «از باد آید به دم شود» به این معناست که چنین مالی که از راه غیر مشروع بدست آمده با کوچکترین جا به جایی هوا از بین می رود یا همان ضرب المثل معروف: باد آورده را باد می برد!
** ریشه تاریخی یک ضرب المثل
در زمان سلطنت خسرو پرویز بین ایران و روم جنگ شد و در این جنگ ایران پیروز شد و قسطنطنیه پایتخت روم به محاصره ارتش ایران در آمد و سقوط آن نزدیک شد. مردم رم فردی را به نام هرقل به پادشاهی برگزیدند. هرقل چون پایتخت را در خطر می دید، دستور داد که خزائن جواهرت روم را در چهار کشتی بزرگ نهادند تا از راه دریا به اسکندریه منتقل سازند تا چنانچه پایتخت سقوط کند، گنجینه روم بدست ایرانیان نیفتد. کشتیها هنوز مقداری در مدیترانه نرفته بودند که ناگهان باد مخالف وزید و کشتی ها به سمت ایرانیان آمد. چون این گنج در اثر تغییر مسیر باد بدست ایرانیان افتاده بود خسرو پرویز آنرا "گنج باد آورده" نام نهاد. این گنج باد آورده بعدها توسط هرقل در غارت تیسفون به سرقت رفت. از آن زمان عبارت "باد آورده را باد برد" به ضرب المثل تبدیل شد.
*** مال حرام شاخ و دم ندارد!
یک نکته مهم که باید همیشه مد نظر داشته باشیم این است که گمان نکنیم مال حرام شاخ و دم دارد! نه، یک بی دقتی، یک ندانم کاری، یک بی اطلاعی از احکام دینی ممکن است موجب افتادن در ورطه مال حرام شود. کارمندی که از کارش می زند و درست به وظیفه اش عمل نمی کند، کاسبی که احکام خرید و فروش و کسب را نمی داند، مسئولی که اجازه تصرف در بیت المال را بدون دلیل به زیردستانش می دهد و... همه و همه در گرداب حرام گرفتارند بدون اینکه بدانند.
منبع: تزار