به گزارش گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو» پرسپولیس در بازی مقابل ذوبآهن موقعیتهای فراوانی را از دست داد و حالا مهاجمان پرسپولیس یکدیگر را متهم به خودخواهی میکنند. وقتی برانکو پس از باخت سوم آن هم در چهارمین بازی لیگ جدید، از مهاجمانش سوال میکرد چرا هنگام زدن ضربه آخر بیدقت هستید آنها سکوت کردند اما دور از چشم سرمربی، مهاجمان پشت یکدیگر حرف میزدند و میگفتند فلانی فقط فکر گلزنی خودش است و بس! آنچه باعث شد باخت پرسپولیس مقابل ذوبآهن، برای برانکو و هواداران این تیم تلختر از هر باخت دیگری باشد، به موقعیتهای پر تعدادی مربوط میشد که قرمزها بهدست میآوردند و یکبهیک آنها را از دست میدادند.
در این جشنواره گلسوزی، امید عالیشاه، مهدی طارمی و فرشاد احمدزاده تا جایی که توانستند هنرشان را به رخ یکدیگر کشیدند. پس از بازی، برانکو مهاجمان تیمش را کنار کشید و از آنها توضیح خواست که چرا بر خلاف زمان تمرین، در زمین مسابقه به هیچ وجه دقت ندارند؟ در حالی که مترجم صحبتهای سرمربی را برای این بازیکنان ترجمه میکرد آنها سرشان را پایین انداخته بودند و سعی میکردند حرفی نزنند که بعدا برایشان گران تمام شود.
اما این پایان ماجرا نبود. یکی از بازیکنان جدید پرسپولیس در اینباره گفت: برانکو در رختکن از عملکرد اکثر بازیکنان راضی بود حتی به بنگر و سوشا هم خسته نباشید گفت اما مشکل اصلیاش مهاجمان تیم بودند. این بازیکن ادامه داد: مشکل اصلی این است که متاسفانه تیم فاقد یک کاپیتان بزرگ است و اوضاع طوری شده که مهاجمان یکدیگر را متهم به خودخواهی میکنند. به طور مثال پس از بازی با ذوبآهن مقابل برانکو هیچ حرفی نزدند اما بلافاصله هر کدامشان با طعنه و کنایه اعتقاد داشتند اگر فلانی کمی خودخواه نبود و پاس میداد ما به راحتی ذوب را میبردیم. همین اعتراف کوچک درباره فضای رختکن پرسپولیس بازگوکننده واقعیتهای بزرگ و خطرناکی است. امید عالیشاه، مهدی طارمی، فرشاد احمدزاده و حتی علیپور منتظر دعوت کارلوس کیروش هستند. آنها میدانند هر بازیکنی بتواند منجی این پرسپولیس باشد قطعا دور از چشمان سرمربی تیمملی نمیماند. از این رو در اکثر صحنهها این خودشان هستند که میخواهند ضربه نهایی را بزنند. طارمی و عالیشاه در طول بازی در چند صحنه میتوانستند به یکدیگر پاس بدهند اما خودخواهانه خودشان به توپ ضربه زدند. حتی گفته میشود مهدی طارمی که از روی تصاویر تلویزیونی هم مشخص بود خواهان ایستادن پشت ضربه پنالتی بود (عالیشاه به دستور برانکو این اجازه را به او نداد) در خاتمه این بازی چند بار گفت کاش سرمربی به من اعتماد بیشتری داشت!
به هر حال اتفاقات رختکن تیمهای بزرگ به گوش اهالی رسانه میرسد و شاید بازیکنان امروز پرسپولیس هم با توجه به این موضوع، حرفهای اصلی خود را آنجا میزنند که اولا به گوش مخاطب خود برسانند ثانیا فضا برای تکذیبش باز باشد! اگر برانکو میخواهد تیمش را نجات دهد در وهله نخست باید فکری به حال این ویروس کشنده بین بازیکنان جوان تیمش کند. آنها همگی جوان هستند و میخواهند لباس منجی را بر تن کنند از این رو هنگام زدن ضربات ساده، به قدری با استرس و فشار پشت توپ قرار میگیرند که بعضا از فاصله 2 متری هم قادر به باز کردن دروازه حریف نیستند. بازیکن پرسپولیس در این مصاحبه کوتاه، از فضای توهمآلود رختکن این تیم گفت و به درستی اعتقاد داشت حضور یک کاپیتان مثل محمد نوری میتوانست مشکلات را به حداقل کاهش دهد. اگر برانکو چارهای برای این معضل نیندیشد قطعا در بازیهای پیشرو شاهد کثرت خودخواهی مهاجمان جوان این تیم خواهیم بود. بازیکنانی که تا مجبور نباشند به یکدیگر پاس نمیدهند. به نظر میرسد اگر هوش و حواس کادر فنی عوض داوری به این مشکل باشد پرسپولیس سریعتر به مدار خوشبختی بازمیگردد.
نقطه ضعفی که پرسپولیس را قعرنشین کرد
برانکو میگوید پرسپولیس مقابل ذوبآهن چند گل نزد اما دلیل نمیشود از داوری لطمه بخورد. درست میگوید اما به راستی اگر دروازهبان پرسپولیس چنین گافی نمیداد چه کسی میخواست برد را از این تیم بگیرد. پرسپولیس پس از 4 بازی در رده آخر جدول قرار دارد و بیتردید این قضیه با افتضاحات داوری بیارتباط نیست.
پرسپولیس در دیدار با ذوبآهن باید دستکم با اختلاف 4 گل بازی را میبرد. این تیم انواع و اقسام موقعیتها را از دست داد. به هر حال نمیتوان از داوری بشدت ضعیف علیرضا فغانی به سادگی گذشت اما اگر فنیتر و منطقیتر به ماجرا نگاه کنیم باید گفت مهاجمان این تیم در شرایط خوبی به سر نمیبرند. پرسپولیس از زمان حضور برانکو بسیار منظم بازی میکند و تماشاگران از سبک بازی سرخها لذت میبرند. اما نقاط ضعف هنوز برطرف نشده است. ضعف در تمامکنندگی از جمله مواردی است که یک تیم جوان شده باید تاوان آن را بپردازد. اما اشتباه بزرگتر در خط دروازه پرسپولیس است. برانکو فصل قبل به اندازه کافی فرصت داشت تا متوجه شود با سوشا مکانی راه به جایی نمیبرد. در عوض ایگور پانادیچ، دستیار وی، در مصاحبه با رسانهها اعلام کرد دروازهبان پرسپولیس در حد گلرهای اروپاست.
معلوم نبود مربی دروازهبانان پرسپولیس با بیان این حرف قصد شوخی داشته یا بر این باور بوده است که گذشت زمان نشان میدهد اشتباه میکرده است. برانکو در زمان حضور در تیمملی هم از ناحیه دروازهبان رنج میبرد. ابراهیم میرزاپور دروازهبان ششدانگی نبود و شاید بتوان گفت در آن زمان بهترین گزینه موجود او بوده است. اما در رده باشگاهی، مربیان محدودیتی ندارند و میتوانند دروازهبان خوب به خدمت بگیرند. هواداران پرسپولیس از آسمیر آودوکیچ و نیلسون خاطرات خوبی دارند و بحق، هر ۲ دروازهبان عملکرد درخشانی داشتند اما با اشتباهات مربیان پیشین، از این تیم جدا شدند. برانکو هم وضعیت موجود را بهتر نکرد و چارچوب پرسپولیس همچنان متزلزل است. این تیم یا هر تیم دیگری بدون داشتن دروازهبان خوب، جان سلامت به در نمیبرد.
هواداران اهمیتی ندارند
وزارت ورزش متولی اصلی و به عبارت بهتر مالک باشگاه پرسپولیس است. این امر به هنگام واگذاری سهام این باشگاه به طور کامل عیان شد. اکنون سوال اینجاست چرا درباره وضعیت موجود هیچ اقدامی از وزارت سرنمیزند؟ باید اصل را بر این مبنا گذاشت که وزارت ورزش هیچگونه دخالتی در امور فدراسیونها و باشگاهها نداشته باشد. باید اصل را بر این مبنا گذاشت که مجامع فدراسیونها طبق اساسنامه برگزار شود و نیز باشگاهها کارکرد طبیعی خود را داشته باشند.
باید اصل را بر بیطرفی گذاشت. وزارت ورزش بر سر راه واگذاری سهام پرسپولیس و استقلال موانعی اعم از نداشتن اهلیت متقاضیان ایجاد کرد تا این 2 تیم کماکان در انحصار خود این وزارتخانه باقی بماند. اکنون سوال اینجاست اگر بالاترین مرجع ورزش کشور مالکیت باشگاه پرسپولیس را در انحصار خود نگه میدارد پس چگونه است که به وضعیت این تیم رسیدگی نمیکند؟ وضعیت داوری درباره پرسپولیس در هفتههای گذشته از مرز مشکوک بودن هم گذشته و جالب اینجاست که وزارت ورزش کوچکترین واکنشی به این اتفاقات غیرطبیعی نشان نمیدهد. بله باید اصل را بر این گذاشت که وزارت ورزش بیطرف باشد اما مگر مالک میتواند نسبت به از بین رفتن سرمایه خود بیکار بنشیند؟ فرض را بر این بگذارید که این اتفاق برای چلسی با مالکیت رومن آبراموویچ رخ میداد.
آیا سردمداران چلسی اجازه میدادند اینگونه وضعیت داوری علیه تیمشان رقم بخورد و حتی از یک مصاحبه هم دریغ میکردند؟ اصلیترین سرمایه پرسپولیس در همه ادوار تاریخ، تماشاگران این تیم بوده است. این سرمایه عظیم طی این همه سال همواره نادیده گرفته شده که البته تمام تقصیر از مسؤولان ورزش نیست و مسائل دیگری هم در این امر دخیل بوده است. با این اوصاف از آنجایی که پرسپولیس همواره تیم سازمان و وزارت ورزش بوده، باید از این تیم حمایت به عمل میآمده اما چنین چیزی پیش نیامده است. اگر اهلیت متقاضیان برای خرید سهام این باشگاه رد شده اکنون باید دید خود وزارت ورزش اهلیت سرپرستی این باشگاه پرطرفدار را دارد یا نه.
ای کاش نمایندگان مجلس این امر را هم در دستور کار قرار میدادند و از مسؤولان وزارت ورزش در اینباره توضیح میخواستند.
منبع: وطن امروز