کد خبر:۴۸۱۲۸۴
یادداشت پرویز کرمی/

شعار خوب است، اما با شعار کار پيش نمي‌رود

دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری واقتصاد دانش بنیان معاونت علمی در یادداشتی به بررسی تحولات ایران پرداخت.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ یادداشت- پـرويـز کـرمـي *در ايرانِ امروز جوان تحصيل‌کرده و متخصص کم نداريم. دانشگاه‌هاي ما ظرفيت‌هاي فوق‌العاده‌اي دارند. به قول ظريفي معدن طلا هستند. بحمدلله در پزشکي به جايگاه خوبي نه فقط در منطقه که در دنيا رسيده‌ايم. سرمايه‌گذاري در علوم پزشکي نتيجه داده و نه فقط پزشکان حاذقي تربيت شده‌اند، بلکه نظام درماني ما نيز متحول شده و توان مقابله با بيماري‌هاي تازه از راه رسيده را پيدا کرده. امروز جراحي قلب در ايران به يک عمل روتين و عادي بدل شده و ميزان مرگ‌ومير ناشي از آن مطابق استانداردهاي جهاني به حداقل رسيده است. پزشکان صاحب‌نام دنيا معترف‌اند که جمهوري اسلامي ايران در زمينه آموزش پزشکي و بهداشت رشد قابل ملاحظه‌اي کرده و به توان بالايي دست پيدا کرده است. حتي کشورهاي پيشرفته روي دانش‌آموختگان پزشکي ايران حساب ديگري باز مي‌کنند.

 

ما سال‌ها پيش در نظام آموزش پزشکي سرمايه‌گذاري معقول و منطقي کرديم و امروز خدا را شکر حاصل تلاش و زحمتمان را دريافت مي‌کنيم. ابتداي دهه شصت کجا که مجبور بوديم براي روستاها و شهرهاي دور پزشک هندي وارد کنيم، حالا کجا که ما پيشرفت کرده‌ايم و قطب قابل اعتناي درماني در منطقه و جهانيم؟ جراحي چشم، پيوندهاي کليه و ريه، عمل باز قلب، درمان نازايي، مهار و درمان سرطان‌هاي صعب‌العلاج داروها و راديوداروها و خيلي چيزهاي ديگر امروز ميوه همان درختي است که سال‌ها قبل دلسوزان و آينده‌نگاران کاشتند. در ديگر علوم و فناوري‌ها نيز امروز در جايگاهي هستيم که محسود منطقه، بلکه کشورهاي نام‌دار جهانيم. پيشرفت حيرت‌انگيزي که در دانش هسته‌اي کرده‌ايم، علاوه بر سياستمداران، خيلي از دانشمندان جهان را به حيرت واداشته است که چطور ايراني‌ها يک‌شبه ره صدساله را پيموده‌اند. عين اين پيشرفت را در تکنولوژي‌هاي هم‌گرا هم مي‌توانيم ببينيم.

 

ما در هر دانشي متمرکز شده‌ايم، توانسته‌ايم موانعش را هم از سر راه برداريم. امروز حرف دانشمندان ايراني در خيلي از رشته‌ها شنيدني است و خيلي از دانشمندان تراز اول دنيا روي دانشمندان ايراني حساب فوق‌العاده باز مي‌کنند. البته ما در بعضي علوم متاسفانه درجا زده‌ايم و کاري از پيش نبرده‌ايم. خوب که دقت کنيم، مي‌بينيم دقيقا در رشته‌هايي هنوز ضعيفيم که از گذشته به آن‌ها بي‌توجهي کرده‌ايم و هيچ نوع سرمايه‌اي، چه مادي و چه معنوي در آن‌جاها هزينه نکرده‌ايم. با توجه به تجربيات گران‌بهايي که طي ساليان به دست آورده‌ايم، مي‌دانيم که اگر بخواهيم و اراده کنيم، کاري نيست که از پسش برنياييم. في‌المثل اگر چند سال روي مسائل محيط زيستي متمرکز شويم، خيلي زود به راه‌حل‌هايي مي‌رسيم که مي‌توانند مشکلات جدي‌مان را حل کنند. يا اگر روي نظام آموزشي کشور سرمايه‌گذاري لازم را انجام دهيم، حتما به اميد خدا مي‌توانيم ضعف‌ها و کاستي‌ها و اشکالاتش را رفع کنيم. اين خيلي مهم است که ما اولا بدانيم در کجاها هنوز ضعف داريم و در مرحله بعدش بتوانيم با راه‌حل‌هاي علمي و متناسب با جغرافياي طبيعي و فرهنگي کشورمان ضعف‌ها را به قوت بدل کنيم.

 

قدر تجربه اين سال‌ها را بايد بدانيم. تجربه‌اي که در موفقيت‌ها و شکست‌ها به دست آورده‌ايم، گران‌بهاترين سرمايه‌اي است که امروز در دست داريم. اين‌که در علوم و فناوري‌هاي نانو يا بيو و هوافضا يا هسته‌اي و پزشکي و سلول‌هاي بنيادي پيشرفت کرده‌ايم، البته عنايت خداوند تبارک و تعالي بوده، اما تصادفي و اتفاقي و از روي بخت و اقبال نبوده. به مسيري که پيموده‌ايم اگر نگاه کنيد، مي‌توانيد حضور پررنگ مديران عالي‌رتبه نظام و عنايت ويژه‌شان را ببينيد. سرمايه‌گذاري فقط مادي نيست. وقتي دانشجويان و استادان يک رشته مي‌بينند که رهبر حکيم انقلاب نسبت به کاري که آن‌ها مي‌کنند، واقف است و اخبارشان را پي‌گيري مي‌کند و شخصا از دستاوردهاي علمي‌شان بازديد و با آن‌ها گفت‌وگو مي‌کند، و آن‌ها را مشمول ادعيه خيرش قرار مي‌دهد، طبيعي‌ است که انگيزه‌شان براي کار و تلاش، مضاعف مي‌شود. وقتي متخصصين بفهمند که رئيس ‌جمهورشان شخصا براي از ميان برداشتن موانع قدم برمي‌دارد و دستورات دقيق و روشن صادر مي‌کند، طبيعي ‌است که انرژي‌شان افزون مي‌شود و عزمشان بيش از پيش جزم مي‌شود. بحث سرمايه مادي و امکانات هم هست. دانشمندان و فناوران همين که بار دغدغه معاش از روي شانه‌هايشان برداشته شود و گرفتاري‌هاي ابتدايي‌شان حل شود، آن وقت فکر و ذکرشان را تمام و کمال بر کار و پژوهششان متمرکز مي‌کنند... ما امروز خدا را شکر متخصص و دانشمند کم نداريم. در حوزه‌هاي مختلف نخبگان و سرآمداني داريم که دنيا به احترامشان کلاه از سر برمي‌دارد. ما نيروي جوان تحصيل‌کرده و مستعد زياد داريم.

 

دانشگاه و مرکز علمي و پژوهشي هم سخت‌افزاري و نرم‌افزاري چيزي کم و کسر نداريم، مع ذلک در حل‌وفصل بعضي معضلات کشور ناتوانيم. گويي هنوز بعضي مسيرهاي حضور نخبگان و دانشمندان براي خدمت به جامعه‌شان مسدودند و امکان تمرکز روي مشکلات اجتماعي و فرهنگي و طبيعي و جغرافيايي و... وجود ندارد. آلودگي هوا چيزي نيست که از پسش برنياييم. خيلي از جاهاي دنيا همين مشکلات ما را داشته‌اند و امروز توانسته‌اند پشت سر بگذارند. کافي است به جد بخواهيم و با توجه به تجربيات ارزشمندمان روي موضوع -هر موضوعي- متمرکز شويم، قطع و يقين از عهده حل مشکل برمي‌آييم. آلودگي هوا را مثال مي‌زنم، وگرنه شبيه به اين معضل در حوزه‌هاي ديگر هم داريم. ما شهرسازي‌مان تناسبي با انديشه‌هاي فرهنگي و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي ندارد. اگر امروز در شهرسازي به مشکل برخورده‌ايم، دليلش اين است که آن را جدي نگرفته‌ايم، لااقل آن‌چنان‌که اقتضا مي‌کرده جدي نگرفته‌ايم؛ اصل و فرعش را رها کرده‌ايم و گذاشته‌ايم باري به هرجهت رشد کند و به هر سمتي بخواهد، متمايل شود. بحث سبک زندگي ايراني - اسلامي مهم است، اما آن را هم جدي نگرفتيم و چنان‌که اقتضاي دين و هويت و مليتمان بود، در آن کار نکرديم و صرفا مقلد لايف استايلي شديم که غربي‌ها به ما و ديگر مردم جهان تحميل کردند. تجربه نانو اگر در معماري و شهرسازي و سبک زندگي پياده شده بود، شک نکنيد که امروز شهرسازي و معماري سبک زندگي ما با چيزي که هست، فاصله‌اي بس عظيم داشت و امروز ما در شرايط فوق‌العاده بهتري به سر مي‌برديم. در مورد کم‌آبي و آلودگي‌هاي زيست‌محيطي و پاک‌سازي دريا و حفظ جنگل‌ها و مراتع و... هم وضع همين است.

 

کشوري که در علم هسته‌اي مرزهاي دانش را درمي‌نوردد، حتما مي‌تواند از جنگل و کوه خود حراست کند، به شرطي که بخواهد و به شکل عملياتي روي کار متمرکز شود و سرمايه‌هاي معنوي و مادي لازم کار را فراهم آورد. ضمن اين‌که با اين پتانسيل علمي و نيروي انساني که ما داريم، براي خيلي از ناظرين منصف جهاني جاي تعجب است که چطور نمي‌توانيم معضلات اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي‌مان را از سر راه برداريم. اگر مي‌توانستيم و به نظام آموزشي‌مان ساماني در خور مي‌داديم، اگر مي‌توانستيم و اقتصاد دانش‌بنيان را فراگير مي‌کرديم، اگر مي‌توانستيم متخصصين هر کاري را بر سر همان کار مي‌نشانديم، اگر مي‌توانستيم به متخصصين متعهد اطمينان مي‌کرديم و کار را تمام و کمال به ايشان مي‌سپرديم، اگر مي‌توانستيم در همه کارها مردم را به ميدان مي‌آورديم و از همت آن‌ها مدد مي‌گرفتيم، آن وقت مي‌ديديم که هيچ مشکلي لاينحل نيست و هيچ کاري براي  ما نشد ندارد.

 

شعار خوب است، اما به شعار کار پيش نمي‌رود. تعارف و تشريفات خوب‌اند، اما به شرطي که از حد خود فراتر نروند. هم‌دلي و هم‌ياري بزرگ‌ترين سرمايه ماست. در کنارش به دوروبرمان نگاه کنيد، مي‌بينيد که اجزايش فراهم است. ما امروز به لطف الهي همه چيز داريم و نبايد فرصت را از دست بدهيم. حتي به لحاظ سياسي و بين‌المللي شرايط پسابرجام مي‌تواند ايجاد انگيزه کند و موانع را از سر راهمان بردارد. دست دست کنيم، مشکلات بزرگ‌تر مي‌شوند و نيروي ما کمتر. تا داغ است، بايد نان را به تنور چسباند. تا هنوز تجربه‌هاي خوب و گران‌بها را در دست داريم، دست‌به‌کار شويم و موانع توسعه را از سر راه برداريم و ايراني شايسته پسوند اسلامي، آباد و آزاد و پر از مهر و مهرباني و ايمان و دوستي و اميد، با آسماني آبي و زميني با طراوت بسازيم.  

*  پرویز کرمی - دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری واقتصاد دانش بنیان معاونت علمی

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار