به گزارش گروه ورزشی«خبرگزاری دانشجو» و به نقل از سایت رسمی باشگاه نفت تهران، سرمربی تیم نفت تهران بیانیهای را در خصوص اتفاقات اخیر منتشر کرد که در این بیانیه آمده است:
«روزی میآیم که بعضى از آقایان دلواپس "ناپختگیام" نباشند!
هواداران عزیز استقلال و نفت تهران، سلام!
قبل از هر سخنى پوزش بنده را بابت خلف وعده در انتشار بیانیه پذیرا باشید.
قلباً تصمیم به نگارش این نامه نداشتم اما نظرات، انتقادات و حمایتها باعث شد تا چند سطرى را صرفاً براى روشن شدن حقایق برایتان بنویسم. این تأخیر خود خواسته بود چون نمیخواستم خدای ناکرده نوشتهام تاثیری بر روند انتخاب سرمربی جدید تیم محبوبم استقلال داشته باشد.
قصه مربیگری در استقلال، رویایی که تنها دلیلم برای روی آوردن به مربیگری بعد از پایان دوران فوتبالم بود، از روزی شروع شد که دوست خوب و عزیزم آقای دکتر مقداد نجفنژاد در تماسی از من خواستند تا خود را برای حضور در این تیم آماده کنم.
با اعلام برنامه سه ساله براى تغییرات کلى، بعد از فینال جام حذفی بود که این بحث کمی جدیتر پیش رفت. اگرچه هنوز یکسال از قراردادم با نفت تهران باقى مانده بود. البته برای ارائه برنامه به استقلال، چیزی را از کسی پنهان نکردم. همان ابتدا در نشستی با مسئولان باشگاه نفت تهران، همه چیز را خیلی صادقانه مطرح کردم و گفتم مشغول مذاکره با استقلالیها هستم.
وقتی برای اولین بار رودرروی استاد بهرام افشارزاده نشستم، از من برنامهای برای تغییرات در استقلال خواستند. من برایشان از ایدههایم گفتم. در نشست سه ساعته دوم، برنامهای را به ایشان در بیست و دو بخش ارائه دادم، برنامهای که خواسته اصلى مدیریت باشگاه برای تغییرات اساسى و بنیادین در چارت مدیریت تیمداری و ایجاد فضاى امنیت شغلى براى سرمربى در طول مدت قرارداد بود. اینکه چطور بر اساس اصول آکادمیک و اصول مدرن باشگاهدارى استقلال بتواند همچون سال گذشته در باشگاه نفت تهران از نوجوانان تا بزرگسالان، فوتبال علمی را در باشگاه نهادینه کند، کارى که در فوتبال امروز دنیا امرى عادیست.
پس از ارائه این برنامه به رسم رایج در فوتبال حرفهای، از مدیران باشگاه استقلال خواستم تا مذاکرات با باشگاه نفت را برای رسیدن به توافق بر عهده بگیرند چون هنوز یکسال با نفت قرارداد داشتم و بنا به اصول حرفهای فوتبال و به دور از احساسات قلبى، تصمیم نهایى را به باشگاه نفت سپرده و منتظر ماندم تا آنچه را خداوند صلاح دانست انجام شود.
جا دارد تشکر ویژهای داشته باشم از آقاى افشارزاده عزیز. ایشان در آن زمان به دلیل پذیرش مسئولیت جدیدشان در وزارت ورزش، ماندنشان در استقلال در هالهای از ابهام بود اما با تمام وجود وقت گذاشته و ریسک حرف و حدیثهاى جانبى را به جان خرید تا اوضاع نابهسامان تیم محبوب ما استقلالیها را سامان دهد. این اراده را در طى سه جلسه رودررو با ایشان و همچنین در نشست مشترکی که با آقای دکتر نصرالله سجادی، معاون محترم وزیر ورزش داشتم دیدم و حمایت کامل ایشان را در تغییرات همراه خود حس کردم.
برای حسن اعتمادی که مجموعه وزارت ورزش از شخص آقای دکتر گودرزی، جناب آقای دکتر سجادی و همچنین آقاى افشارزاده در این مدت به من داشتند، کمال تشکر را دارم اما آنچه سبب شد تا نتوانم در خدمت تیم عزیزم باشم ریشه در تفکری داشت که جمعی از دوستان تصمیمساز باشگاه استقلال داشتند.
هر بار نام علیرضا منصوریان در سه هفته گذشته برای استقلال مطرح شد، گروهی از دوستان در استقلال خیلی سراسیمه یک جمله را تکرار میکردند: «او هنوز پختگی لازم برای نشستن روی نیمکت استقلال را ندارد.» یک بار در مقام عضو هیئت مدیره، باری دیگر در مقام کمیته فنی، گاهی با استفاده از نام پیشکسوت و در نهایت، با حضور دوباره بعضى از این اساتید در هیئت مدیره جدید باشگاه.
تفکری که بیشک بسیاری از مدیران باشگاههای بزرگ فوتبال دنیا در روزهایی که نیمکتهای تیمشان را به مربیان جوانی چون گواردیولا، لوئیس انریکه، دیهگو سیمونه ، یورگن کلینزمن، یورگن کلوپ و ... میسپردند، نداشتند. مربیانی موفق اما جوان که نسل نوی فوتبال دنیا را ساختند و این موفقیت را مدیون اعتماد مدیرانی بزرگ هستند که به آنها اعتماد داشتند.
اینجا اما آقایان نگران بیتجربگی مربی جوانی چون علیرضا منصوریان بودند و این واهمه به حدی بود که درست در دور نهایی مذاکراتم با باشگاه نفت برای گرفتن رضایتنامه کاملاً علنى شد. دو استاد عزیز که هنوز ساعتی از انتخابشان به عنوان اعضای جدید هیئت مدیره نمیگذشت، رسما اعلام کردند: «نشستن روی نیمکت استقلال برای علیرضا منصوریان زود است».
این تکرار واژه «نداشتن تجربه» حتی سبب شده بود بخشی از شما هواداران عزیز هم در نظراتی که پای اخبار مربوط به حضور علیرضا منصوریان مینوشتید، از من بخواهید زمانی به تیم بیایم که دیگر دوستان دغدغه کمى تجربه بنده را بهانه نکنند.
به هر صورت آنچه در اطراف باشگاه استقلال اتفاق افتاد را برای گرفتن تصمیم نهایی با توصیههای برادرانه اساتید موفق مدیریتی باشگاه استقلال یعنی آقایان اولیایی، فتحاللهزاده و واعظ آشتیانی جمعی از بزرگان که بنده را در امور اجتماعى، مدیریتى، فنى و رسانهاى راهنمایی میکردند در آمیختم. همچنین تمام برادرانم در باشگاه نفت تهران بار دیگر مرا به این باور رساندند که چون همیشه یاورم هستند. اینگونه بود که تصمیم گرفتم زمانی به استقلال بیایم تا دیگر از دیدگاه این آقایان محترم «پختگی لازم» را داشته باشم تا جاى بهانه باقی نگذارم.
امروز که برایتان این چند سطر را نوشتم، مثل همیشه آرزویم موفقیت روز افزون استقلال است. به مربى عزیزم آقاى مظلومى از صمیم قلبم تبریک گفته و آرزوى بهترینها را برایش دارم. امیدوارم امسال استقلال گامی بلند به سوی رسیدن به بهترین جایگاه فوتبال ایران بردارد.
اما در پایان باید تشکری داشته باشم از برخورد حرفهای مجموعه مدیریتی باشگاه نفت که به رغم تعهد حرفهایام به این باشگاه به احساساتم احترام گذاشتند و هرگز بهروى من نیاوردند و اجازه دادند برای رسیدن به رویایم با مجموعه مدیران استقلال مذاکره کنم. از هیئت امنای ورزش نفت تا مدیرعامل تیم جناب آقای قنبرزاده و از همه مهمتر برادر عزیزم، بهرام میرشیبانی که چون همیشه مثل کوه پشتم بودند و نصیحتهاى آقایان مهندس شهریارى، رحیم ایرانیان و مخصوصاً احمد ابراهیمى معاون باشگاه نفت کمال تشکر را دارم.
امیدوارم دست در دست یکدیگر به سوی هدف بزرگ امسالمان قدم برداریم و نفت آسیاییمان را به جایگاهی رفیع برسانیم.
برادر شما
علیرضا منصوریان
اول تیرماه ۱۳۹۴»