به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، وزیر بهداشت و درمان در یاداشتی با عنوان" چگونه خشونت را درمان کنیم" از نگرانی هیات دولت از افزایش خشونت در جامعه سخن گفت و بعدها محمود گلزاری (معاون سازمان امور جوانان وزارت ورزش و جوانان) خشونت را از مهمترین دلایل حضور جوانان در زندانها عنوان کرد.
از سوی دیگر آمار مخوفی از میزان خشونت اجتماعی در شهرها منتشر می شود که نشان می دهد جامعه شهری با سرعت غیرقابل وصفی پرخاشگری خود را دنبال می کند ؛چنانکه سازمان پزشکی قانونی آمار مراجعه افراد بر اثر صدمات ناشی از نزاع درکشور رادر شش ماهه اول امسال315 هزار و 862 نفر اعلام و تاکیدکرد که از کل مصدومان نزاع 218 هزار و 361 مرد و 97 هزار و 501 نفر زن بودند.
در این مدت استان های تهران با 55 هزار و 244، خراسان رضوی با 26 هزار و 81 و اصفهان با 23 هزار و 25 نفر بیشترین و استان های ایلام با یکهزار و 924، خراسان جنوبی با دو هزار و 23 و سمنان با دو هزار و 394 نفر کمترین آمار مراجعین نزاع را داشته اند.
هر 9 ثانیه یک خشونت در کشور رخ میدهد. براساس آمار رسمی 19.9 درصد از خشونتهای خانگی در تهران را خشونتهای جسمی و 52.4 درصد از آن را خشونتهای روانی تشکیل میدهد.
بررسی های آماری نشان می دهد که در جوامعی نظیر ایلات متحده آمریکا ابزار هایی نظیر فیلمهای اکشن هالیودی به شدت ظرف خشونت را در این کشور افزایش داده اند که بصورت قتل با استفاده از اسلحه گرم و تجاوز در سطح جامعه نمود پیدا کرده است اما در جامعه ای نظیر ایران چه عاملی باعث افزایش خشونت شده است ؟
روانشناسان و تحلیل گران جامعه شناس معتقدند مشکلات اقتصادی و ناکامی های مکرر و تزاحم آنها با مسائل اجتماعی نظیر خیانت و طلاق ریشه خشم بالقوه ایرانیان است که در فضاهای عمومی نظیر مترو، خیابان و یا شبکه های اجتماعی که افراد خود کنترل شونده خود را آزادتر بروز می دهند شدت حضور پیدا می کند.
اشتغال
دکتر امانالله قراییمقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه می گوید: امروز قشر جوان ایران نسبت به سالهای گذشته در معرض عوامل استرس زای قدرتمندی قرار دارد که به خودی خود می تواند علت بروز بسیاری از خشونت ها باشد.
این استاد دانشگاه تاکید می کند: جوانی که توانسته با وقت بسیار از خان کنکور عبور کند و یا با تحمیل هزینه با خانواده توانسته در دانشگاه مشغول به تحصیل شود به محض ورود به بازار کار با حجم انبوهی از نگرانی روبرو می شود که سرفصل آنها نبود اشتغال مناسب است.
وی تاکید می کند: اینکه به کرات شنیده می شود فارغ التحصیلان فلان رشته دانشگاهی فاقد شغل مرتبط هستند هجمه منفی زیادی متوجه جوانان جویای کار می کند که عده ای را مشغول دغدغه های معیشتی ملزم به یافتن شغل های با سطح پایین اجتماعی نظیر پیک موتوری ، کارت پخش کنی..یا ویزیتوری کرده و عده ای نیز که نتوانسته اند جایگاه خود را با داشتن مدرک دانشگاهی در چنین مشاغل با سطح حداقلی حقوق بیابند به شدت دچار استرس شده و برای تامین مایحتاج خود وابسته به خانواده می گردند و یا وارد فعالیت های خطرناک مالی می شوند که شرط بندی ، بیزنس محصولات قاچاق از آن جمله است.
قرایی مقدم ادامه می دهد: جوانی که مملو از دغدغه مالی است و یا غرور خود را در قرارگرفتن در مشاغل نا همگن خرد شده دریافته طبیعی است با خشم فرو خورده ای روبروست که در محیط اجتماعی و خانوادگی عود خواهد کرد.
مرز بی پولی و طلاق
استاد دانشگاه همچنین با اشاره به نقش مسائل اقتصادی در بروز خشونت در جامعه خاطر نشان می کند: برسی آمار طلاق در جامعه نشان می دهد که مشکلات اقتصادی در صدر دلایل طلاق در جامعه ما قرار دارد.
قرایی مقدم تاکید می کند: مشکلاتی که زوجین برای تامین هزینه های زندگی از جمله مسکن مناسب به دوش می کشند در کنار ساعات زیاد کاری باعث بروز مشکلات زیادی برای خانواده ها شده که با رسیدن به مرحله طلاق به شکل ناکامی بزرگی در جان آنها نهادینه شده و به شکل طبیعی خود را با خشونت نشان می دهد.
این استاد دانشگاه افزود: بررسی های کارشناسانه نشان می دهد بخش قابل توجهی از خشونت های خانوادگی که هم در ایران و هم در سایر کشورها دیده می شود ریشه در فقر،بیکاری و چالش های مالی دارد.
وی با اشاره به مشکلات اجتماعی و پدیده ازدواج زدگی می گوید: امروز جامعه جوان ایران در گیر پدیده ای بنام ازدواج زدگی است که علت تام آن مسائل اقتصادی است، اگر از بی بند و باری های اجتماعی به عنوان یکی از دلایل بی میلی ازدواج بگذریم جوانی که خود را اماده ازدواج می داند اما با کوهی از مسائل مالی برای تامین زندگی روبروست به شکل طبیعی از ازدواج گریزان خواهد شد؛ پناه بردن جوانان حتی به آغوش بی بند و باریهای اجتماعی باعث بروز احساس گناه و بلاتکلیفی می شود که خود را به شکل خشونت و نزاع های خیابانی و عدم مهربانی با همنوع نشان می دهد.
ساعات کار طولانی و خشونت
مونا هاشم زاده روانشناس و استاد دانشگاه نیز همچنین با اشاره به ریشه یابی دلایل خشونت از بعد اقتصادی می گوید: رفاه و برخورداری باعث افزایش اعتماد به نفس و آرامش در افراد می شود ،لذا طبیعی است با تعدد مشکلات اقتصادی برای افراد واکنش های آنان نیز در شرایط بحرانی زودتر رنگ پرخاشگری می گیرید.
وی با اشاره به نقش خانواده در کنترل خشم می گوید: پدر و مادری که از صبح تا ساعات پایانی روز برای امرار معاش تلاش می کنند و شب هنگام با خستگی بسیار به منزل می آیند از یک سو خود لبریز از فشارهای محل کار و محیط اجتماعی بیرون هستند که با کوچکترین تحریکی بروز می یابد و کودک چنین واکنش های پرخاشگرانه ای را از سوی والدین خود می بیند ؛ از سوی دیگر والدین توانی برای سپری کردن وقت خود با کودکانشان ندارند لذا کودکان نیز پر از ناکامی ها و خلائ های عاطفی هستند که در بزرگشالی به شدت پرخاشگری جلوه می کند.
لذا باید گفت امروز خشم شهری به یک آسیب جدی در فضای شهری به ویژه کلانشهری تبدیل شده است که ضرورت دارد تا از منظر روانشناسی مورد بررسی گردد. امروزه مدل هایی با عنوان کلینیک های آرامش شهری در سطح کشورهای پیشرفته در حال تاسیس است که نقش عمده ای در آموزش مهارت های کنترل خشم شهری دارد. به نظر می رسد در ایران نیز این مدل از آموزش ها باید گسترش یابد و در اغلب کلان شهرهای ما کلینیک های مشاوره ای و درمان برای کنترل ناهنجاری های شهری تاسیس گردد.