به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاري دانشجو، به نقل از دیپلماسی ایرانی، دو سال پیش در کنفرانس بروکسل، یک محقق روابط بین الملل به من گفت مذاکرات هسته ای تنها تحول مثبت در تحولات بین المللی است، چون هر چه در جهان شاهد هستیم جنگ و درگیری و بحران است. همین حرف را خانم موگرینی در مصاحبه خود بیان کرد که همواره جلساتی در مورد درگیری و جنگ داریم و در این فضای بحران زده اینکه یک توافق را اجرایی می کنیم خبر مثبت و آرام بخشی است. برجام در داخل آمریکا یکی از بحث های اساسی و مهم بوده که در چند سال گذشته به طور پیوسته شاهد بودیم. در اظهارات خود سعی خواهم کرد به سوال نسبت برجام با تحولات فکری سیاسی و اجتماعی آمریکا پاسخ دهم. در پاسخ به آن به سه موضوع می پردازم: اول معضل دوقطبی شدن جامعه سیاسی آمریکا، دوم معضل هژمونی و سوم معضل اعتیاد به تحریم است. برجام به صورت دوقطبی در مباحثات سیاسی داخلی آمریکا مطرح شد که اوج آن دعوت رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از نتانیاهو برای سخنرانی علیه رییس جمهور آمریکا در خصوص مذاکرات هسته ای بود که در طول ۷۰ سال تأسیس رژیم اسرائیل اتفاق بی سابقه ای است و این نشان می دهد که جامعه آمریکا چقدر دوقطبی است که به نتیجه نرسید.
معضل دو قطبی شدن جامعه سیاسی آمریکا
به طور کلی جامعه سیاسی آمریکا از ابتدای تاسیس دو قطبی بوده که از طریق روندهای حقوقی و اجتماعی به نقطه اتحاد می رسد. آن چیزی که در آمریکا رخ می دهد در قالب دعواهای حقوقی و پارلمانی است. پس از جنگ سرد در آمریکا بحثی درباره «کیستی ما» به وجود آمد که تا حدودی از دو قطبی فاصله گرفت و آمریکا دارای قدرت نظامی بدون چالش شد چون تا قبل از جنگ سرد با شوروی چالش داشت. در آن زمان مفهومی در ادبیات استراتژیک تحت عنوان برابری استراتژیک _ Strategic parity_ به کار برده می شد که مبنای تعامل آمریکا و شوروی بود. این برابری به نفع ایالات متحده آمریکا به هم ریخت و آمریکا قدرت نظامی قابل توجهی پیدا کرد.
در این فضا گروهی کم کم مطرح شدند که سعی کردند آن حالت تعادل بین دوقطبی را یکطرفه و رادیکال کنند و معتقد بودند وضع آمریکا در جهان نامساعد است، چون گروه هایی مثل لیبرال ها از قدرت نظامی آمریکا خوب استفاده نکردند. در ادامه نومحافظه کاران دو جنگ در افغانستان و عراق را راه انداختند. این دو قطبی فرم دیگری پیدا کرد و این موضوع مطرح شد که قدرت نظامی چقدر باید مورد استفاده قرار بگیرد اما وقتی که مورد استفاده قرار گرفت آمریکا به اهداف خودش نرسید. برای مدتی آنهایی که افکار تند داشتند و این دو قطبی را رادیکال کرده بودند به حاشیه رفتند و برآمدن اوباما محصول این منازعه فکری در جامعه دو قطبی شده آمریکا بود ولی تداوم این وضع به این گونه نبود که آن گروه فکری کلا به حاشیه بروند. آنها همچنان تلاش می کنند سیاست خارجی آمریکا را نظامی تر کنند. دوقطبی شدن فضای سیاسی آمریکا به سمت جنبه های نظامی پیش رفت چنانکه مخالفان تمایل به برخورد نظامی داشتند اما جامعه آمریکا تمایلی به ورود به جنگ دیگری نداشت و در نهایت ایران تبدیل به یکی از بحث های داخلی در آمریکا شد و با روشی که اتخاذ کرده توانسته آن جناح تندرو و جنگ افروز آمریکا را از طریق ابزار دیپلماتیک به حاشیه براند.
معضل هژمونی آمریکا
اینکه آمریکا در جهان به دنبال هژمونی است تردیدی وجود ندارد و صراحتا هم آن را اعلام می کند اما بحث اساسی این است که آیا آمریکا می تواند هژمونی باشد یا نه، اگر می خواهد و هژمونی را می خواهد اعمال کند با چه ابزاری؟ بین نخبگان سیاست خارجی شکاف است، یک عده معتقد هستند که دوره هژمونی برای آمریکا به سر رسیده است اما عده ای دیگر می گویند هژمونی از طریق ابزار نظامی امکان پذیر است. اوباما قبل از اینکه به ریاست جمهوری برسد مقاله ای منتشر کرد و گفت می توان رهبری جهان را به دست آورد اما نه با روش هایی که دیگران دنبال می کنند و می توان آن را از طریق هوشمندانه کسب کرد و در رابطه با پذیرش برجام هم معتقد بود که ما آن را پذیرفتیم پس باید عملی کنیم چراکه در غیر این صورت در درجه اول متحدین مان را از دست می دهیم.
معضل اعتیاد به تحریم
تحریم در آمریکا همیشه در سیاست خارجی این کشور وجود داشته است و ایران اولین بار نبود که تحریم می شد. در دوره قاجار هم ایران صادرکننده برنج و واردکننده نفت مصرفی از روسیه بود که تحریم شد اما تحریم تبدیل به یک ایدئولوژی در آمریکا شده است. آمریکا نمی تواند هر مساله جهانی را بر اساس خواست خودش دنبال کند. بقای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت بلامنازع نشان می دهد که آمریکا به خواسته هایش در مورد ایران نرسیده است. ایران یک قدرت منطقه ای هم هست و تنها کشوری است که امنیت خود را با توجه به منابع داخلی تأمین می کند. مذاکرات اخیر هم نشان داد ایران از نظر دیپلماتیک بازیگر غیرقابل انکار است و آمریکا همواره سعی کرده سرخوردگی های خود را با تحریم بپوشاند و فکر می کنم ۴۰ الی ۵۰ کشور در لیست تحریم های مختلف آمریکا حضور دارند.
*متن سخنرانی در نشست «بررسی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران پسابرجام» در مرکز پژوهش های دیپلماسی ایرانی