گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی*؛در دویست سال اخیر، انگلستان هر وقت که دستش به ما رسیده، ضربه ای زده است. کوتاهی در ضربه زدن به انسان مسلمان در وجود خبیثه ی انسان آنگلوساکسون معنایی ندارد.
واقعیت قضیه این است که ضرباتی که از آنگلوساکسون ها خورده ایم تنها مظاهری هستند از واقعیتی بالا تر، و آن جنگ ناتمام بین حق و باطل است. کیست که در عصر ارتباطات نداند نظام انگلیس بر پایه ی زد و بندی به نام فراماسونری اداره میشود که برخاسته از اندیشه ی کابالیستی، یعنی دشمنان حضرت سلیمان ( علیه السّلام ) است؟
کم راجع به این موضوع سخنرانی شده؟ کم کتاب و مقاله نوشته شده؟ کم تولیدات رسانه ای شده؟ لذا مشخصاً انسان آنگلوساکسون میداند باید در این ارض واسع خداوند، چه قومی را هدف اصلی حمله قرار بدهد. وارثان سلیمان و بالا تر از آن، وارثان عهد خداوند را. عهدی که باید بر طبق مفاد آن، دین خداوند را در زمین جاری کنیم و مردم را به بهشت بفرستیم.
در اینکه یهود صهیونیست زحمات زیادی کشیده تا توانسته به این درک فکری در فکر پوک و پوچ آنگلوساکسون ها بدمد شکی نیست. هر چه که هست، جدای دویست سال اخیر، سی و هفت سال است اینها دست از دشمنی با ما نکشیده اند و هر روز بلایی سر ما میاورند.
عقیده ی نویسنده ی مطلب این است که دوران مقابله ی بی روح و استهزا آمیز دیپلماتیک به سر آمده، و زمان مقابله به مثل در حوزه ی امنیت ملی انگلستان است. چرا که یک روز از این سی و هفت سال را سراغ نداریم که آنها در امنیت ملی ما سرک نکشیده باشند و قصد ضربه زدن به آن نداشته باشند. از دفاع بی مورد علیه تهدید ملی ما، سلمان رشدی گرفته تا فتنه گری هایشان در سال 88 و دست داشتن در ترور شهدای هسته ای. فقط خدا میداند چه مقدار دیگر از این مسائل هنوز لو نرفته است.
فلذا دوستان رژیم انگلیس نیز، نمیتوانند ادعا کنند در دایره ی حق و در دایره ی عهد با خدا تعریف میشوند. بالاخره انسان یا با حق است یا با باطل. یا با حق است یا علیه حق.
برای ملکه ی صهیونیست انگلیس نیز، سی و هفت سال فرصت برای ایمان آوردن کافیست. او خودش راهش را انتخاب کرده و راه او به جهنم ختم میشود. از طرفی همین ملکه اصرار دارد تا مسلمانان را و قوم خودش را نیز به دنبال خودش به جهنم بکشاند. لذا از امروز، ملکه ی انگلیس، تهدیدیست تشنج آمیز برای امنیت ملی ما. چرا که امنیت ما در عذاب نشدن توسط خدای متعال تعریف میشود و به بهشت رفتن. رژیم انگلستان، از امروز رژیمی نامشروع است که فرصت های خود را برای اسلام آوردن از دست داد و راه فرعون را در پیش گرفت.
درباره ی سفارت جعلی انگلستان نیز، آنچه که باید گفت این است که این مکان یک بار هرچند به اشتباه توسط دانشجویان فتح شد، اما نظام از این حرکت دفاع کرد و در حال حاظر این مکان موسوم به سفارت جزو خاک ایران محسوب میشود، مستندات قانونی هم مبنی بر اینکه این خاک در حال حاظر به انگلستان تعلق دارد، وجود ندارد یا اگر هست در دسترس نیست. فلذا انگلیسی هایی که در حال حاظر در این مکان موسوم به سفارت به جاسوسی از ایران مشغولند در واقع خاک ما را غصب کرده اند، آنهم به شیوه ای بسیار با کلاس تر از مدل غصب خاک توسط ارتش بعث صدّام. چرا که او گوشه ای از مرز کشور را غصب کرد، اما اینها قسمتی از قلب و پایتخت کشور را غصب کرده اند. دلیلی هم برای نا امن نکردن شرایط از هر جهتی، برایشان وجود ندارد.
کتک خوردن از انگلستان بس است، اوست که باید تاءدیب شود چرا که اوست که باطل است. پس بیایید تا بار دیگر، محکم و یکصدا فریاد مرگ بر انگلیس را در جامعه طنین انداز کنیم و به گوش دوستان انگلیس و خود انگلیس برسانیم. و علاوه بر آن، به شیوه ی نرم، نیمه سخت و سخت، در حد توان و وسع خود، عمل کنیم.
محمد علی حاجی زوار -فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.