دیگر ساپورتها بازار خود را از دست دادهاند و شلوارهای پاره با طرحها و نوشتههای غیراخلاقی جای آنها را گرفته است و فقط یک گردش ساده در پاساژهای معروف به خوبی میتواند از موفقیت این طرح ها در سایه غفلت مسئولین خبر دهد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، گرمی هوا بازار پوشاک تابستانی را نیز گرم کرده است و فروشندگان برای جذب مشتری و با توجیه اینکه باید جنس عرضه شده به فروش برسد، با زیر پا گذاشتن ارزشهای جامعه به قبح زدایی میپردازند، خطری که اگر جلوی آن گرفته نشود، فراگیر خواهد شد.
هر سال با گرم شدن هوا بازار ارائه خدمات در صنف پوشاک در همه ابعاد آن بیش از دیگر ویژگیهای این فصل مورد توجه قرار میگیرد و با توجه به گستردگی و تنوع اجناس و مغازهها در این صنف، جذب مشتری هر روز بیش از پیش اهمیت مییابد و گاهی به رقابتی تنگاتنگ تبدیل میشود و کسانی که حاضر به شرکت در این مسابقه نباشند به مرور به حاشیه رانده شده و از بازار کنار گذاشته میشوند، اما سرمایهگذارانی که در جستجوی منافع خود در این بازار هستند، به دنبال فروشندههایی هستند که از ظریفترین ترفندها برای جذب مشتری استفاده میکنند.
یکی از مهمترین ترفندها در این رقابت، داشتن روابط عمومی بالاست، به طوری که فروشنده بتواند با استفاده از لغات و کلمات خوب و مثبت، با دقت و حوصله به حرفهای مشتری گوش داده و او را با انرژی مثبتی که از خود در مسیر توجیه جنسی که ارائه میدهد یاری کند تا بتواند کالای مورد نظر مشتری را بیابد و یا توجیهی برای خرید کالایی که مورد نظر مشتری نیست پیدا کند زیرا مهارت یک فروشنده موفق جذب مشتری است و مهمتر از آن، مشتری ساختن از کسی است که قصد خرید ندارد!
اما این مهارت که در قالب ترفندهای مختلف و به روز خودنمایی میکند و باعث شده که در بازار رقابت فعلی مغازههای رنگارنگ در پاساژها و خیابانهای پرتردد شهری، رنگ و بوی دیگری بیابد!
مشاهده مهارت جدید فروشندگان چندان هم نیاز به دقت نظر و توجه خاص نیست و به راحتی در پاساژهای معروفی همچون پاساژ قائم، ایران زمین، کوروش و تیراژه قابل مشاهده است و دور نیست زمانی که در کل پاساژها به عنوان ترفند موفق در جذب مشتری بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.
پاساژ کوروش یکی از این الگوهاست که علی رغم ظاهر انتظامات آن در مقابل درب ورودی و خروجی و نیز پوشش بسیار مناسب مسئول اطلاعات آن و صحبتهای متین و با وقار رادیو کوروش، در همان چند گام اول ورود به پاساژ مشتریان تازه وارد را با دنیای متفاوتی از رفتار فروشندگان رو به رو میکند.
رفتار بسیار مودب فروشندهها که اگر مشتری بیش از ده لباس هم در اتاق پرو عوض کند نیز نمیتواند صبر و حوصله آنها را سر برده و کلافه کند، تنها پوسته ظاهری و ساده ای از این نوع جدید روابط عمومی است، زیرا پس از چند دقیقه مشتری در مقابل بمباران اطلاعاتی از جنسهای مختلف اجناس و توجیهات فروشنده قرار میگیرد و فروشنده این جرأت را به خود میدهد که در مورد اندام خریدار و نوع پوششی که مناسب آن باشد، نظر میدهد.
مشتریای که از این مرحله عبور کرده و لباسی مدنظرش باشد، زمانی که به اتاق پرو میرود در کمال تعجب با وقاهت تمام فروشنده مواجه میشود که به خود اجازه میدهد تا از کمترین فرصت برای اظهار نظر در خصوص لباسی که پوشیده شده نظر بدهد!
خریدارانی که در مقابل این اظهار نظر بیتوجهی نشان دهند نیز در مقابل ترفند دیگر این روابط عمومی جدید قرار میگیرند و با کلمات بسیار مودب مورد خطاب قرار گرفته و از آنها درخواست میشود که از ذهن خلاق و هوش سرشار فروشنده برای مشورت در انتخاب پوشاک مناسب استفاده کنند زیرا اکثر فروشندگان تولیدکنندگان همان اجناسی هستند که عرضه میکنند.
روش جذب جدیدی که به عنوان الگو در این گونه پاساژها مورد آزمایش قرار گرفته است، پس از نمونه موفق فروش لوازم آرایش و پس از آن، فروش لباسهای مجلسی و نیمه عریان زنانه توسط مردان است، فروش لباس توسط جنس مخالف است. در بسیاری از مغازهها، لباسهای مردانه توسط زنان و لباسهای زنانه توسط مردان به فروش میرسد و در برخی از مغازهها نیز از دو جنس استفاده میشود تا مشتری حق انتخاب فروشنده را داشته باشد!
این قبح شکنی به سرعت در ابعاد طولی و عرضی در حال رشد است و در اقدامی جدید و شاید در نوع خود بی سابقه که در سایه عدم وجود قوانین و ضوابط، در سکوت مسئولین و در کمال حیرت مشتریان در حال وقوع است در خصوص لباس زیر توسط جنس مخالف است که حتی در برخی موارد، با وجودی که در مقابل مغازه پرده نصب شده و بر روی آن نوشته شده که ورود آقایان ممنوع است، فروشنده یک مرد است!
خوشبختانه به برکت حمایت از طراحان داخلی انواع و اقسام پوشاک در مغازهها یافت میشود که میتوان گفت دیگر محصور به یک اندازه خاص و یک سلیقه مخصوص نیست. ولی این ظاهر ماجراست. زمانی که به مغازهها وارد میشوید، در کنار چند پوشاک مناسب، انواع و اقسام پوشاکی که کاهش عفت عمومی را مورد هدف قرار داده، قابل مشاهده است.
کسانی که در مقابل تولید و عرضه مانتوهای آستین کوتاه که چندسال قبل به عنوان مد جدید در بازار ارائه شد مخالفتهای گستردهای را نشان دادند ظاهرا نسبت به عرضه مدلهای جدید این روند بی اطلاع هستند که هیچ اعتراضی نمیکنند و مانتوهایی که از کمر به پایین و در قسمت آستین آن نیز از آرنج تا مچ تنها گیپور دارد، گویا به عنوان آزمایش حساسیت جامعه به بازار ارائه شده بود که حالا مشتریان را با انفجار رنگها و جنسهای مختلف به شکل مانتوهای جلوباز و پانچوهای نخلی رو به رو کرده است.
دیگر ساپورتها بازار خود را از دست دادهاند و شلوارهای پاره با طرحها و نوشتههای غیراخلاقی جای آنها را گرفته است و فقط یک گردش ساده در پاساژهای معروف به خوبی میتواند از موفقیت این طرح ها در سایه غفلت مسئولین خبر دهد.
مزیت رقابتی در این نوع جدید از پوشاک کاملا بارز است و جریان هدفمند کاهش عفت عمومی قابل لمس است، زمانی که پوشاکی با چنین ویژگیهایی در مقابل لباسهای وزین و سنگین علاوه بر بهره مندی از تخفیفات خوبی از کیفیت برتر جنس پارچه و ظرافت طراحی و دوخت همراه با قیمت پایین تر، عرضه میشود، نشان میدهد که تولید کنندگان این دست از اجناس با همکاری فروشندگانی که زیر پاگذاشتن هر ارزشی را برای فروش بیشتر شعار خود قرار دادهاند، در حال تغییر ذائقه مشتریانی هستند که توجه چندانی به انتخاب پوشاک مناسب شئونات اسلامی ندارند و تنها به روز بودن برای آنها ملاک است.
در این فضای مسموم به نظر میرسد که شورای صنفی مخصوصا در صنف پوشاک لازم است که با دقت نظر نسبت به اجرای ضوابط و قوانینی در زمینه فروشندگان از جمله اینکه پوشاک و اجناس مردانه باید توسط فروشنده مرد و اجناس و البسه زنانه توسط زنان فروخته شود. همچنین نظارت درستی بر مد و پوشاک اعمال شود تا جلوی تولید و عرضه پوشاکی که کاهش عفت عمومی را مورد هدف قرار داده، صورت گیرد.
در انتها لازم است که ارگان یا سازمانی جهت رسیدگی به شکایات مردمی در مورد چنین رفتار غیراخلاقی، ورود به حریم خصوصی افراد به نام مشاوره در انتخاب پوشاک مناسب! ایجاد شود تا افرادی که از رفتار فروشندگان و یا فروش پوشاک توسط جنس مخالف شکایتی دارند به آن مراکز رجوع کنند، تا بیش از این شاهد قبح زدایی و گسترش اقداماتی از این دست در صنف پوشاک نباشیم.